به نقل از خبرنگار فرهنگی ، یلداییهای تلویزیون با اختصاصی برنامهای در شبکه سه کار خود را اغاز کرد. یقیناً نقطه اغاز زیاد بیسر و صدا هم نبوده است و حسن ریوندی سپس از سالها برای استندآپ کمدی به تلویزیون آمد. از همان شب اول، جریانهایی اغاز به هجمه کردند که چرا ریوندی به تلویزیون آمده؟ یقیناً اشکار می بود این جریانها کدام جریانهاییاند؟ (همانهایی که نمیخواهند چهرهها به تلویزیون همراه شوند و همکاری مجددای داشته باشند.)
حتی بازخوردها نشان میداد یکی از پرمخاطبهای یلدای امسال استندآپهای حسن ریوندی می بود.
اگر به عقبتر برگردیم هفتهها قبل برخی از رسانههای معاند بر طبلِ خالی بودن کنداکتور تلویزیون و ضعفِ ساخت برنامههای مناسبتی کوبیدند و به ظنّ برخی احتمالا یکی از علتهای سختی فیکنیوزها بر چهرهها همین عوامل معاند در فضای رسانه باشد. به چهرههایی که از سال قبل سختی آوردند و آنها را تحت شرایط عاطفی قرار دادند با تلویزیون همکاری نکنند.
اکنون که درها باز شده میخواهند مجدداً برگردند این بار جریانهایی به «فیکنیوزها» متوسل شدهاند تا نگذارند رونق به رسانه ملّی بازگردد. با این اوصاف، به نظر میرسد با وجود چهرههایی همچون لیلا اوتادی، لاله اسکندری، حمید گودرزی، محمدرضا هدایتی، امید حاجیلی، حامد همایون، جناب خان (محمد بحرانی) و تعداد بسیاری دیگر، تیرشان به سنگ خورد.
اما شبکههای تلویزیونی در این چند شبِ یلدایی با اختصاصی برنامههایی که تدارک دیدند هم نقاط قوتی از خودشان به جای گذاشتند و هم با چالشها و انتقاداتی روبرو شدند. شبکه یک «ایران دوست داشتنی» را با یک مجری آشنا به صحنه و دوربین و اجرا پیش برد؛ یعنی پدرام کریمی. یکی از مجریانی که اجرای برنامههای مناسبتی را در کارنامه خودش دارد و بهتر از سالِ قبل که این شبکه تلویزیونی به کمایدهبودن، میهمانان تکراری و شتابزدگی محکوم شده می بود با اقبال واحدی روی آنتن آمد این بار در پردیس تئاتر تهران، صحنهای خاص از اتفاقات تازه را رقم زد.
این بار نوجوانانی را روی صحنه برنامه «ایران دوست داشتنی» آورد که از چشماندازِ زندگی و برنامهریزی برای اینده ان ها بگویند. موسیقیهای اقوام و اصیلی که در وجود تماشاگران اجرا میشد؛ دقت به زیباییهای ایران، لهجهها و گویشها جزو اتفاقات خوبی می بود که در این اختصاصی برنامه رقم خورد.
به نظر میرسد دقت شبکههای تلویزیونی به مأموریت ذاتیشان میتواند برنامههایشان را نزدیک از یکدیگر کند. هم چنان که شبکه یک بایستی اتفاقات را «ملی» ببیند و «ایران» را به معنی کامل و جامع مورد دقت قرار دهد. ناگفته نماند در انتخاب میهمانِ چهره و بازیگر به سمتِ سریالِ این روزهای در حال پخش خود رفت و بازیگران «مستوران» را به برنامه دعوت کرد. این در نوع خودش اتفاق جالبی می بود که در قسمت میهمان هم تلاش کرد به جز قوتالله ایزدی (آقا رشید) که احتمالا رکوردِ بیشترین وجود در اختصاصی برنامههای یلدایی تلویزیون را به خودش تعلق دهد، از هنرمندانی دعوت کند در دیگر شبکهها وجود نداشته باشند.
در شبکه دو اما ماجرا تحول کرد و پای مجری شبکه تهران نیز به این شبکه باز شد. در عین حال که دو برنامه تلویزیونی «سیدخندان» و «مدار بسته» اختصاصیهایی برای یلدا درنظر گرفتند اما «صبحانه ایرانی» یک تدارک اختصاصی دید و چند مجری را کنار هم قرار داد. احتمالا در وهله اول ما ناظر یک دورهمی مجریان قدیمی و تازه تلویزیون بودیم و از طرفی دیگر مسئله دلنشین او گفتوگوهای کوتاهی می بود که در بین آنها به «خانواده» و کنار هم بودن و فلسفه یلدای ایرانیان دقت شد. (المیرا شریفی مقدم، علی استادی، مژده لواسانی، حسین رفیعی، وحید رونقی، مصطفی امامی و مجید یحیایی مجریان اختصاصی برنامه «یلدای ایرانی» شبکه دو سیما بودند.)
اما به نظر میرسد بیشترین نقدها به دو اتفاق چالشی در اختصاصی برنامه یلدایی شبکه سه و یک اتفاق قابل تأمل در شبکه نسیم برگردد؛ اول از دعوت میهمان شبکه سه اغاز کنیم؛ جایی که تعداد بسیاری از چهرهها به برنامه آمدند و برخی از آنها همچون «لاله اسکندری» ابراز خوشحالی کرد که سپس از زمانها روی آنتن زنده تلویزیون است. یا «جناب خان» که با اختصاصی برنامه یلدایی تلویزیون برگشت و خبرداد «جام آرزوها» را با شبکه نسیم خواهد داشت. یا زیاد از هنرمندان فرد دیگر که حرف های میشد با تلویزیون همکاری ندارند و آمدند از حضورشان در سریالهای تلویزیونی انها گفتند.
در شبکه نسیم ناظر بودیم که در اتفاقی کمنظیر گزیده اختصاصیبرنامه «شوتبال» با اجرای علی عامل هاشمی و سوگل طهماسبی که شب یلدای ۱۴۰۱ روی آنتن شبکه نسیم رفت، در شب یلدای ۱۴۰۲ از این شبکه پخش شد. در این برنامه چهرههایی همانند مهران غفوریان، اصغر سمسارزاده، داوود منفرد و… مهمان شدند و به گپ و او گفت با مجریان برنامه پرداختند.
اما در این بین تا این مدت انتخاب و دعوت از میهمان میتواند چالشِ جدّی تلویزیون باشد؛ از یک طرف قوتالله ایزدی (آقا رشید) از «ایران دوست داشتنی» تا «بگو بخند» و چند برنامه دیگر میهمان میبشود که به میهمان تکراری یلدایی امسال معروف میبشود و از طرفی دیگر خودش را دچار چالش جدیدی کرد به نام منفعت گیری از چهرههای فضایمجازی! جایی پسر نوجوانی دعوت میبشود که با این عبارت «کیک است یا واقعی» معروف شد و جایی دیگر خوانش آهنگی که صادق بوقی خواند.
اصل نقد به دعوت از این پسر بچه معروف به “واقعیه یا کیکه” برمیگردد؛ برای چه آمد، چه آورد و چه جذابیتی برای مخاطبین داشت؟ آیا تلویزیون میخواست با این کار خودش را زیاد تر سرزبانها بیندازد یا به برخی از جریانهای فضایمجازی رسمیت بدهد؟ احتمالا با واکاوی دستمزدهای فضایمجازی (اینستاگرام) و چگونگی رسیدن به شهرت در این فضا به جستوجو زدنِ تلنگری بودند برای آن دسته از افرادی که بدون داشتن اندیشه، خبر و آگاهی داخل این فضا خواهد شد و میخواهند یک شبه ره صدساله را بروند! اما از همان ابتدای این اتفاق، تعداد بسیاری از چهرهها نسبت به این دعوت و وجود انتقاد کردند.
بازخوانی موسیقی پرحاشیه تنگ غروب روی آنتن زنده تلویزیون نقد به صداوسیما را دو چندان کرد. به نظر میرسد با استمرار این اتفاقات، تا این مدت یکی از مشکلات و چالشهای جدّی تلویزیون، انتخاب و دعوت میهمان است. احتمالا اینجا این سوال نقل بشود که چرا قبل از دعوتِ میهمان، گرفتنِ او مباحثه و انتخاب چالشها و شوخیها، تعامل های و هماهنگیها در اتاقِ فکر صورت نمیگیرد؟
احتمالا چندین دفعه با این اتفاق در برنامههای زنده مناسبتی روبه رو شدیم میهمانی از حرکتِ مجری برنامه غمگین بشود و این بار هادی عامل در برنامه زنده به حرکت یوسف تیموری انتقاد کرد؛ مجری بازیگری که امسال غیرکنترل شده روی آنتن یلدایی شبکه سه دست به کارهایی میزد که زیاد شگفت و غریب و در عین حال غیرقابل پیشبینی بودند.
اصطلاحاً شوخیهای مجریان در سنوات قبل از یک وزانتی برخوردار می بود و میتوان اینجا به این مسئله اشاره کرد که تلویزیون بایستی در مناسبتهایش از قدیمیهای این حوزه زیاد تر منفعت ببرد. یا به فکرِ پرورش مجریانی باشد که بتوانند چندین ساعت برنامه زنده را روی آنتن مدیریت کنند و اتفاقی شگفت و غریب رخ ندهد. ناگفته نماند در همین اختصاصی برنامه یلدایی شبکه سه، ایمان قیاسی توانست نسبتاً اجرای خوبی را از خودش نشان دهد یا پدرام کریمی در شبکه یک و عبدالله روا در شبکه نسیم او گفتوگوی خوبی با میهمانان یلداییاش داشت.
علی مشهدی سالِ قبل که به گفتن مجری روی آنتن شبکه دو آمد مجید یحیایی مجری فرد دیگر که کنار او قرار داده بودند توانست او را به زمان گفتن برخی دیالوگها و برخی رفتارها اصطلاحاً مدیریت کند و اما گویی یوسف تیموری از کنترل خارج شده می بود. احتمالا او به گفتن یک میهمان بتواند لحظاتی سرگرمکنندهی همراه با شوخی را برای مخاطبین رقم بزند یا در رئالیتیشوهایی که این روزها در شبکه نمایشخانگی ساخته میبشود وجود داشته باشد اما نمیتواند مجری برنامهای تلویزیونی باشد.
یلدای امسال هم گذشت و اختصاصیبرنامههای تلویزیون در کارنامه مدیران دوره تحول، ثبت شد. برنامههایی که در شبکههای سراسری یک تا پنج، شبکه نسیم، شبکه امید و شبکه آیفیلم تشکیل و پخش شده می بود. این برنامهها که ساعات بسیاری پخش زنده روی آنتن داشتند، عکس العملهای متنوع و بسیاری از سمت مخاطبان در صفحات مجازیشان دریافت کردند. شگفتانههایی هم همچون برگشت «جناب خان» و منفعت گیری از حسن ریوندی داشت. تنها ویدئوی پخششده از برنامه «نسیمیشو» در شبکه نسیم مربوط به تکه جنابخان می بود. او که کنایهای به چای دبش انداخت، او گفت: «همه هزینه پاریسنژرمن و رئالمادرید و بارسلونا و بایرنمونیخ روی هم، اندازه یک استکان چای دبش نمیشه!»
«ترنج و انار» اختصاصیبرنامه شبکه آیفیلم می بود. برنامهای که در آن مجریهای ایرانی، افغانستانی و تاجیکستانی وجود داشتند. این برنامه از سمت مخاطبان با عکس العملهای متناقضی همراه می بود. برخی از این اتفاق و ترکیب مجری رضایت داشته و برخیها هم به آن نقد داخل کردند.
اما روی هم رفته میتوان یک نقطه قوت را ویترین اتفاقات خوبِ امسال یلدایی تلویزیون اضافه کرد و آن عدم موازیکاری شبکهها با همدیگر در میهمان انتخاب کردن، در دکور زدن و زیاد موارد دیگر؛ به نظر میرسد تلویزیون باید بین خودش و فضایمجازی مرزی با فاصله و درست و منطقی قائل بشود. نه این که خودش بر مبنایِ موج فضایمجازی پیش برود. همانگونه که در قسمت خبری در تعداد بسیاری از موارد عقبتر از فضایمجازی است و این نقد مدام به قسمت خبری تلویزیون هم داخل میبشود اکنون این نگاه به سمت برنامهسازی تلویزیون آمده که آنها اینجا هم سوارِ بر موج فضایمجازی شوند.
تعداد بسیاری از رسانهها به این مسئله پرداختند و آن را برجسته کردند که تلویزیون برای جذب مخاطب میتواند از چهرههایی منفعت گیری کند که به هر دلیلی این روزها یا نیستند و یا کمتر با تلویزیون همکاری دارند. احتمالا به آن طریق بتواند ویوهای بالایی بگیرد که ناچار به منفعت گیری از این چنین چهرههای شگفت و غریبی نکند. یا میهمانانش را به تیکههای مجازی وایرالی متوسل نکند!
مدیران تلویزیون و هرآن فردی که در تلویزیون کار میکند چه در عرصه برنامهسازی و چه سریالسازی باید حقیقتاً بدانند در رسانه ملّی کار میکنند و اینجا همهچیز واقعی است نه کیک! اینجا آنچیزی که دقت تماشاگر را جلب میکند خلاقیت، نوآوری و خلقِ اتفاق متفاوت است نه منفعت گیری از میهمان تکراری و شتابزدگی در برنامهسازی؛ هرکس در هر مدیومی اتفاق جدیدی را خلق کند مخاطب پایِ آن مینشیند و امروز دیگر تلویزیونیها نمی توانند ادعا کنند در هر حالی مخاطب فقط تلویزیون را جستوجو میکند.
امروز به واسطه وجود پلتفرمها حق انتخاب برای مخاطب بالا رفته و هر آنچه را دوست داشته باشد میبیند. اما این مسئله را هر بار در بازخوردها و بازتابهای رسانهای جستوجو کردهایم که تلویزیون کار خوبی بسازد برای مخاطب این برتری وجود دارد که تلویزیون را ببیند و آن برنامه و سریال را از طریق جعبه جادو جستوجو کند.
انتهای مطلب/
منبع