به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، در ذهنم خاطره عذرا وکیلی را جستوجو میکنم. بچه که بودم رادیو را با صدای او میشناختم. یادم میآید صبحها با عشق به برنامه «سلام کوچولو» از خواب بیدار میشدم و دست و صورت نشسته و بیدقت به مادر که برای خوردن صبحانه صدایم میکرد، رادیو را روشن میکردم و برنامه را گوش میدادم و چه شیرین می بود این لحظات.
شب هم به عشق برنامه «شب بخیر کوچولو» با آن ترانه ماندگارش و قصه شیرینی که مریم نشیا تعریف میکرد، میخوابیدم. این خاطره خوب در ذهن تکتکمان است، خاطراتی که برایمان شیرین است و ماندگار. طبیعی است عشق عذرا وکیلی به رادیو علتشد برنامه «سلام کوچولو» قدمت نیم قرنی داشته باشد.
پای سخن بگوییدهای او نشستیم.
سال ۱۴۰۲ برایم سخت می بود
* چند روزی است که داخل سال تازه شدهایم؛ سال ۱۴۰۲ برایتان چطور گذشت؟
من همیشه شکرگزار خدا هستم. اگر بخواهم از زندگی شخصیام بگویم باید اشاره کنم که سال ۱۴۰۲ برایم سخت می بود. به علت این که همسرم بیماریای گرفت که تا این مدت هم باید از او مراقبت کنم اما با وجود همه سختیها همیشه شکرگذار خدا هستم. اکنون باید ببینم که سال تازه با قولهایی که پزشکان برای همسرم دادند، چه اتفاقی میافتد.
برنامههای رادیویی ۱۴۰۲ را متفاوت دیدم
* اگر بخواهید رادیو را امسال برسی کنید، درمورداش چه خواهید او گفت؟
حقیقت این است چون من زیاد تر وقتم را در خانه میگذرانم و با همسرم تنها هستیم، مرتب رادیو روشن است. یعنی میخواهم بگویم که در ۲۴ ساعتی که میگذرد تقریباً ۱۲ ، ۱۳ ساعت رادیو را گوش میدهم. رادیو روشن است و من در حال استراحت یا در حال کار. باید بگویم که برنامههای رادیو راسال ۱۴۰۲ زیاد متفاوت دیدم و پیش خودم فکر کردم نیروهای جوانی که این طور با انگیزه کار میکنند، چه مقدار میتوانند در آینده رادیو را سر پا نگه دارند. مسلماً برنامههای رادیو هر چه مفیدتر باشد، شنونده بیشتری جذب میکند. تزریق نیروهای جوان و روحیه آنها در کار زیاد عالی است.
نظر میکنم دستِ ایدهپردازان رادیو را بازتر بگذارید
* با دقت به این که صداوسیما مسیر تازهای در برنامهسازی چه در تلویزیون و چه در رادیو اغاز کرده، چه پیشنهادی برای آینده رسانه ملی دارید؟
واقعاً این طور که پیش میرود و من سال ۱۴۰۲ شنونده رادیو بودم، فکر میکنم بچههایی که دارند کار میکنند با ایدههای زیاد قشنگ مسیر را درست میروال. نظر میکنم دستشان را بازتر بگذارید و اجازه بدهید ایدههای تازه و نویی که به ذهنشان میرسد را انجام بدهند. مسلماً به نتایج خوبی ختم خواهد شد.
آرزویی شخصی و رادیویی
* تعداد بسیاری در زمان تحویل سال آرزو میکنند؛ آرزوی شما چه می بود؟
آرزو که زیاد داشتم. بهترین و بزرگترین آرزویم این می بود که هیچ پدر و هیچ مادری شرمنده بچههایش نشود. سفرهشان خالی نشود.سلامتی و محبت و دوستی باشد. سخن بگویید از جنگ نباشد و پدر و مادری شرمنده فرزندش نباشد.
* چه آرزویی برای خودتان و رادیو دارید؟
برای خودم که سپس از پنجاه و یکی دو سال کار در رادیو و الان که تقریباً به علت مشکلاتم کنار کشیدم، این است که همیشه نام نیکی از من باقی بماند. اگر برنامهای از قدیم هم چنان پخش میشود که تهیهکننده یا مجریاش من بودم، آرزو دارم هرکسی که بشنود بگوید که خانم خوب و بیآزار می بود.کاری به کار ما نداشت و فقط ذکر و فکرش کار می بود و به جستوجو کارهای شخصی خودش می بود.
اما آرزویم برای رادیو این است که جوانترها که کار را به دست گرفتند همیشه پویا بوده و به جستوجو مطرحهای نو باشند. کارشان را تلاش کنند درست انجام بدهند و رقابت سالم بینشان رقم بخورد. قدیمها که ما هم کار میکردیم، رقابت داشتیم، اما سالم. همیشه آرزوی خوب برای یکدیگر داشتیم.
پایهگذار تعداد بسیاری از نوستالژیها/ از ساخت برنامه برای نابینایان تا بچههای بیسواد
* آیا کاری بوده که دلتان میخواست انجام بدهید اما فرصتش نشده؟
اگر این سوال را از فردی که فکر کنید ۲۵ سال کار کرده و سپس بازنشسته شده، سوال کنید امکان پذیر بگوید بله کار فرد دیگر میخواست انجام بدهد اما زمان نشد، اما من ۵۱ – ۵۲ سال در حوزههای گوناگون برنامههای رادیویی کار کردم. از ساخت برنامه برای کودکان گرفته تا بزرگسالان. از برنامههای مذهبی گرفته تا برنامههای طنز… پایهگذار زیاد از برنامهها بودم از جمله برنامه نابینایان یا ساخت برنامه برای بچههای بیسواد که آنها را به رادیو بیاوریم. برای برنامههای مذهبی تقدیر شدم. برای همه شبکهها اعم از جوان، فرهنگ، سراسری، معارف، قرآن و … کار کردم و هر آنچه در توانم بوده انجام دادم. به این علت فکر نمیکنم کاری بوده و من دلم میخواست انجام بدهم اما نشد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع