– مجتبی برزگر: شورای هنر یکی از شوراهای وابسته به شورای انقلاب فرهنگی است که سیاستهای کلان حاکمیتی در این حوزه را جهت حمایتو پشتیبانی به هنر و اهالی هنر تدوین میکند تا راهگشا و هدایتگر جامعه هنری در همه عرصهها برای رسیدن به رشد و رونق اقتصاد فرهنگ و هنر در سرزمین و عرصه بینالمللی باشد.
نوشته هنر و آنچه به گفتن فعالیتهای هنری در جامعه ترویج داشته و دارد به مرحلهای رسیده که امروز اهمیت هنر کمتر از معیشت مردم محسوب نمیبشود. تعداد بسیاری از کارشناسان و هنرمندان اعتقاد دارند در هنر و حوالی آن ظرفیتهایی وجود دارد که بدون شک بها دادن به آنها نه تنها علترونق آن بلکه به مرور با بینالمللی کردن جنبههای گوناگون آن میتوان در عرصه صادرات و ارزآوری به سرزمین و پشتیبانی به رونق اقتصادی به اختصاصی اقتصاد فرهنگ و هنر، عاملی اثرگذار برای رشد و گسترش سرزمین برداشت کرد.
امروز خوشبختانه به استناد آمار، اسناد و شواهد حاضر، کارنامه تولیدات فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی ایران به مراتب در تعداد بسیاری از حوزهها و شاخهها بهتر از قبل از پیروزی انقلاب بوده تا جایی که امروزه تولیدات فرهنگی و هنری از این سرزمین به جهانیان اراعه شده به گفتن کالای فاخر و مرغوب شناخته شده و حرفی برای گفتن به جهانیان دارد.
جایگاه رفیع هنر بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی به حدی از اعتبار رسیده که مدام توسط زیاد تر ملتها مورد احترام قرار گرفته و این مرزو بوم را عجین شده با هنر میشناسند؛ هنر و هنرمندان خلاق ایرانی در همه رشتهها و عرصهها امروز در اقصی نقاط جهان زبانزد خاص و عام است.
راه اندازی شورای هنر یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۷۷ است که از آن زمان تا سال ۱۳۸۸ به طور مستمر ۵۹ جلسه را برگزار کردند. اما به علت مشکلاتی که از سال ۸۸ اتفاق افتاد این جلسات تعطیل شد. محمدحسین ایمانی خوشخو که چند هفتهای است توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتن دبیر شورای هنر انتخاب شده از این تعطیلی و وقفه چند ساله میگوید.
در کارنامه اجرایی ایمانی خوشخو میتوان به معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، مدیرکل مرکز آمار و برنامهریزی پژوهشهای فرهنگی و هنری، دبیر شورای فرهنگ عمومی سرزمین، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون آموزشی جهاد دانشگاهی کل سرزمین، رئیس دانشگاه علم و فرهنگ و … اشاره کرد.
این چنین از جمله فعالیتهای علمی و پژوهشی وی، مجری مطرح پژوهشی “بازبینی و برتریبندی کشورهای مقصد گردشگری جمهوری اسلامی ایران، مسئول و ناظر علمی پروژههای تحقیقاتی، عضو هیأت تحریریه نشریه علمی- پژوهشی “مطالعات گردشگری” پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی واحد مشهد و … است.
او این روزها فارغ از دبیری شورای هنر مسئولیت پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی را نیز برعهده دارد.
یقیناً در جریان او گفتوگوی ویدئویی با ایمانی خوشخو در دانشگاه علم و فرهنگ درموردزیر و بم تأثیرگذاری شورای هنر و چهار سند موسیقی، سینما، مد و لباس و تئاتر و این چنین دیگر موضوعات به او مباحثه نشستیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
در پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی چه میگذرد؟
* بگذارید در ابتدای این او مباحثه از پارک ملی علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی سخن بگویید کنیم که برای زیاد از مخاطبین آشنا نباشد. یک مقداری درمورد این پارک سخن بگویید کنید که چه کارکردهایی دارد؟
امروزه نقش پارکهای علم و فناوری در سرزمین اشکار شده است. بیشتر از ۴۰ پارک در سرزمین مشغول فعالیت می باشند و ایده مهم این پارکها را مقام معظم رهبری هنگامی دباره اقتصاد دانشبنیان سخن بگویید کردند نقل فرمودند و افکار جوانان را به این سمت سوق دادند.
پارکها در حوزههای گوناگون راه اندازی شدند، اما در این پارکها یک نقیصهای وجود داشت و آن دقت به برتریهای حوزه فرهنگ و هنر می بود که کمتر دقت میشد. ما در سال ۱۳۹۷ این نظر را به وزارت علوم دادیم یک پارک اختصاصی راجع به فرهنگ و هنر و صنایع فرهنگی و فناوریهای نرم تأسیس بشود، مجوز داده شد.
پیشبینی میکردیم اگر این پارک راه اندازی بشود تعداد بسیاری از ایدهپردازانی که ملجأ و پناهی برای خودشان نمیبینند به طرف پارک میآیند. حتماً میدانید ما همیشه میگوییم در سرزمین قسمت فرهنگ پشتیبانی بگیر است. دولت، مجلس پول بدهید ما کار فرهنگی کنیم!
فکر کنم در تنها کشوری که این حالت وجود دارد سرزمین ما است. در همه جای دنیا قسمت فرهنگ قسمت مولد در سرزمین است همانند قسمتهای دیگر. یعنی در واقع در درآمد ملی سرزمین نقش دارد. ما همین او گفت و گو را گرفتیم به سمتی برویم ایدههای فرهنگی تبدیل به محصولات فرهنگی بشود.
با دقت به غنای سرزمین ما در امر منبع های فرهنگی و دینی چرا ما باید تولیداتمان به طوری باشد نتوانیم آنها را به کشورهای دیگر صادر کنیم؟ با دقت به بازارهای خوبی که در خارج داریم. همین موضوعات علتشد این پارک به گفتن اولین پارک تخصصی در سرزمین، تأسیس بشود.
میدانید که بیشتر از ۱۴۰ شرکت دانشبنیان و خلاق در حوزههای گوناگون فناوریهای نرم که عمدتاً برپایه علوم انسانی است فعالیت دارند. مسئلهای که همیشه میگوییم علوم انسانی یعنی فارغالتحصیل بیکار و در این پارک علوم فناوری به جستوجو شکستن این برداشت هستیم.
قسمت صنایع فرهنگی هم از جمله پویانمایی و بازیها که زیاد الان بازار خوبی دارد. این چنین او گفت و گو طراحی لباس، زینتآلات و جواهرات، اتفاقاتی که به اقتصاد نزدیک میبشود. هنرهای تجسمی و هنرهای دستی مجموعه فعالیتهایی می باشند که این شرکتها در پارک به آن مشغولاند و به تازگی محصولاتشان را به نمایش گذاشتیم؛ زیاد تأثیرات خوبی در شناخت دستاندرکاران، مسئولان و مردم از حوزه صنایع خلاق و فرهنگی گذاشت.
شورای هنر مجدد در دولت سیزدهم احیاء شد/ شورایی که آمد نابسمانیها را به آخر رساند
درمورد سند موسیقی مسئله اینجاست که سپس از ۴۰ سال تا این مدت ما یک خط قانون مصوب یک مرجع قانونگذاری راجع به موسیقی نداریم. این همه گسترش و مسائل این هنر، هنرهای موسیقی زیرزمینی و … حمایتاز موسیقی سنتی و اصیل و گسترش بیرویه پاپ همه اینها مسائل است.
* داخل او گفت و گو شورای هنر بشویم؛ احتمالا برای مخاطبین ما دلنشین باشد که شورایی در سطح رئیسجمهور و مدیران ارشد نظام، درمورد فرهنگ و هنر او گفت و گوهای جدّی میبشود. اما چند سالی این شورا فعالیت نداشت و نسبت به وجود و جایگاهش غفلت شد. تا این که در دولت سیزدهم احیاء شد. چند روزی است که حضرتعالی به گفتن دبیر این شورا انتخاب شدید. میدانید که یکی از کارهای مهم این شورا، تشکیل هماهنگی بین نهادهای فرهنگی و این چنین تشکیل عرصه انتقال درست فرهنگ غنی و اصیل ایرانی به نسل تازه است. یک مقداری درمورد جایگاه دبیری شورای هنر بفرمایید و تأثیرگذاری و کارکرد این شورا که سالها مغفول مانده می بود و در این دولت، احیاء شد.
یکی از دستاوردهای مهم عصر انقلاب اسلامی، تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی می بود. همان گونه که میدانید قسمت فرهنگ، علم و دانش به حوزههای مختلفی مربوط میبشود به آموزش عمومی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، وزارت علوم، در فرهنگ و هنر وزارت ارشاد و میراث فرهنگی؛ همه اینها متولیان حوزه علم و دانش و فرهنگاند. طبیعی است هر فردی در حیطه کاری خودش فعالیت کند مطابق قانون و وظایفی که قانون برعهده او میگذارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی که راه اندازی شد به گفتن مرجعی برای هماهنگی و اتخاذ تصمیمهای کلان در این حوزه، تا یک وحدت رویهای در حوزه سیاستگذاریها و تصمیمات در رابطه حوزه فرهنگ و هنر داشته باشیم.
عمل های خوبی انجام شد که یکی از آنها راه اندازی شوراهای اقماری می بود که داخل موضوعات جزئیتر و تخصصیتر بشود؛ همانند شورای فرهنگ عمومی، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و این چنین شورای هنر. این شورای هنر قبل از سال ۸۸ فعالیت داشت، مطابق اساسنامهای که آن موقع وجود داشت. هر دوره یکی از مسئولان فرهنگی که عضو شورا بودند ریاست آن را مسئولیتدار میشدند.
سپس از این که آن دوره فرهنگستان همه شد، شورا تعطیل شد. در دوره مدیریتهای بعدی علیرغم کوششهایی که انجام شد؛ خود بنده کوششهایی کردم موفق نشدم و به ناچار یک کمیسیون هنر و معماری در زمان آقای مخبر در دبیرخانه راه اندازی شد تا اندازهای جای خالی شورا را پُر میکرد.
در دولت سیزدهم آقای اسماعیلی به گفتن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شدند، دیدم شرایط مطلوب است و این چنین سخن بگوییدهایی با مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتم و گفتم جای این شورا خالی است. ببینید اهمیت شورا اینجاست که ما مدام از نابسامانیهای حوزه هنر، از تعدد مراکز تصمیمگیری و از عدم کادرسازی میگوییم یا این که ما در دوران کودکی و نوجوانی هنر را رها میکنیم اما در دوران جوانی میخواهیم جستوجو دستاوردهای هنر باشیم.
این که هنرمندان در جریان پیشرفت، اقتصاد و فرهنگ سرزمین تکلیف خودشان را نمیدانند، کجای کار می باشند؛ این همه قضیه همه اینها در اساسنامه شورای هنر آمده؛ آقای اسماعیلی وزیر ارشاد انها گفتند این قضیه زیاد توجیه درستی است و ما اولین جلسه را راه اندازی دادیم به انتخاب اعضای شورا خود وزیر، رئیس شورا شدند و کار اغاز مجددای اشکار کرد.
خوشبختانه طی این دو سالی که از عمر این دولت میگذرد ما مرتب هر دو هفته یک بار جلسه داشتیم. مسائل زیاد مهمی را در این شورا به تصویب رساندیم. میدانید که سپس از تصویب در شورای هنر به شورای عالی انقلاب فرهنگی میرود با او گفت و گو کمتر و شدت زیاد تر به تصویب نهایی برسد.
از همان موقع راه اندازی شد، ناظر این مسئله بودیم که در قبل ما این شورا را داشتیم احتمالا الان برخی از نابسامانیها وجود نداشت. مسائل مهمی در این شورا نقل شده از جمله او گفت و گو سینما؛ در قبل آییننامههای مختلفی در سینما داشتیم در مرحله اجرا، امروز میبینیم مشکل دارند. همه این آییننامهها را ما یک بازنگری کردیم.
برای مثالً در حوزه صدور مجوز فیلم و صدور فیلمنامه، میبینیم یک دوره فیلمنامه تصویب میبشود به مرحله تشکیل میرسد اما پروژه با مشکل روبه رو میبشود. تهیهکننده آمده اندوختهگذاری کرده امکان پذیر نیاز به اصلاحات کلی داشته باشد باید چه کار کرد. باید خسارت را داد یا مجدد باید ساخت. از این نوع مسائلی که هم قسمتهای نظارتی دچار آن خواهد شد و هم خود اهل سینما را مورد بازنگری قرار دادیم.
بازدید سند موسیقی و آخر دادن به اختلاف صداوسیما و ارشاد
ما چند دانشکده هنر و دانشجوی هنر در سرزمین داریم؟ آیا میتوانیم از خروجیهای آنها به راحتی در قسمتهایی از سرزمین که نیاز است منفعت گیری کنیم؟ بعد در این بین، فرآیند آموزش و پرورش دچار اختلالاتی شد که دستگاهها باید این اختلالات را شناسایی کنند؛ میتوانند این اختلالات را کم و در دورهای هم حذف کنند.
* یکی از مصداقهای همین خلأهای حاضر را میتوان در اختلاف بین ارشاد و صداوسیما برای نظارت بر نمایشخانگی دانست آیا در این عرصه هم ورود کردید؟
بله؛ از این نوع مسائل در شورا مورد دقت قرار گرفت. یا او گفت و گو سند موسیقی که سپس از ۴۰ سال تا این مدت ما یک خط قانون مصوب یک مرجع قانونگذاری راجع به موسیقی نداریم. این همه گسترش و مسائل این هنر، هنرهای موسیقی زیرزمینی و … حمایتاز موسیقی سنتی و اصیل و گسترش بیرویه پاپ همه اینها مسائل است. از قول خود هنرمندان موسیقی اصیل میگویم؛ سند موسیقی سپس از چندین جلسه چالشبرانگیز، تصویب شد و به صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی رفته تا آنجا بازدید نهایی بشود.
یا همان او گفت و گو صداوسیما که شما نقل کردید؛ بالأخره دورهای متولی سینمایخانگی، وزارت ارشاد می بود. به دلایلی این مسئولیت به صداوسیما سپرده شد. یکی دو بار در شورای هنر با وجود نمایندگان صداوسیما او گفت و گو کردیم مشکلاتش الان کمتر شده و روی روالی افتاده است.
یک تقسیم مسئولیتی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما در این عرصه اتفاق افتاده؛ این مسائل به این مهمی الان در شورای هنر مورد دقت قرار میگیرد و هم چنان پیش میرویم و او گفت و گو میکنیم.
یا او گفت و گو آموزشگاه آزاد هنری؛ شما میدانید یک مجموعهای از آموزش هنر بر دوش اینها است. چطور نظارت خواهد شد؛ چه آموزشهایی داده میبشود. یک بازنگری بر آییننامه صدور مجوز آموزشگاه آزاد هنری نیز انجام شده است.
نظارت بر آموزشگاهها و ورود جدّی شورای هنر/ جلوی کلاهبرداران گرفته خواهد شد
* در بینِ سخن بگوییدهایتان به نکات مهمی اشاره کردید. بگذارید درمورد آموزشگاههای هنری سخن بگویید کنیم. تعداد بسیاری از علاقهمندان بازیگری و دیگر شاخههای هنری وجود دارد که نسبت به این آموزشگاهها بعضاً ضربه خوردهاند. در واقع یک چراغ سبز واهی به آن علاقهمند و هنرجو نشان خواهند داد. در آموزشگاهی برای پرورش نیروی انسانی جایگاهی ندارد و حتی پول هنگفتی را به گفتن شهریه میپردازد اما اتفاقی به لحاظ پیشرفت و آموزش و پرورش در این حوزه برای او نمیافتد. سرخورده میبشود و نسبت به فرهنگ و هنر یک تنفری برای او شکل میگیرد. یک مقداری زیاد تر درمورد این آموزشگاههای هنری بفرمایید که برای جلوگیری از این کلاهبرداریها و تخلفات آموزش درست در این عرصه پیش برود چه کاری را در شورای هنر در دستور کار دارید؟
بیشتر از ۱۰۰۰ آموزشگاه آزاد هنری داریم که در رشتههای هنری و سینمای ما در حال فعالیت می باشند. در این آموزشگاهها با سه گروه مواجهیم؛ یک بخشی طالبان آموزشاند؛ جوانان مخصوصاً علاقه دارند و یک قسمت هم خود مدرسین و هنرمندان می باشند و یک بخشی هم مدیریت آموزشگاهها می باشند.
در کنار این سه ضلع، یک قسمت ناظر داریم که وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی است. ما در قبل سابقه آموزشگاهها را میبینیم ضمن این که مزایایی دارند، تابلو و ورود و خروج در آنها اشکار است اما به دلایلی آن نقش مهمشان (مسائل اقتصادی) را کمرنگ کردند.
یک اشکالی که نظام بودجهریزی خصوصاً در حوزه فرهنگ و هنر با آن دست به گریبان است به نگاه سازمانمحوری برمیگردد؛ به جای این که نوشتهمحور باشد.
بالأخره یک هنرمند شاخص احتمالا آموزشگاه حقالزحمهاش را پرداخت کند به همین خاطر یک هنرمند درجه پایینتری را میآورد امکان دارد هنر بداند اما احتمالا از اخلاق هنری برخوردار نباشد. این دو نوشته جداگانهاند؛ بدین گونه میبشود که ما از این طرف، یک جمع کثیری از علاقهمندانی که ذهن پاک، دل پاک دارند میآیند در جایی که مدیریت نقش خود را درست ایفا نمیکند و به علت مشکلات در نظارت، خروجی مساعد نیست. ورودی ورودی سالم، خروجی آنچه که باید و احتمالا، نیست.
چرا ما میگوییم بازیگرانی که شاخصهای نظام اسلامی را داشته باشند کم داریم؛ می باشند و نمیگویم نداریم. چرا هنگامی یک جمعی به دلایلی خارج خواهد شد دستمان تنگ میبشود. برای این که آموزشگاهها، نقش تعلیمی و آموزشیشان را درست ایفا نکردند. وگرنه میبشود کشوری به این وسعت با این غنای فرهنگی، بگوییم در حوزه هنرمند، هنرمندان واقعاً طراز کم داشته باشد.
اینجا اشکال وجود دارد و باید این نقیصهها و مشکلات رفع شوند. روی همین اصل این آموزشگاهها مورد دقت قرار گرفت. اصلاحاتی در آییننامه به وجود آمد. یا در قسمت هنرستانها؛ هنرستانهای هنری ما احتمالا زیاد وضعشان بهتر نباشد.
ما الان احتمالا ۴۰، ۵۰ هنرستان هنری در سرزمین داشته باشیم با خیل عظیم خواستکننده اما یکی از آقایان در شورای هنر که از اساتید شناخته شده و متعهد دانشگاه است، میاو گفت یک هنرستان به من معارفه کنید من فرزندم را به راحتی آنجا بگذارم آموزش ببیند. زیاد سوال عجیبی است. هنرستانهای تعداد بسیاری می باشند هنرجو در آن آموزش میبیند چه خروجیهایی دارد.
ما چند دانشکده هنر و دانشجوی هنر در سرزمین داریم؟ آیا میتوانیم از خروجیهای آنها به راحتی در قسمتهایی از سرزمین که نیاز است منفعت گیری کنیم؟ بعد در این بین، فرآیند آموزش و پرورش دچار اختلالاتی شد که دستگاهها باید این اختلالات را شناسایی کنند؛ میتوانند این اختلالات را کم و در دورهای هم حذف کنند.
کشوری که الان در زیاد از قسمتهای علمی و فناوری محصولات عالی تشکیل کرده و اینها جزو دستاوردهای انقلاب اسلامی است؛ چرا در حوزه فرهنگ و هنر به آن توانمندی نرسیدیم؟ او گفت و گو این است ما درست ندیدیم.
من میگویم شورای هنر از سال ۱۳۸۸ تا ابتدای این دولت تعطیل بوده است؟ این ظرفیت نباشد هرکسی کار خودش را میکند. جزیرههای بسیاری شکل میگیرند؛ صداوسیما یک طرف، سازمان تبلیغات یک طرف، وزارت ارشاد یک طرف، مدرسهها و آموزش و پرورش یک طرف و این نتیجهاش میبشود.
من فکر میکنم با همتی که الان در خود دولت محترم و در شورای هنر وجود دارد؛ در چند سال آینده ما زیاد از این ناهماهنگیها را میتوانیم از بین ببریم و به سمتی برویم که همانگونه فرهنگ و هنر و دین در دنیا مزیّت ماست؛ در این مزیّت بتوانیم عرصه هنر را آباد کنیم و محصولاتی را در طراز نظام مقدسمان تشکیل کنیم.
چه تضمینی وجود دارد دولتهای بعدی، شورای هنر را تعطیل کنند!
درست است مرکز موسیقی وزارت ارشاد مجوز میدهد و تا اندازهای سیاستگذاری میکند اما به شکل فراگیر که موسیقی فقط در ارشاد نیست همه دستگاهها به نوعی به موسیقی وصلاند. این سند که واقعاً سند زیاد پرمحتوایی است و برخلاف این که احتمالا فکر بشود در این سند بگیر و ببند است بیشتر از ۹۰ درصد ایجابی است.
* یک مقداری درمورد وقفهای که به وجود آمد و شورای هنر چند سالی تعطیل شده می بود سخن بگویید کنید. این مسئله را میپرسم چون الان دولت سیزدهم به آخر رسید و دولتهای بعدی آمدند چه تضمینی بر ادامه فعالیت شورای هنر و به عبارتی بهتر ابقای شورا وجود دارد. برای این ابقا و وجودی که ملزوم و الزامی است چه کار میکنید هر دولتی به تناسب سیاستهایش آن را تحول بدهید و به گفتن یک شورای ماندگار و مؤثرِ با ارامش باقی بماند؟
تداوم و ابقای شورای هنر و همه شوراهای اقماریِ قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی یک اتفاق طبیعی است، عدم راه اندازی آنها غیرطبیعی می بود. بنده با کلی استدلال به چند وزیر گفتم فعالیت این شورا حائز اهمیت است و جایِ آن خالی است.
دلنشین است نوبتی که اعضاء برای ریاست داشتند نوبت وزارت ارشاد می بود و وزرای ارشاد قبل هم زیاد انگیزهای برای این کار نشان نمیدادند. احتمالا وقوف کامل به نتایج این شورا نداشتند. اما با تیزهوشی آقای اسماعیلی داشتند تا ما و چند نفر دیگر با ایشان سخن بگویید کردیم، انها گفتند بله؛ جایش خالی است و راه اندازی دادند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهادی است مستقیماً به ولیفقیه متصل است. مقام معظم رهبری هدایت عالیه شورا را برعهده دارند. بالأخره در قانون جایگاه رهبری اشکار است. هنگامی جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای هنر اشکار است. یعنی سلیقهای نیست؛ هر وزیری بیاید این شورا را بخواهد یا نخواهد! در واقع قانون اشکار کرده به این علت با این رویهای که جلو میرود اتفاقاً در دولتهای بعدی به الزام وجودی این شورا زیاد تر هم دقت خواهند کرد.
سند موسیقی محتوایی است بگیر و ببند ندارد!
* در کنار آن تصمیمی که گرفته شد و به وسیله شورای هنر اختلاف بین صداوسیما و ارشاد در عرصه نظارت بر نمایشخانگی حل و فصل شد. خبر دارم بازدید سندهای موسیقی، تئاتر و مد و لباس و سینما را در دستور کار دارید. در رابطه این سندها نکاتی بفرمایید در چه مرحلهای است و علاقهمندان به این شاخههای هنری چشم به راه چه سندها و اتفاقاتی در این عرصه باشند؟
فلسفه مهم این سندها ساماندهی، هدایت و تدوین خط مشی آینده است. به واسطه این سه چهار مقصد این سندها باید تنظیم بشود. قانون هم مخصوصاً سندهای هنری را به مسئولیت شورای هنر گذاشته است. برای مثالً سند موسیقی، موسیقی را از کنارش گذشتیم، منفعت گیری کردیم و هم دلواپس بودیم از برخی حوزهها؛ اما کار عملی متأسفانه نکردیم و دستمان به لحاظ قانونی تنگ می بود.
درست است مرکز موسیقی وزارت ارشاد مجوز میدهد و تا اندازهای سیاستگذاری میکند اما به شکل فراگیر که موسیقی فقط در ارشاد نیست همه دستگاهها به نوعی به موسیقی وصلاند. این سند که واقعاً سند زیاد پرمحتوایی است و برخلاف این که احتمالا فکر بشود در این سند بگیر و ببند است بیشتر از ۹۰ درصد ایجابی است.
در مبانی و اصول و قیمتها، نظرات حضرتآقا به گفتن ولیفقیه و هم رهبرینظام که واقعاً نظرات کاملاً تخصصی در این عرصه دارند مبتنی بر فقه پویای دینی ما بر آن مبنا تنظیم شده است. در این سند ما دو مقصد تبیین نظری و عملی جایگاه حقیقی موسیقی در حکمرانی فرهنگی سرزمین را جستوجو میکنیم. یعنی یک مرتبه موسیقی از کف زمین به سمت بالا حرکت کند؛ در واقع حکمرانی سرزمین دیده شده است.
خط مشیگذاری و آمایش نهادی مقصد دیگر است؛ یعنی همه دستگاهها تکلیفشان را با او گفت و گو موسیقی بدانند. چه ماموریتای در او گفت و گو حمایتو نظارت دارند. یا برای مثالً او گفت و گو سیاستهای کلان، عمل های عملی، در واقع فقط به کلیات بسنده نکرده است. عمل های عملی، فعالیتهای اجرایی که در او گفت و گو فعالیت اجرایی؛ ۲۸ مورد دیده شده است.
اینها تصویب شد. کجا پیگیر اجرای این سند موسیقی باشد؛ شورای ملی موسیقی سرزمین که نهادهایی مستقیماً به موسیقی متصلاند همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما، وزارت علوم، آموزش و پرورش، حوزه هنری اعضای این شورا می باشند.
این شورا مکلف شده گزارشهای دورهای تهیه کند و در شورای هنر نقل بشود. شما درنظر داشته باشید همه دستگاهها دور هم مینشینند. از آن حالت جزیرهای خارج میبشود و موسیقی که واقعاً اگر در مسیر مهم خودش قرار بگیرد الهامقسمت است میتواند علتآرامش بشود.
از آن طرف اگر مسیر، مسیر درستی نباشد نقش مخرّب و زیانآور هم دارد. ما بعضاً متأسفانه برخی از شاخهها را در این عرصه میبینیم. به این علت این سند الان به صحن شورا رفته است.
کدام سند هنری در برتری است؟
* از چهار سندی که به آن اشاره کردید؛ موسیقی، تئاتر و سینما و مد و لباس، کدام برتری بیشتری دارد و چطور مورد بازدید قرار میگیرند؟
الان سند موسیقی است که به صحن شورا رفته است. سند بعدی ما سند سینماست که چندین سال ما در کمیسیون هنر و معماری روی آن کار کردیم. نتایج آن کارها را به سازمان سینمایی ارجاع دادیم یک نگاه مجددی داشته باشد؛ بعد دومین سندمان سند سینماست. در عرصه طراحی مد و لباس کاری را در شورای فرهنگ عمومی انجام دادیم با نظر حجتالاسلام خسروپناه دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی به شورای هنر برمیگردد. چرا که مایه مهم طراحی مدل و لباس، هنری است.
او گفت و گو بعدی تئاتر است؛ در جلسهای که هنرمندان تئاتر با حجتالاسلام خسروپناه داشتند بنده هم وجود داشتم انها گفتند زیاد از این مسائل میتواند در سند تئاتر دیده بشود. به طور کلی هنرهای نمایش، الان در مرکز هنرهای نمایشی کارگروهی راه اندازی شده آن سخن بگوییدهای اولیه انجام شده و سپس کار جستوجو بشود.
باید بودجهها به جای سازمانمحوری به سمت نوشتهمحوری بروند
* مسئله بعدی به او گفت و گو بودجهریزی برای نهادهای فرهنگی برمیگردد که بعضی اوقات اوقات به نوعی تبعیض یا همان بیعدالتی اتفاق بیفتد. این را کارشناسان حوزه فرهنگ و هنر میگویند و تئاتریها و اهالی تجسمی و دوستان دیگر نقل میکنند. متأسفانه این بودجهریزیها بر پایه اصول بعضی اوقات پیش نمیرود. این نگاهی که امروز در کمیسیون فرهنگی مجلس وجود دارد که باید برخی از بودجهها کُددار شوند فلان سریال تلویزیونی ساخته بشود برای سرزمین حائز اهمیت است یا فلان برنامه و سریال در وزارت ارشاد؛ آیا شورای هنر در این عرصه ورودی دارد و مبنا این که بودجههای فرهنگی به یک عدالتی دست اشکار کند باید چطور اتفاق بیفتد؟
یک اشکالی که نظام بودجهریزی خصوصاً در حوزه فرهنگ و هنر با آن دست به گریبان است به نگاه سازمانمحوری برمیگردد؛ به جای این که نوشتهمحور باشد. من موقعی که در وزارت ارشاد بودم زیاد این او گفت و گو را داشتم و این او گفت و گو را با مجلس پیش میبردیم به جای این که بگویید بودجه ارشاد و صداوسیما و بودجه حوزه هنری و آموزش و پرورش؛ بگویید ما برای سینما این بودجه را میگذاریم، دستگاههای گوناگون برنامه بدهند و مطابق با آن، از بودجه منفعت گیری کنند.
بودجه سازمانی بشود هر سازمانی مطابق با برتریهای خودش خرج میکند. بگوییم برای هنرهای نمایشی و تولیدات سریالهای فاخر، فیلمهای سینمایی فاخر، حوزه موسیقی این ردیفها را داریم. شما برنامه بدهید به برنامه و بودجه یا جایی هنریتر همانند شورای هنر و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دفاع کنید و از آن منفعت گیری کنید.
این مسئله همان کُددارشدن بودجه است که شما اشاره کردید و من گفتم نوشتهمحوری؛ این اتفاق بیفتد هنر رشد میکند نه این که سازمان رشد کند. هنر که رشد کرد گسترش هنری اشکار میکنیم گسترش هنری اشکار کردیم گسترش فرهنگی اشکار میکنیم همه این اتفاقات پشت سر هم رقم میخورد.
بعد باید به این سمت حرکت کنیم. در شورای هنر او گفت و گو نظام بودچهریزی نظام هنر یکی از موضوعاتی است گروهی روی آن کار میکنند و یا به شورای عالی خواهیم آورد و یا در مجلس درمورداش سخن بگویید می کنیم.
همهچیز از مهدکودک اغاز میبشود تا امروز جوانما این چنین ذائقهای داشته باشد
* یکی از آن نکاتی که به آن اشاره کردید و گذرا از آن عبور کردید نوشته تعدد نهادهای تصمیمگیرنده در حوزه فرهنگ و هنر می بود. یکی از صدمههای مهم در امور فرهنگی ایران نوشته موازیکاری نهادها و یقیناً تعدد نهادها است آیا شورای هنر میتواند در این عرصه گرهگشا باشد و این نقایص را رفع کند؟ برنامهای برای حذف موازی کاری و جلوگیری از هدر رفت منبع های دارید؟
ما نهادهایی داریم مستقیماً در امر هنر مسئولیت و دخالت دارند، یک نهادهایی هم غیرمستقیم. ما در وهله اول نهادهایی که مستقیماً در این کار ورود اشکار میکنند را شناسایی کنیم و به آنها مسئولیت بدهیم همانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و صداوسیما؛ یک نهادهایی هم نقششان مهم است اما غیرمستقیم همانند آموزش و پرورش فعالیت دارند. شما امروز با جوانان جدیدی روبرو هستید که به آنها نسل Z حرف های میبشود که ذائقهشان چیز فرد دیگر است. این ذائقه باید از کجا شکل میگرفت که نگرفت. از دوران مهدکودک باید شکل میگرفت. ما ازآنجا باید ذائقه این جوان امروز را شکل میدادیم که چه موسیقیهایی، چه فیلمی و…
شما در آموزش و پرورش ببینید حالت هنر به چه صورت است و هنر چه جایگاهی دارد؟ نمیدانم تا این مدت آن زنگهای هنر اسبق می باشند یا نیستند؟! یا نقش چرخ پنجم را بازی میکنند اگر کلاس فرد دیگر برتری داشت بیاییم زنگ هنر؛ همین الان اجرای موسقی اصیل و سنتی ما در آموزش و پرورش با سازهای سنتی منع داریم. احتمالا غیرقانونی هم باشد اما بعضاً دیده میبشود یک نوع موسیقیهای آنچنانی گذاشته میبشود گویی منعی وجود ندارد. در مهدکودکها زیاد این اتفاق میافتد.
بچهها از آن موقع گوش و ذهنشان دچار است یک مقداری بزرگتر خواهد شد به سطوح راهنمایی و دبیرستان میروال و یا دانشگاه دیگر نمیتوان آنها را به سمت آن موسیقیهای اصیل و سنتی برد. به راحتی میگویند با شنیدن موسیقی سنتی خوابمان میبرد و آن نوع موسیقیهای آنچنانی که در همان مهدکودکها به گوششان آشناست را دوست دارند. برای این که آنجایی که باید پرورش نیافتند.
یک بحثی هم در دستور داریم حالت هنر در آموزش عالی؛ شما چندین هزار دانشجوی موسیقی و تئاتر و تجسمی دارید؛ واقعاً سرزمین این همه نیازمند است، کجا آن را بازدید کردیم. این قدر گرفتن دانشجوی هنری با چه سیاستی بوده؛ اینها را فارغالتحصیل میکنید در واقع به خیل عظیم هنرمندان بیکار اضافه کردید. این دستگاهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در امر هنر مداخله کردند باید خوب شناسایی شوند و یک بار در قانون مسئولیتهای این دستگاهها توسط مجلس شورای اسلامی تجدیدنظر بشود.
چون این قانون در مجلس است و آنها میتوانند تجدیدنظر کنند؛ واقعاً درست است در ظاهر معیشت و اقتصاد مهم است اما اگر این اتفاقات درست در کنار هم قرار نگیرند و از فرهنگ و هنر غافل شوید این زحمتها هم به هدر میرود. آنقدر جایگاه فرهنگ و هنر جایگاهی مهمی است که به نظر مقام معظم رهبری همچون روغنی است در یک سیستم صنعتی بین چرخه و دندهها حرکت میکند یا تعبیرِ صیقلدهنده که احتمالا برای امام(ره) است؛ صیقلدهنده روح است هنر و به اینها کم دقت هستیم.
به مسئولین نزدیک میشویم زیاد توجیهها وجود دارد مسائل اقتصادی مهم است برای هنر یک فکری میکنیم. یک فکری به حالِ هنر میکنیم برای جوان امروز جامعه با این ذائقههای سطحی که اتفاق افتاده چه کار کنیم. شکل و ساختار انسان امروز در دوران کودکی و سپس از آن شکل میگیرد نباید از آن غافل بشویم، غفلت است که این چنین وضعی را پیش میآورد.
چطور شورای هنر نسل Z را به مسیر مهم خود برمیگرداند؟
امروز با جوانان جدیدی روبرو هستید که به آنها نسل Z حرف های میبشود که ذائقهشان چیز فرد دیگر است. این ذائقه باید از کجا شکل میگرفت که نگرفت. از دوران مهدکودک باید شکل میگرفت. ما ازآنجا باید ذائقه این جوان امروز را شکل میدادیم که چه موسیقیهایی، چه فیلمی و…
* درست به نسل z اشاره کردید ذائقه درست انجام نشده در سرانه مطالعه، نگاه همین نسل و جوانها به فضای موسیقی، از چه فیلمهایی استقبال میبشود و چه فیلمهای خوبی دیده نمیبشود. تعداد بسیاری از کارشناسان فاصله بسیاری با اصول فرهنگی کشورمان گرفتهاند شورای هنر چطور میتواند مجدد آنها را به مسیر مهم بازگرداند؟
الان در شورای هنر دو سه نوشته داریم که در دستور کار بازدید است. یکی آمایش رشتههای هنری دانشگاه است. همین بحثی را که به آن اشاره کردم. یک مصوبهای داشتیم زیاد مصوبه خوبی می بود. احتمالا در تاریخ هنر سرزمین سپس از انقلاب اسلامی او گفت و گو آموزش استاد شاگردی است. هنرمندان شاخص از دانشگاه درآمدند یا از نظام استاد شاگردی؟ اکثر آنها نظام استاد شاگردی. ما چند سالی است به جستوجو احیای این نظام آموزشی هستیم. با یک مشکلی در این بین روبرو بودیم فردی که داخل سیستم میآید اجازه میگیرد از استادش آموزش عالی را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول نداشته باشد انگیزههای ورودی کمتر میبشود.
بالأخره سپس از پیگیریهای زیاد، آموزش عالی این نظام را قبول کرد. الان در دانشگاه استاد فرشچیان به طور آموزشی اجرا میبشود و بعداً در دانشگاه هنر گسترش اشکار کند. به این علت هنرمند در کنار استاد فقط هنر یاد نمیگیرد اخلاق، ضمانت و ایمان هم یاد میگیرد؛ همه با هم به هنرجو فرا داده میبشود.
اما سیستم آموزش عالی مخصوصاً در حوزه هنر احتمالا زیاد با اینها همخوان نباشد. یا در او گفت و گو آموزش و پرورش یک بار به طور جدّی جایگاه هنر در آموزش و پرورش را بازدید کنیم. آیا نمیتوان حتی به شکل رسمی و فوق برنامه به هنر زیاد تر به آن دقت کنیم. در سند موسیقی اشاره کردیم دانشآموزی که به هنر علاقهمند است نباید با یک ساز ایرانی آشنا بشود؟
ببینید چه مقدار فرق میکند از کودکی ذهن او با این فضا آماده میبشود یا در حوزه تجسمی و در حوزههای دیگر؛ به این علت آموزش عالی در قسمت آمایش هنر و نظام آموزش هنر در آموزش و پرورش در وزارت ارشاد و قسمت هنرستان و آموزشگاههای هنری همه فعالیتهایی است که اگر توفیق باشد در شورای هنر پیگیری میکنیم.
نشان ایران فرهنگ چیست؟/ در دهکده صنایع فرهنگی چه خبر است؟
* مقداری درمورد نشان ایران فرهنگ توضیح بفرمایید آیا این نشان حکم نشان استاندارد برای کالاهای صنعتی را دارد و میتواند ضمانتکننده حقوق مصرفکننده و این چنین تولیدکننده تاثییر باشد؟
ما دو مصوبه زیاد خوب در آخرین جلسه شورای هنر داشتیم یکی نشان ایران فرهنگ می بود و یکی هم دهکده صنایع فرهنگی. دو مصوبهای که اولین بار در سرزمین اتفاق افتاده است. فلسفه نشان ایران فرهنگ چیست؟ یک وسیله برقی میخواهید خرید کنید شما نشان استاندارد آن را میبینید مقدار مصرف برق و کیفیت و بقیه عوامل آن؛ یک محصولی را به لحاظ فرهنگی و هنری نمره بدهید که آیا شاخصهای استاندارد این محصول در چه حدی است به تعبیری ایزوی فرهنگی را دارد یا خیر؟ ما در کشورمان این چنین شاخصهای را لحاظ نشده بودیم.
میخواهید برای فرزندتان یک کار فرهنگی و هنری تهیهکنید؛ زیاد خانوادهها درگیرند یک بازی بگیرند خودشان باید سه مرتبه آن بازی را ببینند تا بتوانند به راحتی در اختیار فرزندشان قرار بدهند یا در حوزه انیمیشن هم به همین صورت است. یک نشان ایران فرهنگ میتواند استانداردها و شاخصههای فرهنگی و هنری آن محصول را به سمع و نظر مخاطب رساند. این نشان با دقت به گسترش فرهنگ و هنر در سرزمین یک امر زیاد ملزوم و الزامی می بود.
دوم دهکده صنایع فرهنگی می بود که الان تعدادی از کشورها داریم؛ این دهکده محلی است برای اراعه محصولات فرهنگی، فرآیند تشکیل و فرورش آثار، صادرات فرهنگی که همه اینها در یک محل هست که خودش یک جاذبه گردشگری میتواند باشد. این را نظر دادیم وزیر ارشاد استقبال کردند و قرار است به همراه پارک صنایع فرهنگی در اولین زمان این دهکده اولین مجموعهای با این عناصری که اشاره کردم در سرزمین تأسیس بشود.
ماجرای تهاجم فرهنگی و هنرهای اعتراضی/کدامشان مخرّب و کدامشان سازنده است؟
* بر پایه اسناد حاضر شناسایی و نقد جریانات هنری در سرزمین به مسئولیت شورای هنر است در این عرصه نوشته هنرهای اعتراضی را چطور برسی و شناسایی کردهاید و آیا فرایندی برای مقابله با این جریان وجود دارد؟
ما از دو سه سال سپس از انقلاب مخصوصاً زیاد تر از جنگ، مقولهای به نام تهاجم فرهنگی داشتیم که خداوند بر تأییدات مقام معظم رهبری بیفزاید احتمالا جزو اولین افراد و افرادی که دائماً به این نوشته اشاره میکردند، بودند. آن موقع احتمالا تعداد بسیاری میانها گفتند مگر تهاجم فرهنگی وجود دارد یا اصلاً به فرهنگ تهاجم میبشود؟
کشورها کار خودشان را میکنند. اما هنگامی که دشمن در جنگ ۸ ساله، پیروز نشد و ایران اسلامی ثابت کرد که قوت و ریشهاش آن قدر زیاد است با یک باد جا به جا نمیبشود به سمت حوزه فرهنگ آمدند برای این که بنیادهای اعتقادی مخصوصاً نسل جوان ما را متزلزل کنند.
تهاجم هم اشکار می بود در حوزههای گوناگون مخصوصاً تولیدات غربی را به اشکال گوناگون داخل کردند و متأسفانه در دورههایی مدیریتها چشمانشان را بستند و انها گفتند یک تبادلی است و مسئلهای ندارد. این طرف دستها بسته شد و آن طرف دستها باز شد. این اتفاق افتاد و شما هنگامی تشکیل نکنید دیگران برای شما تشکیل میکنند.
شما هنگامی برنامه نداشته باشید حتماً دیگران برای شما برنامه دارند. متأسفانه این اتفاق افتاد در دورههایی که جدّیتر دستگاهها پای کار آمدند مؤسسات خوبی که واقعاً تناسبی هم دارد در قسمتهایی که انتظار نبوده است همانند موسسه اوج به تولیدات فاخر دست اشکار کردند و این چنین ارشاد و فارابی و قسمتهای دیگر یعنی خطر را حس کردند.
همه بسیج شدند برای مقابله با این مقوله و تا اندازهای جلوی خطر را گرفتند؛ تا این مدت خطر حس میبشود. من قضیهای که از ابتدا تا الان گفتم یکی از اهداف این است که ما با عمل جلوی تهاجم فرهنگی را بگیریم نه با نگرانی. نگرانی میآید باید کار کرد در این قضیه و مجلس با بودجههایی که باید بگذارد این بعد در او گفت و گو تهاجم فرهنگی بوده است.
اما مدل تازه تهاجم فرهنگی احتمالا به تعبیر شما هنرهای اعتراضی باشد. هنر اعتراض دو گونه اتفاق میافتد؛ یکی با هنر با ظرفیت هنری میآیید نقد میکنید، یک نقد سازنده با کاریکاتور، با پویانمایی و یا با یک تئاتر طنزگونه روی صحنه که مسئولیت تئاتر یکی از اینها است. یا روی پرده سینما یک فیلمی پخش میبشود که نقدهای سازندهای دارد.
بستگی دارد ذهن و فکر طراح چه باشد. طراح آیا در مجموعه این سرزمین گرامی ایرانی اسلامی میآید داخل این حوزه اعتراض میبشود یا طراح در بیرون است و تشکیل در داخل. بعضاً میبینیم کارهایی که واقعاً نه در شأن فرهنگ و هنر ماست و به لحاظ هنری کمقیمت است چون بولندگوی اعتراض است با امواجی روبروست اما طراح آن طرف است خارج از یک نظام فرهنگی دایر در سرزمین و چیز خوبی نیست و هیچ کشوری هم این مسئله را برنمیتابد.
آزادترین سرزمین هم ببیند از بیرون به آن تیر میزنند مقابله میکند اما در داخل فکر داخلی و هنرمند داخلی که چارچوبها را قبول دارد در این عرصه هیچ اشکالی ندارد و این اعتراض علتسازندگی میبشود و راهگشا خواهد می بود.
انتهای مطلب/
منبع