خبرگزاری تسنیم – گروه فرهنگی
نیمه تیرماه می بود که محسن یزدی از شبکه مستند رفتنی شد تا یکی از با اهمیت ترین شبکههای تلویزیون بدون مدیر باقی بماند، تا این که در اواسط آبان ماه، حسین زارعزاده با حکم معاون سیما سکاندار شبکه مستند سیما شد.
اکنون فارغ از حواشیها، تصمیم داریم مروری بر همه آن چیزهایی داشته باشیم که درمورد شبکه مستند و مدیر تازه آن قابل او گفت و گو خواهد می بود.
زارعزاده چهارمین مدیر در شبکهای است که به علت نوع ماهیت آن ربط تقریباً بسیاری با بدنه مردمی دارد؛ پیش از او، امیر تاجیک، سیدسلیم غفوری و محسن یزدی مدیریت این شبکه را برعهده داشتند. افرادی که یا توانایی طویلِ مستندسازی داشتند و یا در این عرصه مدیریت کرده بودند. امیر تاجیک مستندساز شناخته شدهای است، سید سلیم غفوری سابقه تهیهکنندگی چند ده مستند را در موسسه فرهنگی میثاق برعهده داشته و محسن یزدی نیز پیش از تکیه زدن بر صندلی شبکه مستند، مدیر مرکز مستند سوره می بود.
زارعزاده اگرچه سابقه تهیهکنندگی ۲-۳ مستند و برنامه تلویزیونی را در کارنامه خود دارد، اما به نظر میرسد در قیاس با مدیران قبلی سابقه کمتری در سینمای مستند دارد. احتمالا عدهای این نوشته را نقطه ضعف بدانند اما داشتن سابقه در عرصه مستندسازی الزاماً نمیتواند ضامن پیروزی باشد و باید جستوجو فاکتورهای فرد دیگر گشت.
چرخ را از نو اختراع نکنید!
قبل از هر چیز، این مسئله آشکار و مبرهن است که شبکه مستند در طول حداقل ۵ سال تازه، یکی از شبکههای سرپا و موفق تلویزیون بوده است. این نوشته دلایل بسیاری دارد که برخی از آنها در ادامه این متن اشاره میبشود، اما آنچه که قابل دقت است این است که زارعزاده میراثدار شبکهای شده که از قوت خوبی برای اقناع مخاطبان برخوردار است. به این علت به نظر میرسد که مدیر تازه این شبکه کار سختی در پیش دارد. او زمان چندانی برای آزمون و اشتباه ندارد و اصلاً احتمالا دلیلی برای این کار هم نباشد. ادامه مسیر ۳ مدیر قبلی با مقداری اصلاحات و یقیناً درنظرگرفتن چاشنی خلاقیت و نوآوری، میتواند مسیر درستی برای شبکه مستند باشد. بعد به قول قدیمیها بهتر است که مدیر تازه به جستوجو اختراع چرخ از ابتدا نباشد!
۳ مدیر قبلی شبکه مستند در کنار همه کارهایی که کردند، هر کدام، یک یادگاری برای شبکه مستند باقی گذاشتند. در دوران تاجیک، شبکه HD شد، سلیم غفوری جدول پخش شبکه را منظم و دقیق کرد، به طوری که در دوران مدیریت او تغییرات زیاد مقداری در کنداکتور شبکه رقم خورد و محسن یزدی نیز پای طیفهای گوناگون را به شبکه مستند باز کرد تا این شبکه برای همه سلایق برنامه داشته باشد. در این شرایط، مدیر تازه باید ۳ دستاورد مدیر قبلی را نگه داری کرده و در کنار آنها به فکر برنامهسازیهای تازه برود.
طبیعتاً شبکه HD خواهد ماند و مناقشهای نیست، اما نگه داری جدول پخش منظم و همکاری با مستندسازان طیفهای گوناگون فکری، باید در برتری مدیر تازه قرار گیرد. اولاً جدول پخش منظم، ضامن نگه داری مخاطب است؛ هر کس میداند که دقیق در چه ساعتی میتواند مستند مورد علاقهاش را از تلویزیون ببیند. برای مثال، باکس حیات وحش که یکی از پرمخاطبترین برنامههای این شبکه است، هر شب ساعت ۲۳ روانه آنتن میبشود و مخاطبان سالها است که به این باکس عادت دارند. به این علت تحول در جدول پخش، مخاطبان را فراری میدهد.
تلویزیون، رسانه ملی است؛ فردی را کنار نگذارید
ثانیاً، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یک پسوند مهم را یدک میکشد و آنهم «رسانه ملی» است. اگر همه مدیران سازمان، به این کلیدواژه اساسی، عمیقاً فکر و عمل کنند، حتماً تلویزیون میتواند جایگاه اثرگذار خود در دهه ۱۳۶۰ تا حتی اغاز دهه ۱۳۹۰ را مجدد بعد بگیرد و رسانههای خارجی زبان را به حاشیه براند. «ملی بودن» تلویزیون یعنی آنکه این رسانه باید برای همه سلایق مردم، برنامه داشته باشد. برنامهسازی برای همه سلایق، وقتی محقق میبشود که همه برنامهسازان با سلایق متنوع دعوت به همکاری شوند. اتفاقی که در شبکه مستند مسبوق به سابقه است و مدیر تازه باید آن را ادامه بدهد.
برای زیادها شگفت می بود که مناظره صادق قشنگ کلام و خسرو معتضدی از صدا و سیما بدون سانسور پخش بشود؛ شبکه مستند آن را پخش کرد و دستاوردش این می بود که مخاطبان صدا و سیما بهجای آنکه کنترل تلویزیون را به دست گیرند و سراغ رسانههای معاند فارسیزبان بروند، برای دقایقی تلویزیون جمهوری اسلامی را تماشا کردند و این اتفاق دقیقاً همان چیزی است که این روزها از صدا و سیما انتظار داریم. کاری کند تا مردم سراغ رسانههای فارسیزبان نروند.
اگر بخواهیم از منظر فرد دیگر به این نوشته نگاه کنیم باید اشاره کرد که سینمای مستند، سینمای جسارت و آگاهیبخشی است. احتمالا به همین علت است که به سینمای مستند لقب سینمای پیشرو را دادهاند. برخورد محتاطانه با سینمای مستند یعنی مرگ و آخر آن. حسین زارعزاده باید به این نوشته نیز دقت اختصاصیای داشته باشد.
به این علت اگر لحظهای به این فکر شد که احتمالا بهتر باشد فلان مستندساز را برای تفاوت نگاهش کنار بگذاریم یا مستندهای خنثی پخش کنیم، مرتکب اشتباه شدهایم. یقیناً ذکر این مسئله الزامی است که منظورمان از تنوع سلیقه، دقیقاً منطبق بر چارچوبِ اعتقادی و عرف مردم مسلمان ایران است نه چیزی فراتر.
مدیر تازه چه باید بسازد؟
سوال زیاد مهمی است که جواب درست به آن پیروزی را برای مدیر تازه به ارمغان میآورد و هرگونه جواب نادرست به آن، شبکه مستند را از حالت مطلوب دور میکند.
برای جواب به این سوال باید مهندسی معکوس کرد؛ یعنی بدانیم مخاطب دوست دارد چه ببیند و بر پایه همان پیش رفت؛ حال، مخاطب دوست دارد چه ببیند؟ بخشی از جواب به این سوال را مرکز تحقیقات صدا و سیما به طور شفاف میدهد. در آمارهایی که این مرکز از پربینندهترین و محبوبترین برنامههای سازمان اراعه میدهد، شبکه مستند یک نماینده دارد و آنهم مستند حیات وحش است. مستندهایی که از قضا از تعداد بسیاری از برنامههای پر اسم و رسمدار تلویزیون نیز مخاطب بیشتری دارند. از روی همین آمار میتوان بخشی از سلیقه مخاطب تلویزیون را فهمید. مستندهای حیات وحش طرفدار دارند و اندوختهگذاری روی آن سودآور خواهد می بود.
همانطور که در بالا اشاره شد شبکه مستند باکس ثابتی برای مستندهای حیات وحش دارد که عمده آنها مستندهای خارجیاند، اما فراموش نکنیم که ایران زیستگاه تعداد بسیاری از حیواناتی است که هر کدام به تنهایی میتوانند سوژه یک مستند حیات وحش جداگانه باشند. به این علت ساخت مستند حیات وحش از سرزمین قشنگ و پهناورمان حتماً مخاطبان را پای شبکه مستند میآورد. توانایی یک دهه تازه نیز نشان داده که مستندسازان حیات وحش ایرانی چیزی کم از گروههای خارجی ندارند و کارشان را به خوبی بلدند. به این علت شبکه مستند باید برای آنها بغل باز کند.
فرار از مستندهای آپارتمانی
مجدد به نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صدا و سیما برگردیم و به یاد روزهایی بیفتیم که «ایرانگرد» از تلویزیون پخش میشد. مستندی پرمخاطب که در لیست برنامههای محبوب تلویزیون قرار میگرفت. خواسته ما در اینجا فقط «ایرانگرد» نیست که از قضا فصل تازه آن نیز توسط جواد قارایی در حال ساخت است، بلکه خواسته مهم دقت به ژانرِ مستندهایی است که مخاطبان ذاتاً آنها را دوست دارد. مستندهای بومگرایی که خارج از فضای شهری و آپارتمانی ساخته خواهد شد، مخاطبان تعداد بسیاری دارد و اندوختهگذاری روی ساخت آنها حتماً مخاطبان بسیاری را برای شبکه مستند به ارمغان میآورد.
اما در نقطه پایانی باید دقت داشت که شبکه مستند باید تریبونی برای گفتن دغدغههای جامعه باشد. مسائل اجتماعی و موضوعات سیاسی دغدغه مردم ایران است و جدول پخش شبکه مستند نباید خالی از این آثار باشد.
جمله مشهوری است که میگویند، «خانه مستند، تلویزیون است.» همین جمله مختصر، رسالت سنگینی را به دوش مدیر تازه این شبکه میگذارد، چرا که شبکه مستند، تخصصیترین تریبون برای پخش فیلمهای مستند است. شبکههای دیگر تلویزیون در کنداکتور خود مستند نیز پخش میکنند اما ماموریت مهمشان نیست و انتظار از شبکه مستند این است که خانهای برای مستندسازان باشد.
جشنواره تلویزیونی مستند میراث ماندگار مدیران قبلی شبکه مستند است که اکنون هفتمین دوره خود را پشت سر میگذارد. فضای این جشنواره بهطوری است که تعداد بسیاری از فیلمسازان حاضر در آن از مستندسازان شهرستانیاند. ادامه این جشنواره حتماً میتواند رویشهای جدیدی را به سینمای مستند سرزمین معارفه کند.
انتهای مطلب/
منبع