به گزارش خبرخوان
متد Shape Up که توسط Basecamp گسترش یافته است، رویکردی تازه برای مدیریت پروژههای نرمافزاری است که به پشتیبانی آن تیمهای گسترش میتوانند محصولات خود را به طور کارآمدتر و موثرتر اراعه دهند. این متد برای مقابله با مشکلاتی همانند اضافه بار کاری، ناامنی در رابطه موعدهای تحویل و ناتوانی در تکمیل پروژهها به موقع طراحی شده است. در ادامه به توضیح اجزای مهم این متد میپردازیم:
اجزای مهم متد Shape Up
- چرخههای ۶ هفتهای (Six-week cycles): پروژهها به چرخههای شش هفتهای تقسیم خواهد شد. هر چرخه به گسترش یک ویژگی یا بهبود اشکار تعلق دارد. این بازه وقتی به تیمها پشتیبانی میکند تا بدون سختی وقتی زیاد، کار خود را به موقع و با کیفیت انجام بدهند.
- مدیریت دامنه (Scope Hammering): به جای گسترش دامنه پروژه، تیمها باید دامنه کار را محدود و متمرکز کنند. این به معنی برتری دادن به ویژگیهای مهم و حذف آنهایی است که کمتر اهمیت دارند.
- شکلدهی (Shaping): قبل از این که یک پروژه به تیم گسترش واگذار شود، ایدههای پروژه توسط مدیران محصول و طراحان به شکل مفصلتر شکل میگیرد. این مرحله شامل تعریف مشکل، اراعه راهحلهای بالقوه و تعیین مرزهای دامنه پروژه است.
- بازیگرها (Appetite): برای هر پروژه، یک بازه وقتی اشکار برای انجام آن تعیین میشود (که امکان پذیر کمتر از ۶ هفته باشد). این بازه وقتی بر پایه مقدار منبع های و پیچیدگی کار تعیین میشود و به تیمها پشتیبانی میکند تا بتوانند مدیریت بهتری بر روی کار خود داشته باشند.
- تیمهای کوچک (Small Teams): پروژهها توسط تیمهای کوچکی از گسترشدهندگان و طراحان انجام میشود. تیمهای کوچک علتافزایش کارآیی و افت بروکراسی خواهد شد.
- بتاها و پولیش (Bets and Polish): در انتهای هر چرخه، محصول به مرحله بتا میرسد که شامل تست و از بین بردن اشکالات نهایی است. این مرحله ضمانت میکند که محصول نهایی به خوبی کار کند و آماده اراعه به بازار باشد.
- برنامهریزی مجدد (Cooldown): بعد از هر چرخه شش هفتهای، یک دوره کوتاهتر برای برسی و برنامهریزی مجدد تعیین میشود. در این دوره، تیمها زمان دارند تا به بازخوردها جواب دهند و برای چرخه بعدی برنامهریزی کنند.
گسترش محصول یک فرآیند زیاد پیچیده است. این کار با فهمیدن این که مشتریان شما چه افرادی می باشند، نقاط درد مشتریان چیست، اراعه راه حل هایی برای حل آن نقاط دردناک و در نهایت اجرای آن راه حل ها اغاز می شود. این امکان پذیر زیاد ساده به نظر برسد و به گمان زیادً اینطور است اما فقط وقتی که تیم ها کوچک می باشند. از لحظهای که تیمها بزرگتر خواهد شد، برخی از مشکلات رایج ظاهر خواهد شد. برخی از آنها عبارت هستند از:
تیمها حس میکنند که پروژهها بدون تاریخ آخر واقعبینانه و هیچ پایانی پیشروی میکنند.
مدیریت بالاتر سختی عدم اجرای به موقع پروژه ها را حس می کند و در نتیجه تأثیر قابل توجهی بر درآمد شرکت دارد.
مدیران محصول حس می کنند که بخشی از کارخانه ویژگی می باشند و نمی توانند روی چشم انداز و استراتژی محصول تمرکز کنند.
تیم مهندسی حس می کند که به علت کار روی چندین پروژه در یک زمان، زمان خود را به طور موثر صرف نمی کنند.
آیا شما یا تیم شما نیز با مشکل شبیهی روبه رو شده اید؟ اگر بله، این مقاله به شما پشتیبانی می کند تا راه حلی اشکار کنید. و راه حل “روش شکل دادن” نام دارد.
تاریخچه روش Shape up چیست؟
تیم پشتیبان Basecamp ، یک برنامه همکاری آنلاین که به افراد امکان می دهد کار خود را با هم مدیریت کنند و با یکدیگر ربط برقرار کنند، با مشکلات شبیهی روبرو شدند که در بالا ذکر شد. Basecamp در سال ۲۰۰۳ به گفتن ابزاری که تیم گسترش داخلی برای خود ساخته می بود اغاز به کار کرد. در آن زمان Basecamp یک شرکت مشاوره می بود که متخصص در طراحی وب سایت برای چندین مشتری می بود. اما با رشد تیم از قوت تک رقمی کارمندان به دو رقمی، و تحول چشم انداز یک برنامه همکاری آنلاین از یک مشاور، شرکت با مشکلاتی روبرو شد که در قسمت بالا ذکر شده است. این وقتی است که تیم داخلی در Basecamp مفهوم روش Shape Up را اراعه کرد که از بیشتر از یک دهه تا کنون در چندین شرکت مورد منفعت گیری قرار گرفته است. مقصد این روش تعریف و برنامه ریزی بهتر پروژه ها قبل از واگذاری آنها به تیم های گسترش برای ساخت و ارسال است.
روش Shape up چیست؟
روش Shape up شرکت ها را قادر می سازد تا با پرداختن به ریسک ها و ناشناخته ها در هر مرحله از فرآیند گسترش محصول، به محصولی مشتری پسند دست یابند. روش انجام این کار با شکل دادن، شرط بندی و ساخت محصولات توسط تیم های گسترش محصول است. برخی از مفاهیم کلیدی که قسمت مهمی برای فهمیدن این روش می باشند عبارت هستند از:
شکل دهی – این مرحله وقتی است که مدیریت بالاتر پروژه های بسیاری را کشف می کند، آنها را به وضوح تعریف می کند و آنها را به تیم گسترش می دهد. شکل دادن به یک پروژه الزام تعادلی بین اراعه اطلاعات دقیق کافی برای تیم گسترش برای اغاز کار و داشتن جهت گیری مناسب است، اما به قدر کافی انتزاعی برای اراعه راه حل های خلاقانه. پروژههای شکلدهی یا پیش از کار، تلاش میکند تا تعادلی بین آنقدر اشکار برای اراعه جهت و انتزاعی بودن برای تشکیل فضایی برای تیمها تشکیل کند. این یک فرآیند زیاد مهم است چون به حل سوالات باز حتی قبل از انتشار کردن آنها برای تیم پروژه پشتیبانی می کند. به این ترتیب، تا وقتی که پروژه به تیم گسترش برسد، از قبل مختصر و آشکار است.
شرط بندی – این مرحله ای است که در آن پروژه های شکل گرفته با جزئیات مورد او گفت و گو قرار می گیرند. مدیریت بالاتر همراه با ذینفعان وابسته پروژه ها را برتری بندی می کند و تصمیم می گیرد که کدام یک برای بودجه تصویب شود و کدام یک باید کنار گذاشته شود. مواردی که دور ریخته می شوند در یک پایگاه داده ذخیره می شوند اما تا وقتی که مدیریت بالاتر تصمیم به تایید آنها نگیرد، کار فرد دیگر روی آنها انجام نمی شود.
ساختمان – این مرحله ای است که پروژه ها با مسئولیت تیم گسترش منتقل می شوند. این شامل مدیر محصول، طراحان و تیم مهندسی می شود. مسئله کلیدی در اینجا این است که جدول وقتی پروژه ۶ هفته است. این به این علت است که تیم Bandcamp که این پروژه را اراعه کرد، معتقد می بود که شش هفته برای ساختن چیزی از اغاز تا آخر معنادار کافی است و به قدر کافی مختصر است که همه بتوانند از همان ابتدا مهلت نزدیک شدن را حس کنند، به این علت از زمان عاقلانه منفعت گیری می کنند. اکثر ویژگیهای تازه ما در یک چرخه شش هفتهای ساخته و انتشار خواهد شد.
چرا از آن منفعت گیری کنید؟
حرف های میشود که روش شکلدهی ریسک را در همان ابتدا افت میدهد، چون مدیریت بالاتر و ذینفعان وابسته پروژه را در همان ابتدا فهمیدن میکنند. این این چنین علتکاهش ابهام در رابطه پروژه قبل از این که به تیم گسترش محصول برسد. این چنین تیمهای محصول را قادر میسازد تا در رابطه مشکلات درستی که میتوانند تأثیر زیاد بیشتری در مرحله های اولیه داشته باشند، فکر کنند. این به نوبه خود به آنها اجازه می دهد تا روی محصولات مناسب تمرکز کنند و محصولات کم تاثییر را دور بریزند. و در نهایت، روش شکلدهی به تیمها جهت میدهد و از این طریق به آنها پشتیبانی میکند تا با دقت به جدول وقتی ۶ هفتهای، در مسیر حرکت قرار گیرند.
چطور از متد شیپ آپ منفعت گیری کنیم؟
همانطور که قبلا ذکر شد، گسترش محصول یک فرآیند زیاد پیچیده است و بسته به بزرگی مشکل، این فرآیند نیز می تواند زمان بر باشد. اینجاست که متد Shape Up داخل عکس می شود. اگر شما یک مدیر محصول، طراح، گسترش دهنده یا فردی هستید که به طور فعال در فرآیند گسترش محصول شرکت دارد، مرحله های زیر به شما پشتیبانی می کند تا روش Shape Up را پیاده سازی کنید.
همیشه با چشم انداز اغاز کنید. عکس بزرگتر را فهمیدن کنید. این نه تنها برای مدیریت بالاتر که نقش مهمی در روش Shape Up ایفا می کند، بلکه برای تیم گسترش محصول نیز که از فرآیند گسترش مراقبت می کند زیاد مهم است. وضوح در چشم انداز نیمی از نبرد برنده شده است. و هنگامی که وضوح به دست آمد، این نوشته را به وضوح به همه اعضای تیم وابسته در بین بگذارید.
مدیریت بالاتر از طریق لیست پروژه هایی که با چشم انداز ربط برقرار می کند می گذرد.
مدیریت بالاتر پروژه هایی را که قیمت کار کردن را دارند برتری بندی و انتخاب می کند. این پروژه ها دارای بودجه نیز می باشند.
سپس پروژه ها به تیم گسترش داده می شود که ابتدا پروژه را فهمیدن کرده و سپس آن را در زمان ۶ هفته می سازد.
در آخر ۶ هفته، مدیریت بالاتر ۲ هفته زمان می گیرد و برای ۶ هفته آینده پروژه ها را شکل می دهد و شرط بندی می کند. بعد از انجام این کار، پروژه های احترام به مرحله “ساخت” ۶ هفته ای می روال.
نمودار زیر به شما پشتیبانی می کند تا فرآیند را نشان دهید و فهمیدن کنید –
مزایای متد Shape Up
افت سختی وقتی و افزایش کیفیت کار: با داشتن چرخههای شش هفتهای و مدیریت دامنه، تیمها میتوانند کار خود را بدون استرس و با کیفیت بهتری انجام بدهند.
افزایش شفافیت و پیشبینیپذیری: با تعریف دقیق پروژهها و دامنه آنها، تیمها میدانند که باید روی چه چیزی تمرکز کنند و چه چیزی از آنها انتظار میرود.
تمرکز بر ویژگیهای مهم: با محدود کردن دامنه و تمرکز بر ویژگیهای اساسی، محصولات بهتر و با قیمتتری تشکیل خواهد شد.
اگر شما به گفتن یک مدیر طراح یا مدیر محصول، به جستوجو روشی هستید که بتواند منفعتوری و کیفیت کار تیمهای شما را افزایش دهد، متد Shape Up میتواند گزینه مناسبی باشد. این متد نه تنها علتبهبود فرآیند گسترش میشود، بلکه به تیمها اجازه میدهد تا با تمرکز و شفافیت بیشتری کار کنند./ منبع: وبسایت علیرضا روهنده
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار