به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، تلویزیون در ایام نمایشگاه کتاب هر ساله برنامههایی را تدارک میبیند تعداد بسیاری از این برنامهها به طور مستقیم از نمایشگاه گزارشهایی را به آنتن میرسانند.
رادیو و تلویزیون با آیتمها و برنامهسازیهایی در این ایام با نویسندگان، ناشران و دغدغههایشان همراهی میکند اما نیاز است در ایامی غیر از نمایشگاه، سخنهای مهمی درمورد کتاب و سرانه پایینِ مطالعه در سرزمین زد.
احتمالا اینجا بتوان نام برنامه «کتاب باز» را آورد که زمان بسیاری است خبری از این برنامه نیست و تا این مدت هم تلویزیون نتوانسته تدبیری بیندیشد یک این چنین برنامه تأثیرگذاری در حوزه کتاب ساخته شود.
احتمالا از «دیدینو» که ایوب آقاخانی مجری کارشناس این برنامه است نام ببرند اما نمیتوان این برنامه را جانشین «کتاب باز» دانست که چند سالی برای برند شدن آن تلاش شد.
ساخت و ادامه برنامههای تلویزیونی که بتواند مردم را با کتاب و فضای مطالعه در سرزمین آشتی دهد مدام ملزوم و الزامی بنظر میرسد؛ یک اتفاق ناخوشایند در نحوه برخورد صدا و سیما با نوشته کتاب و کتابخوانی خودنمایی میکند.
بههرحال بازدید روال کارکرد رسانه ملی در این عرصه چه در دورهای که تلویزیون با «کتاب فروشی هدهد» و آثاری این چنینی تلاش میکرد رفاقت با کتاب را در بین مخاطبان خود نزدیکتر کند و چه بعدها که «کتاب» محور برنامهسازی در تلویزیون شد.
یا حتی وقتی که به واسطه حمایتبسیج صدا و سیما معارفه کتاب به گفتن تیزرهای تبلیغاتی در راستای ارتقاء سطح کتابخوانی در جامعه پخش شد تا امروز فراز و فرودهایی را توانایی کند، اما حقیقت اینجاست که توانایی نشان داده معارفه کتاب با پخش آثار اقتباسی یکی از موفقترین روشهای بکارگرفته شده از سوی رسانه ملی برای گسترش کتابخوانی در جامعه بوده و هست.
فارغ از این انتقاد که برنامهای اثرگذار در حوزه کتاب ساخته نشده و روی آنتن نیست، میتوان به فقدان سریالسازی و تاثییر نمایشی که کتاب و علاقهمندی به کتاب را نشان دهد نیز اشاره کرد. در کنار همه اینها از تبلیغات در حوزه کتاب هم خبری نیست.
یعنی در واقع انتقادهای بسیاری به تبلیغات بازرگانی تلویزیون و شبکه نمایشخانگی داخل میشود تبلیغاتی که بعضی اوقات حتی خانوادهها را در شرایط سخت اقتصادی امروز رنج میدهد و واقعاً تلویزیون میتواند قسمت کوچکی از آن را در اختیار محصولات فرهنگی همچون کتاب بگذارد.
جایگاه کتاب آنچنان والاست و اهمیت مطالعه مسئلهای است که نباید در رسانه ملی و قاب تصویرش مورد بیتوجهی قرار بگیرد، چون هرچند تلویزیون به علت مشکلات بودجهای به تبلیغات بازرگانی نیاز دارد؛ اما مدیران رسانه ملی میتوانند بر پایه استانداردها و اصول فرهنگی که برای پخش آگهی دارند، قسمت کوچکی از آن را همچون تبلیغ سریالهای خانگی که عمل زیاد به جا و مهمی می بود برای تبلیغ کتاب، سینما، تئاتر و موسیقی هم تعلق دهد.
یقیناً گروهی بر این باورند در شرایط سخت اقتصادی تبلیغ کتاب کمکی به افزایش سرانه مطالعه مخاطبان نمیکند و برخی دیگر پافشاری دارند در بین این همه تبلیغات رنگارنگ، کتاب هم میتواند جایگاه خود را داشته باشد.
در کنار این اتفاق پیشنهاد میشود مجدد قصهگویی برای کودکان و نوجوانان در رادیو و تلویزیون رونق اشکار کند؛ به جایِ همان جیغ و دست و هوراهای مرسوم که کودکان را به کتابخوانی سوق دهد نه این که زیاد تر بازیهای کامپیوتری و غیرفیزیکی روی بیاورند.
روزهایی که اقتباس از کتاب برای ساخت فیلم و سریال به اوج جذابیت خودش رسیده است. یقیناً تلویزیون به این واسطه میتواند در تبلیغ و معارفه کتاب هم مؤثر عمل کند. روشای که به حرف های منتقدان و کارشناسان حوزه کتاب یکی از مناسبترینها و یقیناً اثرگذارترینها است و خوشبختانه علیرغم برخی مشکلات قبل دو سه سال تازه تشکیل این چنین آثاری در رسانه ملی به اوج خود رسیده است.
به گفتن مثال کاری که مرحوم پوراحمد با «قصههای مجید» بر پایه داستانهای دلنشین هوشنگ مرادی کرمانی انجام داد و بعدها سریالهای اقتباسی فرد دیگر همانند «کوچک جنگلی» و «وارش» روانه کنداکتور پخش شدند.
این توانایی خوب و دستاوردهای مناسبش عاملی شد تا در فصل تازه ساخت سریالهای اقتباسی در بین سریالهای خانگی اتفاقات خوبی هم توانایی شود که گویا ادامهدار هم شده چون از «زخمکاری» به «یاغی» رسیدیم و در قاب تلویزیون هم به «سوران» رسیدند و جای زیاد خوشحالی دارد که این روال به تشکیل آثار کودکانه هم رسید و داستانهای کتاب «حکایتهای کمال» به سریال تبدیل و سریال «وارش» بر پایه فیلمنامه جابر قاسمعلی با اقتباس از رمان «مهاجران» نوشته هاوارد فاست نویسنده آمریکایی ساخته شد.
بههرحال روال مثبت یاد شده اخیراً با «سووشون» نرگس آبیار، اثری اقتباسی که بر پایه نخستین رمان سیمین دانشور است و اکنون در اغاز پخش قرار دارد، ادامه یافت. اما به نظر میرسد نوشته اقتباس اگر بخواهد جدّیتر پیش برود به تعبیر برخی از ناشران و مؤلفان بهتر است از کتابهای ایرانی و یا حتی نمایشنامههای ایرانی منفعت گیری شود در حالی که حداقل میتوان در فهرست تعداد بسیاری از تئاترهای ساخته شده به نام، این مسئله را به وضوح مشاهده کرد بدون شک تعداد بسیاری از تئاترهای ما یا از نمایشنامههای خارجی و یا کتابهای ترجمه منفعتبرداری میکنند.
در کنار این دست کارهای بلند، نباید تشکیل برنامههای مختصر که در اصول فنی به آنها موشن نمایش نیز میگویند، نادیده گرفته شود. چرا که این نوع برنامهسازی میتواند علاوه بر افت هزینههای تشکیل برای معارفه کتاب را برایمان به ارمغان آورد بلکه قطعا راه و مثالای آزمون بعد داده در تشکیل یا افزایش انگیزه مطالعه در بین مخاطبان رسانه ملی کشورمان است و نمونه موفق آن را میتوان در موشننمایشی برای حوزه احکام ساخته شد و شبکه سه آن را روی آنتن برد دید.
به نظر میرسد هر سال که نمایشگاه کتاب فرا میرسد این سوال در ذهنها تکرار میشود چه مقدار در این سالها تلویزیون توانسته در ترویج کتاب و کتابخوانی موفق عمل کند و آیا توانسته سطرهای گوناگون کتاب را به زندگی روزمره مخاطبانش گره بزند یا خیر.
در هر صورت اتفاقی که باید برای کتاب در صداوسیما بیفتد، این است که کتاب باید از طریق این رسانه داخل زندگی و سبد خرید مردم شود و به تعبیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب، کتاب برای خانوادهها قضیه شود و به چشم بیاید، همانند دیگر کالاها که اگر دیده نشوند، مشتری نخواهند داشت.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع