نگاهی به رفاقت تلویزیون با کتاب؛ پیشنهادی که به کارِ مدیران صداوسیما می آید

نگاهی به رفاقت تلویزیون با کتاب؛ پیشنهادی که به کارِ مدیران صداوسیما می‌آید


به نقل از خبرنگار فرهنگی ، بازهم تقویم زندگی ورق خورد و نام یار مهربان دیده شد، نامی که هرسال با رسیدن تقویم به این برگ سر زبان‌ها افتاده و همه اخبار در حاشیه‌های همین نام تشکیل و پخش می‌بشود. بله مجدد هفته کتاب و مجدد روز  “کتاب، کتابخوانی و کتابدار”.

نام‌هایی که در فرهنگ سنوات تازه طبق معمولً دوره‌ای یا مناسبتی سرزبان‌ها افتاده و سپس از چند هنگامی به دست فراموشی سپرده می‌بشود و مدام کارشناسان و منتقدان براین باورند که اگر عکس کتاب و کتابخوانی در قاب تلویزیون جای خود را تثبیت کند، احتمالا نیازی به دیدن تقویم برای رسیدن به مناسبت‌های خاصی نیست که این نام تنها چند روز تکرار بشود.

بله مجدد هفته کتاب اغاز شده و مجدد یک سئوال مهم در ذهن تکرار شد که  می‌پرسد، چه مقدار در این سال‌ها تلویزیون توانسته در ترویج کتاب و کتابخوانی موفق عمل کند و آیا توانسته سطرهای گوناگون کتاب را به زندگی روزمره مخاطبانش گره بزند یا خیر؟ سئوال‌هایی که برای رسیدن به جواب واقعی و دقیق آنها بد نیست مجدد سراغ همان تقویم خودمانی برویم و برای مثال یک دهه عقب بازگردیم که ببینیم رسانه ملی در این عرصه چه فعالیت‌هایی داشته و چه کرده است؟

در نگاه اول برای رسیدن به جواب سئوال یاد شده جای تردید نیست که اولین گزینه برای ذهن جست‌وجوگر مخاطبان افزایش مقدار تبلیغات تلویزیونی در این عرصه است، چون تبلیغات بازرگانی‌ای که همیشه رویِ آن او گفت و گو بوده و هست، گروهی براین باورند در شرایط سخت اقتصادی تبلیغ کتاب کمکی به افزایش سرانه مطالعه مخاطبان نمی‌کند و برخی دیگر پافشاری دارند در بین این همه تبلیغات رنگارنگ، کتاب هم می‌تواند جایگاه خود را داشته باشد.

اما در بین همه این نظرات ناموافق و موافق جایگاه کتاب آنچنان والاست و اهمیت مطالعه مسئله‌ای است که نباید بی اعتنا آنهم در رسانه ملی و قاب تصویرش از کنارش گذشت، چون هرچند تلویزیون به علت مشکلات بودجه‌ای به تبلیغات بازرگانی نیاز دارد؛ اما مدیران رسانه ملی می‌توانند بر پایه استانداردها و اصول فرهنگی که برای پخش آگهی دارند،  قسمت کوچکی از آن را همچون تبلیغ سریال‌های خانگی که عمل زیاد به جا و مهمی می بود برای تبلیغ کتاب، سینما، تئاتر و موسیقی هم تعلق دهد. 

از این رو اگر بخواهیم کارکرد رسانه ملی را در معارفه کتاب بازدید‌کنیم در همین ابتدا و یقیناً درست وقتی که ساخت و ادامه برنامه‌های تلویزیونی که بتواند مردم را با کتاب و فضای مطالعه در سرزمین آشتی دهد مدام ملزوم و الزامی بنظر می‌رسد؛ یک اتفاق ناخوشایند در نحوه برخورد صدا و سیما با نوشته کتاب و کتابخوانی خودنمایی می‌کند، چون تعطیلی شگفت و یکباره “کتاب‌باز” در این روال دیده خواهد شد. برند یا برنامه‌ای که بد نیست مدیران صدا و سیما برای احیاء یا حتی تشکیل برنامه‌های شبیه آن قدم‌های موثر‌تری بردارند و برنامه‌ریزی کنند تا بتوانیم مشخصاً بگوییم مجدد آنتن رسانه ملی با یار مهربان آشتی کرده است.

به‌هرحال بازدید روال کارکرد رسانه ملی در این عرصه چه در دوره‌ای که تلویزیون با «کتاب فروشی هدهد» و آثاری این چنینی تلاش می‌کرد رفاقت با یارمهربان را در بین مخاطبان خود نزدیک‌تر کند و چه بعدها که «کتاب» محور برنامه‌سازی در تلویزیون شد یا حتی وقتی که به واسطه حمایتبسیج صدا و سیما معارفه کتاب به گفتن تیزرهای تبلیغاتی در راستای ارتقاء سطح کتابخوانی در جامعه پخش شد تا امروز فراز و فرودهایی را توانایی کند، اما حقیقت اینجاست که توانایی نشان داده معارفه کتاب با پخش آثار اقتباسی یکی از موفق‌ترین روشهای بکارگرفته شده از سوی رسانه ملی برای گسترش کتابخوانی در جامعه بوده و هست.

رئیس صداوسیما تکلیف «زیرخاکی» و چند سریال دیگر را روشن کرد/ ماجرای مهران مدیری و «به‌افق فلسطین»

روشای که به حرف های منتقدان و کارشناسان حوزه کتاب یکی از مناسب‌ترین‌ها و یقیناً اثرگذارترین‌ها است و خوشبختانه علی‌رغم برخی مشکلات قبل دو سه سال تازه تشکیل این چنین آثاری در رسانه ملی به اوج خود رسیده است و به گفتن مثال کاری که مرحوم پوراحمد با «قصه‌های مجید»  بر پایه داستان‌های دلنشین هوشنگ مرادی کرمانی انجام داد و بعدها سریال‌های اقتباسی فرد دیگر همانند «کوچک جنگلی» و «وارش» روانه کنداکتور پخش شدند.

در سایت خبری خبرخوان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

این توانایی خوب و دستاوردهای مناسبش عاملی شد تا در فصل تازه ساخت سریال‌های اقتباسی در بین سریال‌های خانگی اتفاقات خوبی هم توانایی بشود که گویا ادامه‌دار هم شده چون از «زخم‌کاری» به «یاغی» رسیدیم و در قاب تلویزیون هم به «سوران» رسیدند و جای زیاد خوشحالی دارد که این روال به تشکیل آثار کودکانه هم رسید و داستان‌های کتاب «حکایت‌های کمال» به سریال تبدیل  و  سریال «وارش» بر پایه فیلمنامه جابر قاسمعلی با اقتباس از رمان «مهاجران» نوشته هاوارد فاست نویسنده آمریکایی ساخته شد.

به‌هرحال روال مثبت یاد شده اخیراً با «سووشون» نرگس آبیار، اثری اقتباسی که بر پایه نخستین رمان سیمین دانشور است و اکنون در اغاز پخش قرار دارد، ادامه یافت. اما به نظر می‌رسد نوشته اقتباس اگر بخواهد جدّی‌تر پیش برود به تعبیر برخی از ناشران و مؤلفان بهتر است از کتاب‌های ایرانی و یا حتی نمایشنامه‌های ایرانی منفعت گیری بشود در حالی که حداقل می‌توان در فهرست تعداد بسیاری از تئاترهای ساخته شده به نام، این مسئله را به وضوح مشاهده کرد بدون شک تعداد بسیاری از تئاترهای ما یا از نمایشنامه‌های خارجی و یا کتاب‌های ترجمه منفعت‌برداری می‌کنند. 

هرچند نباید به این مسئله بسنده کنیم که کتاب و مطالعه تنها با تشکیل آثار تلویزیونی اقتباسی در جامعه بسط و گسترش خواهد داشت چون تشکیل برنامه‌های مختصر که در اصول فنی به آنها موشن نمایش نیز می‌گویند می‌تواند علاوه بر افت هزینه‌های تشکیل برای معارفه کتاب را برایمان به ارمغان آورد بلکه قطعا راه و مثالای آزمون بعد داده در تشکیل یا افزایش انگیزه مطالعه در بین مخاطبان رسانه ملی کشورمان است و نمونه موفق آن را می‌توان در  موشن‌نمایشی برای حوزه احکام ساخته شد و شبکه سه آن را روی آنتن برد دید.

فرصتی طلایی برای شبکه خارجی تلویزیون

حتی به تعبیر برخی از نویسندگان به نام، تلویزیون باید کتابخوانی را آموزش دهد. این د‌‌ر حالی است که رسانه ملی برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی برنامه منسجمی ند‌‌ارد‌‌ و گاه اگر ناظر‌‌ برنامه‌های مربوط به کتاب و کتاب‌خوانی باشیم، تنها به صرف پُر کرد‌‌ن آنتن است.

د‌‌ر هر صورت اتفاقی که باید‌‌ برای کتاب د‌‌ر صد‌‌اوسیما بیفتد‌‌، این است که کتاب باید‌‌ از طریق این رسانه داخل‌‌ زند‌‌گی و سبد‌‌ خرید‌‌‌ مرد‌‌م بشود‌‌ و به قول رهبر معظم انقلاب، کتاب برای خانواد‌‌ه‌ها قضیه بشود‌‌ و به چشم بیاید‌‌، همانند‌‌ دیگر کالاها که اگر د‌‌ید‌‌ه نشوند‌‌، مشتری نخواهند‌‌ د‌‌اشت.

انتهای مطلب/



منبع