به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، تا بحال برنامههای بسیاری در ژانر کودک و خانواده از قاب تلویزیون به نمایش درآمدهاند اما “کودکشو” جزو برنامههایی است که قدمهای مؤثری در جهت تحکیم ارکان خانواده برداشته است که الگوهایش بهخلاف عمدهبرنامههای تلویزیونی که چون شویی زیاد تر از بومیگرایی و تکیه بر زیباییهای ایرانی، نگاه کاملاً خارجی به همهچیز دارند، حرکت نمیکند، حتی برنامههایی که نوع دیالوگها، شوخیها و میزانسنها و لوکیشنهایشان را از ظواهر مثالهای ساختهشده خارجی برداشت میکنند.
یقیناً ناگفته نماند این برنامه هم مستثنا از کپیبرداریهای خارجی نیست؛ این برنامه هنگامی برای اولین بار روی آنتن رفت تعداد بسیاری این خرده را داخل کردند؛ چرا برنامه کپی؟ نام برنامهای در شبکه دیسکاوری را آوردند که از آن کپی شده است، اما مگر کپیِ خوب ایرادی دارد؟ مخصوصاً برنامهای که در طول ۵ دوره توانسته است با بومی کردن فرم و محتوایش اتفاقات خوبی را رقم بزند.
بهدور از هر دفاعِ بیجایی، آنچه آشکار و مبرهن است تشکیل و دوام آوردن برندهای تلویزیون بهزمان پنج، شش سال کار سادهای نیست. هنگامی برنامهای ظرفیت دیدهشدن برای چندین سال متمادی را دارد، یعنی مبنا آن از ابتدا درست چیده شده که توانسته است بعد از گذشت چندین سال هم چنان مخاطبپسند پیش برود.
مخصوصاً دورنشدن از اهداف مهم برنامه یعنی بهنوعی تبلیغ فرزندآوری و در نهایت پرورش و آموزش کودک و فرهنگسازی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی؛ چون بعضاً دیده شده است برخی از سریالها و برنامههای چندفصله بهمرور به فراموشیِ مسیر و فقدان ایده و محتوا دچار خواهد شد.
اما «کودکشو» با تحول در مجری و عوامل خود چندین دفعه توانسته است خود را از درون بازسازی کند و به قاب تلویزیون برگردد، این در نوعِ خودش نوعی احترام به مخاطب هم محسوب میشود.
کنار نقاط ضعف و قوتی که بعضاً بین ساخت برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون وجود دارد، مجریان و عوامل کار بهعلت نداشتن ایده و محتوای ملزوم به برخی از تکنیکهای آنی و لحظهای همانند همان دست و جیغ و هوراهای مرسوم روی میآورند؛ بهراستی که کار این چنین برنامههایی همه است و باید تلویزیون بهسمت ساخت کارهای تازه و خلاقانه برود.
ولیکن کودکشو فقطً دست به کار شعاری نزد و در فصل ششم به سر اصل نوشته رفت؛ یعنی خانواده و آموزش و پرورش! چرا که برگشت نویسنده و کارگردان قدیمی این برنامه تلویزیونی در فصل ششم با انباشت تجارب هدایت فصل اول و دوم، دریافتند دیگر وجود پدر و مادر و سؤالات و جوابهای مرسوم و کلیشهای کار امد نیست.
این کودک آن کودکِ قبل نیست؛ باهوشتر و سختپسندتر شده است، به این علت بایستی هم کودک و هم بزرگسال در عین حال با هم دیده شوند که سختی کار را دوچندان که نه، صدچندان میکند.
«کودک شو» در ششمین فصل خود بهتهیهکنندگی حسین ربانی که خود او در عرصه برنامهسازی کودک و نوجوان قدم برداشته است، همانطوری که توانست هویت و اصول خود را نگه داری کند به همان مقدار نیز توانست قسمتهایش را بهروز نگه دارد تا به تکرار نیفتد، این مسئله مهمی است که یک برنامه بعد از گذشت چندین سال شکلی تکراری به خود نگیرد و مخاطبش آن را بعد نزند.
احتمالا تحول پژمان بازغی با اهمیت ترین چالش در «کودکشو۶» باشد؛ چون مخاطبان در طول این سالها به عکس و صدای بازغی عادت کرده بودند و تحول مجری، تصمیم دشوار و چالشبرانگیزی می بود. از طرفی احتمالا انتخاب ملیکا شریفینیا در نگاه اول شگفت بهنظر میرسید، اما هرچه گذشت او خودش را بهتر در برنامه اشکار کرد.
اکنون با چند تکه که پیش رفتیم میتوان بهتر درمورد شریفینیا قضاوت کرد. انتخاب او چند حُسن برای برنامه دارد؛ شریفینیا در اجرا چهرهای تازه به حساب میآید و این مورد اگرچه سختیهای خودش را دارد، اما علتمیشود مخاطب مجری را مدام با این برنامه بهیاد بیاورد، درست همانند همان اتفاقی که برای «برمودا» و کامران نجفزاده و زیاد از برنامههای دیگر افتاده است.
چون اگر این اتفاق نمیافتاد و شریفینیا در برنامه جا نمیافتاد امروز باید از پروسه ناکامی این انتخاب سخن بگویید میشد، اما کنار همه برگبرندههایی که احتمالا در فصل ششم وجود داشته باشد توانایی کار کودک شریفینیا در نوع خودش قابل دقت است.
هرچند احتمالا تعداد بسیاری از مخاطبان کماکان به پژمان بازغی عادت داشته باشند اما ملیکا شریفینیا باهیجانتر اجرا میکند که یقیناً احتمالا ملزوم است این شوق کنترل هم شود و رفته رفته او به یک پختگی و تکامل بیشتری در اجرا برسد.
اما اگر از نوشته مجری برنامه بگذریم او گفت و گو پرورش و آموزش از طریق بازی و سرگرمی حائز اهمیت است. بهنظر میرسد برنامهسازان «کودکشو» در فصل تازه تلاش کردهاند بهشکلی علمیتر قسمتهای مربوط به بازی کودکان را طراحی کنند و در این راستا دقت به روانشناسی کودک در دستور کار برنامهسازان بوده است، چرا که برای خانوادهها و کودکان اهمیت بسیاری دارد تا در محیطی امن و آرام وجود اشکار کنند و خاطره خوب و ماندگار از این وجود در ذهنشان بهیادگار بماند.
اگر بخواهیم درمورد سوق دادن والدین به شناخت فرزندانشان بگوییم که در فصول قبلی هم بعضاً با سوالهای پژمان بازغی این اتفاق میافتاد اما دیگر در فصل ششم بازیها و سؤالات فقطً همچون قبل برای سرگرمی و اطلاعات عمومی نیست و در راستای موارد آموزش و تربیتی پیش میرود، یعنی بهزمان پاسخگویی پدر و مادر به سؤالات درمورد شناخت فرزندانشان این آموزش داده میشود که در پرورش فرزند هر دو (پدر و مادر) باید کنار هم باشند.
کنار علمی شدنِ محتوا، تحول لوکیشن و تنوع بصری در دکور هم اتفاق دلنشین دیگر این برنامه تلویزیونی است، چون مدام کارشناسان از رنگآمیزی درست برنامههای کودکانه حرف هایاند که دکور این روزهای «کودکشو» گویای این مسئله است، هرچند در قبل هم این دقت و تأمل از سوی عوامل و دستاندرکاران بوده و این چنین پیگیری وجود شرکتکنندگان از اقصینقاط سرزمین که این نگاه کماکان در فصل تازه وجود دارد و از دورترین مناطق شرکتکننده این برنامه خواهد شد.
تا به اینجا به «کودکشو» میتوان بهسبک برخی در فضای مجازی عیب داخل کرد؛ چرا هست و چرا بودجه برای آن صرف میشود؟ اما آنقدر به برخی از ریزهکاریهای کار با کودکان دقت بسیاری کرده است بهاختصاصی در آیتمهای بسیاری کودکان با پدر و مادرشان مشغول مسابقه خواهد شد و کلی اتفاقات دیگر که خودش میتواند مبلّغ فرزندآوری و علاقهمند کردن خانوادهها به اصل سیاستهای جوانی جمعیت باشد.
برنامهای که توانسته است دنیای کودکان و بزرگترها را به هم نزدیک کند، این مسئله مهمی است که در آن هیچ رقابتی هم بین کودکان اتفاق نمیافتد؛ در حالی که برخی از برنامهها بهسمتی رفتند که فضای رقابت را بین کودکان تشکیل کنند، یعنی در واقع کفه مزایای ساخت این چنین برنامههایی به نبودنشان سنگینی میکند، به این علت احتمالا بتوان بهظنّ تعداد بسیاری از کارشناسان و روانشناسان اجتماعی این مسئله را نقل کرد که «کودکشو» توانسته است با نوآوری خودش را پویا نگهدارد.
ترکیب پویایی و نوآوری مدام چالش تعداد بسیاری از برنامهسازان بوده و هست. باید دید این برنامه تلویزیونی در ادامه هم میتواند با نگاه علمی در محتوا و اتکا به عوامل جذابیت در فرم برنامهسازی به کار خودشان ادامه دهند یا در ادامه «تکرار و کلیشه» گریبانشان را خواهد گرفت.
انتهای مطلب/+
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع