به گزارش خبرخوان
به گزارش شبکه شرق، محلولهای آلوده به آلومینیوم که تا اردیبهشتماه امسال، تعداد بسیاری از بیماران را مسموم کردهاند. آنطور که رئیس انجمن نفرولوژی اظهار کرده است، حداقل ۱۰ نفر از بیماران با این سرمها جانشان را از دست دادهاند.
محموله آلوده محلول دیالیز صفاقی چندنفر را مسموم کرده است؟ تعداد فوتیها چه مقدار است؟ آلودگی از کجا آمده؟ کدام شهرها دچار شدهاند؟ اینها بخشی از سوالاتی است که در روزهای قبل درمورد ماجرای محلولهای آلوده شرکت دارویی ثامن نقل شده است.
آنطور که بازدیدها نشان خواهند داد، محموله آلوده محلول دیالیز صفاقی، از دیماه سال قبل توزیع شده است؛ محلولهای آلوده به آلومینیوم که تا اردیبهشتماه امسال، تعداد بسیاری از بیماران را مسموم کردهاند. آنطور که رئیس انجمن نفرولوژی اظهار کرده است، حداقل ۱۰ نفر از بیماران با این سرمها جانشان را از دست دادهاند.
شرکت دارویی ثامن، وابسته به بنیاد منفعتوری موقوفات آستان قدس رضوی است و در سال ۶۳، با گفتن سرمسازی ثامن- سهامی خاص- در مشهد ثبت شد. این شرکت تنها تولیدکننده محلولهای دیالیز صفاقی در سرزمین است، قبلاً مدیرعامل این شرکت حرف های می بود که آنها ظرفیت تشکیل روزانه ۲۵ هزار کیسه محلول دیالیز صفاقی را دارند و در صورت نیاز میتوانند نزدیک به پنج هزار بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی را تحت پوشش تشکیل محلول دیالیز صفاقی قرار دهند.
شرکت داروسازی ثامن از سال۷۱ تا بحال تولیدکننده همه محلولهای استریل تزریقی و شستوشو، دیالیز صفاقی و خونی، فرآوردههای بیوتکنولوژی پپتیدهای طبیعی و نوترکیب لیوفلیزه و غیرلیوفلیزه است. سهامداران مهم این شرکت به ترتیب درصد سهم شامل آستان قدس رضوی با نزدیک به ۷۰ درصد، صندوق بازنشستگی با نزدیک به ۲۶ درصد و داروسازی حکیم با چهار درصد سهام است.
انچه که بازدیدها مشخص می کند، محموله آلوده محلول دیالیز صفاقی از دیماه سال قبل توزیع شده است؛ محلولهای آلوده به آلومینیوم که تا اردیبهشتماه امسال، تعداد بسیاری از بیماران را مسموم کرده است. انچه که رئیس انجمن نفرولوژی اظهار کرده حداقل ۱۰ نفر از بیماران با این سرمها جانشان را از دست دادهاند. این چنین خبر رسیده که تنها در یکی از مراکز در تهران سه نفر و در اصفهان ۴ نفر فوت کردهاند.
محمد اسماعیلخانی، مدیر انجمن خیریه حمایتاز بیماران کلیوی استان اصفهان از این قضیه اظهار بیخبری میکند و تنها به این جمله بسنده میکند که مشکل جمع شده است: «ما از نظر درمانی به ماجرا ورود نمیکنیم، یکی، دو مورد با ما تماس داشتند که این قضیه را شنیده بودند، اما فردی به ما گزارش مستقیم نداد.»
بیخبری او درحالیاست که به نقل از خودش، استان اصفهان ۳ هزار بیمار دیالیزی دارد که ۳۸۰ تا ۴۰۰ نفرشان دیالیز صفاقیاند. متخصصانی که در این زمان روی نوشته کار کردهاند، میگویند که ۱۰ تا ۱۵ درصد بیماران در اصفهان مسموم شدهاند. گزارش مسمومیتها با این محلول از تهران، شیراز، مشهد و اصفهان رسیده و متخصصان از دیگر استانها بیخبراند. مقدار آلودگی دیالیز صفاقی شرکت ثامن زیاد بالا برآورده شده است؛ یعنی بین ۵ تا ۱۰ برابر حد مجاز.
در این زمان، بیماران با نشانههای گیجی، منگی، حواسپرتی، درد عضلانی، بیاشتهایی، تشنج و… دیده شدهاند. برخی هم کارشان به قسمت مراقبتهای اختصاصی، ونتیلاتور و درنهایت مرگ رسیده است. منبع آلودگی کجا بوده؟ از دیماه سال قبل شرکت دارویی ثامن متعلق به استان قدس رضوی، فیلمهایی را که با منفعت گیری از آن پاکتهای دیالیز صفاقی را تشکیل میکند از شرکتی بهنام لفافخزر در رشت تهیه کرده، شرکت لفاف خزر مواد اولیهاش را از منبع های گوناگون تامین میکند، یکماده خاص شیمیایی بهنام لاکتات سدیم را از شرکت فرد دیگر خریده است.
این دو منبع، ناخالصی بالایی داشتند و تبدیل غلظت بالای آلومینیوم در سرمهای صفاقی شدهاند. نزدیک به ۱۰ روز پیش هم با دیدهشدن علائم مسمومیت، محلولهای آلوده جمعآوری شد. بعد از خبریشدن ماجرا، محمد مخبر، سرپرست دولت، دستور پیگیری سریع دراینعرصه داد. در نامهای همه دستگاههای مرتبط ازجمله وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی و پزشکی قانونی را ملزم به همکاری دقیق و سریع برای روشنشدن جزئیات این قضیه شدهاند.
بیماران دیالیزی دو دستهاند؛ گروهی که همودیالیز خواهد شد و گروهی که دیالیز صفاقی می باشند. همودیالیز فرآیندی است که در آن در افراد دچار نارسایی کلیه، خون از بدن بیمار خارج میشود و بعد از تصفیهشدن در دستگاه دیالیز به بدن بازگردانده میشود. بیماران صفاقی، افرادی می باشند که بهعلت نارسایی کلیه بهصورت ۲۴ ساعته از طریق شکم، محلول داخل فضای صفاقیشان میشود و خون را از آلودگیهایی همانند مواد کراتینی، پتاسیم و دیگر سموم پاکسازی میکند. بیماران باتوجه به نوع بیماریشان از یکی از این دو روش منفعت گیری میکنند.
توزیع محلول آلوده دیالیز از دی سال قبل تا اردیبهشت امسال
ایرج نجفی، استاد همه بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی تهران و محقق مهم دیالیز صفاقی در سرزمین است. او درمورد ماجرای سرمهای آلوده توضیحات دقیقتری میدهد: «نزدیک به یکماهونیم پیش، از دانشگاه اصفهان که نزدیک به ۷۰ بیمار دیالیز صفاقی دارد، برای نخستینبار با ما تماس گرفتند و اظهار کردند که دیالیز آنها ناکافی شده است. به ما انها گفتند که ما همانند همیشه برای این بیماران دیالیز انجام میدهیم، اما این بیماران علائمی را نشان خواهند داد که بهنظر میرسد کیفیت دیالیز کم شده است. علائمی همانند لرزش دست و پا، بیحالی، ضعف، تهوع و استفراغ در بین این بیماران دیده شده می بود.»
همین نشانهها و تماسها منجر شد تا دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از نجفی، استعلام بگیرد که آیا موارد شبیهی در تهران مشاهده شده است. آن زمان اما در بین بیماران تهران، نمونه شبیه و غیرطبیعی مشاهده نشده می بود. این نفرولوژیست همان موقع با همکارانش در یکی، دو شهرستان دیگر سخن بگویید کرد و از آنها استعلام گرفت، اما آنها هم گزارش شبیهی نداشتند: «من آن زمان سخنهای همکارانمان را در اصفهان چندان جدی نگرفتم و فکر کردم خطایی از جانب آنها رخ داده است. سپس از مدتی یکی از همکاران در شیراز به ما خبرداد که یک بیمار فوتی داشتند و برخی از بیمارانشان نشانههایی همانند گیجی، منگی، ضعف، بیحالی، درد عضلانی، بیاشتهایی بهاختصاصی علائم عصبی بهصورت لرزشهای غیرارادی یا حتی تشنج داشتند تا جایی که برخی از بیماران دچار تشنج شده و به ICU منتقل شدهاند و درنهایت جانشان را از دست دادهاند.»
بیماران دیالیزی با علایم شگفت
در پی این اتفاقات می بود که نجفی، بیماران خود را در تهران ریکال کرد؛ با آنها تلفنی تماس گرفتند و خواستند سریع تر مراجعه کنند: «بازدیدهای ما از این بیماران نشان داد که تعدادی از آنها یعنی نزدیک به ۶-۵ نفر یکسری از علائم از خفیف تا شدید را داشتند. این بیماران را ۸-۷ روز قبلتر خودم ویزیت کرده بودم، اما هیچ علائمی نداشتند. همه آنها همانند بیماران دیگر بدون علامت عمده و خاصی برای ویزیت مراجعه کرده بودند. اما بعد از یکهفته تا ۱۰ روز سپس، بعد از دریافت گزارش از شهرهای دیگر و تماس تلفنی، فهمید شدیم که قضیه جدی است و بیماران ما هم علائمی دارند. سه نفر از بیماران ما نشانههای زیاد شدیدی ازجمله گیجی، منگی، حواسپرتی و حرکات شدید عضلانی بدون اختیار در دستوپا داشتند.»
بعد از این گزارشها می بود که نجفی و همکارانش در شیراز و شهرهای دیگر، در یک گروه مطلبرسان اینترنتی، اطلاعات را با پزشکان، پرستاران و شرکتهای فعال به اشتراک گذاشتند. آنها در همین خبررسانی فهمید شدند که این علائم برای بیماران دیالیز صفاقی تنها محدود به اصفهان نیست و در شهرهای دیگر هم دیده شده؛ همان موقع از نشانههای بیماران، پیشبینی کردند که به گمان زیادً آلودگی با آلومینیوم صورت گرفته است: «ما از مقدار تولیدات شرکت ثامن خبری نداریم. اما نزدیک به ۱۵ درصد از بیماران دچار علائم شدهاند، امکان پذیر جوان باشند و باقیمانده کلیهشان خوب کار میکند و به همین علت علائم شدیدی نداشته باشند، اما آنها که بیماریهای عرصهای همانند فشارخون، دیابت و… دارند، تحمل این سطح از آلومینیوم را در خونشان ندارند.»
کشف ۲ منبع آلوده در قسمت دیالیز
پیش از این هم آلودگیهایی در قسمت دیالیز دیده شده: «ما در سالهای قبل این مشکل را در دیالیز خونی هم مشاهده کرده بودیم، وقتی که محلولهای فسفات بایندر آلومینیومی بهصورت خوراکی مصرف میشد، بیماران بعضی اوقات علائم مسمومیت آلومینیوم نشان میدادند. یقیناً علائمی که در بین آن بیماران مشاهده میشد زیاد خفیفتر می بود و زیاد تر بهشکل حواسپرتی، دردهای استخوانی و کمخونی مقاوم به درمان نشان داده میشد. همان زمان مطالعاتی در دنیا انجام و اشکار شد هیدروکسید آلومینیومی که به بیمار داده میشود، جهت جمعشدن آلومینیوم در بدن بیمار میشود و او را دچار عارضه میکند. ۳۰-۲۰ سال از این مطالعات قبل و اکنون دیگر هیدروکسید آلومینیوم برای بیماران دیالیزی تجویز نمیشود.»
شرکت ثامن، تولیدکننده نهایی این سرمها است و به حرف های نجفی، از همان ابتدا در این عرصه همکاری نشان دادند، آنها بلافاصله محصولشان را بازدید کردند و انها گفتند که گزارش درست است و آلومینیوم برخی از سرمهایشان بالاست؛ اکنون سوال این است که منبع این آلودگی با آلومینیوم کجا بوده است.
این متخصص جواب میدهد: «شرکت ثامن همیشه این سرمها را تشکیل میکرد و در قبل مشکلی وجود نداشت. نزدیک ۱۵ سال است که این شرکت برای ما محلول تشکیل میکند و این نخستینبار است که این چنین مشکلی مشاهده میشود. باید میدیدیم که چه اتفاقی افتاده است. به همین علت خواهش کردیم مسئولان کنترل کیفی و مسئولان فنی بازدید کنند و ردپای این آلومینیوم را اشکار کنند. با بازدید مواد خریداریشده، معلوم شد که از دو منبع این مشکل تشکیل شده است و اشکال مهم از شرکت ثامن نبوده است. ما فهمید شدیم که شرکت ثامن فیلمهایی را که با منفعت گیری از آن پاکتهای دیالیز صفاقی را تشکیل میکند از شرکتی بهنام لفافخزر در رشت تهیه کرده است. شرکت لفاف خزر مواد اولیهاش را از منبع های گوناگون تامین میکند، یکماده خاص شیمیایی بهنام لاکتات سدیم را از شرکت فرد دیگر که اسمش را بهخاطر ندارم، تهیه کرده است.»
بازدیدهای شرکت ثامن نشان داد که از دیماه سال قبل دو منبع وجود داشته که ناخالصی بالایی داشتهاند و علتغلظت بالای آلومینیوم در سرمهای صفاقی شده و عوارض آن هم با آلودگی مورد اشاره انطباق داشت. به حرف های این متخصص، از همان موقع یعنی از نزدیک به ۱۰ روز پیش، قرار بر این شد تا بهصورت سریع محلولهای تازه تشکیل شود تا دیگر از منبعی که آلودگی در آن وجود داشت، منفعت گیری نکنند: «بعد از این اتفاق جلسات کمیسیون بهداشت راه اندازی شد، تعداد بسیاری از متخصصان نفرولوژیست در این جلسات شرکت کردند که مسئول بیماریهای خاص وزارتخانهاند. از همین طریق با شهرستانهای مشهد، اصفهان و جاهای گوناگون تماس و نظرات آنها هم گرفته شد.»
محلولهای آلوده دیالیز از دسترس خارج شد
بر پایه اظهار این محقق دیالیز صفاقی، درنهایت تصمیم گرفته شد تا چند عمل بهطور همزمان انجام شود؛ نخست این که از آنجا که منبع آلودگی اشکار شده، تولیدکننده باید بازدید کرده و آلودگی را مهار کند. اینجا دیگر وزارت بهداشت هم ورود کرد و به متخصصان گروه دارو و درمان دستور داد فوراً به مشهد سفر کنند، چراکه شرکت داروسازی ثامن متعلق به آستان قدس رضوی او در مشهد است.
متخصصان دارو و درمان چند روز در کارخانه مستقر شدند و خط تشکیل را کامل چک کردند و بعداً اظهار نظر کردند که محلولهای جدیدی که ثامن تشکیل میکند، دیگر فاقد آلومینیوم است و قابلیت مصرف دارد. او اصرار میکند که تا این مدت بهصورت کتبی این نظریه را دریافت نکرده است: «سرمهای آلوده ریکال و جمعآوری شدهاند، از دسترس بیماران خارجاند و دیگر منفعت گیری نمیشوند.»
سرمهای دیالیز صفاقی را شرکت بهصورت رایگان ماهانه در منزل به بیماران تحویل میدهد. با اظهار آلودگی این سرمها، دپوها در حال مصرف است. در این بین بیمارانی که در خانه سرم داشتند یا دپو کرده بودند، در حال مصرفند. به حرف های این محقق، اکنون آخرین قطرات سرمهای غیرآلوده در حال منفعت گیری است، زیاد از قسمتهای دیالیز سریعتر از اینها دپویشان را همه کردهاند و بیماران دلواپس شدهاند.
آنها گروهی متشکل از ۲۰ نفرولوژیست می باشند که روی دیالیز صفاقی کار میکنند و قسمتهای دیالیز را در بیمارستانهای گوناگون راهاندازی کردهاند: «نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ مرکز دیالیز صفاقی در سرزمین وجود دارد که همین مراکز از سرمهای دپویشان که تعداد مقداری است، منفعت گیری میکنند. مقدار مصرف دیالیز صفاقی برای بیمار، روزانه ۴ کیسه ۲ لیتری و نزدیک به ۱۲۰ کیسه سرم ۲ لیتری در ماه است.»
نجفی درمورد حالت بیماران مرکز دیالیز با مدیریت خودش هم میگوید که سه تا چهار نفر از بیمارانشان بهعلت منفعت گیری از این محلولها جانشان را از دست دادهاند و انچه که به آنها خبر دادهاند ۴ نفر هم در اصفهان جان باختهاند، با این حال اصرار میکند که اطلاعات دقیقی از تعداد فوتیها ندارد: «وزارت بهداشت و بنیاد بیماران خاص اطلاعات کاملتری در این عرصه دارند.»
در سرزمین نزدیک به ۶۰۰ بیمار دیالیز صفاقی ثبت شدهاند، در یک دورهای تعداد این بیماران ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر می بود، اما بهعلت شرایطی که وجود دارد، تعدادشان به ۶۰۰ نفر رسیده درحالیکه بر پایه آمارهای جهانی باید تا بحال تعداد این افراد به ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر میرسید: «چون بهصورت گاه و بیگاه مشکلاتی برای سرمها یا دیگر ملزومات این بیماران تشکیل میشود، هم بیماران و هم پزشکان تمایلی به ادامه درمان با این روش را ندارند.»
نجفی میگوید که از تعداد مسمومیتها بیخبر است اما نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ درصد بیماران مرکز خودش و بیماران دیالیز صفاقی اصفهان درگیریهای سنگینی اشکار کردهاند؛ یقیناً امکان پذیر دیگر بیماران هم دچار شده باشند اما علائمشان خفیف باشد. به حرف های او، مسمومیت ناشی از آلومینیوم در جهان زیاد نادر است، ۲۰ سال پیش در کانادا و مالزی این چنین اتفاقی افتاد که بلافاصله به آن ورود کردند. پزشکان به طور مرتب پیشنهاد میکنند که بیماران باید آلومینیوم خونشان را اندازهگیری کنند.
قبلاً سازمان انرژی اتمی بهراحتی اینکار را انجام میداد و محققان این حوزه مطالعات بسیاری انجام میدادند، اما اکنون شرایط تحول کرده است: «با وزارت بهداشت تماس میگیریم، سخنهای شگفت و غریبی میزنند برای مثالً میگویند برای ما خون خشک یا خون سوخته بفرستید. درحالیکه ما در بیمارستان نمیتوانیم این کارها را انجام دهیم، اینها در تخصص سازمان انرژی اتمی است که خون بیمار را بگیرد و روی آن کار کند.»
دستگاه اتمیک ابزوربشن نان فیلم، دستگاهی است که برای بازدید این سرمها به کار میرود، اما این دستگاه در آزمایشگاههای معمول سطح شهر و سرزمین وجود ندارد، تنها یکی از آزمایشگاههای رفرنس وزارت بهداشت، یک دستگاه دارد و یک دستگاه هم در سازمان انرژی اتمی است. بر پایه سنجش این دستگاه اگر مقدار آلومینیوم بیمار بالای ۲۰۰ باشد، بیمار دیالیز صفاقی باید روزانه تا ۶ بار با محلولهای سالم عاری از آلومینیوم، تزریق انجام دهد و در کنارش هم دیالیز خونی به مقدار هفتهای ۶ بار و هربار ۴ ساعت با دستگاه دیالیز قوی منفعت گیری کند تا سموم آلومینیوم خون پالایش شود. اکنون اما امکان این چنین درمانی وجود ندارد.
آلومینیوم طبیعی ۱۰ میکروگرم در لیتر است و در بیمار دیالیزی بهعلت فعال نبودن کلیه، این مقدار تا ۶۰ میکروگرم هم طبیعی است؛ ۶۰ تا ۱۰۰ توکسیکاسیون – مسمومیت – خفیف است، ۱۰۰ تا ۲۰۰ متوسط و بالای ۲۰۰، شدید بهشمار میرود. داروهایی وجود دارد که تلورانس پالایش آلومینیوم توسط صفاقی خونی را بالا میبرد، این دارو آمپول دسفرال است، اما منفعت گیری از این دارو منوط به این است که مسمومیت تا ۱۰۰ باشد. اگر بالای ۲۰۰ باشد دیگر نمیتوان از این دارو منفعت گیری کرد و حتی میتواند تبدیل مرگ بیمار شود.
این متخصص میگوید که وزارت بهداشت در این عرصه آزمایشگاهی معارفه کرده اما این که گروهی برای این قضیه عمل کنند، این چنین اتفاقی نیفتاده است: «انچه که ما بازدید کردیم، برآورد ما و همکارانمان این است که در شرایط جاری دیالیز صفاقی تشدید میشود و باید در کنار آن دیالیز خونی هم انجام شود. یقیناً درصورتیکه دیالیز صفاقی جوابگو نباشد.»
تا نزدیک به ۵-۴ سال پیش، وزارت بهداشت شرکت بکستر آمریکایی را بهگفتن منبع تهیه محلولهای دیالیز صفاقی معارفه کرده می بود اما سپس از تشدید تحریمها، شرکت ثامن ناچار شد با شرکتهای دانشبنیان داخلی همکاری کند و بهصورت تشکیل داخل این منبع های تامین شود و از همینجا هم ضربه خورد. این آلودگیها از دیماه سال قبل اغاز شده و تا اردیبهشتماه امسال هم ادامه داشته است: «در بین شرکتهای معتبر جهانی، دو مگا شرکت وجود دارد که در عرصه دیالیز صفاقی فعالیت میکنند، یکی بکستر آمریکاست و فرد دیگر شرکت فرزنیوس آلمانی. از هنگامی بر تشکیل داخل اصرار شد، وزارت بهداشت تنها واردات ۱۰ درصد از این سرمها را مجاز دانست، یعنی بهاندازه ۶۰ تا ۷۰ نفر. برهمینمبنا هم این سرمها از شرکت فرزنیوس آلمان داخل شد.»
اکنون معاون اول دولت اظهار کرده که بهصورت قانونی نوشته را پیگیری میکنند و با شرکتی که به ثامن سدیوم لاکتاک غیرطبیعی داده، برخورد میشود: «بعد از این اتفاقات وزارت بهداشت، گروهی را برای مطالعه زیاد تر به شرکت ثامن فرستاد تا بازدید کند چرا سدیم لاکتاکی که همیشه خوب بوده اینبار مسمومیت اشکار کرده و منبع آلودگی کجاست. ما هم چشم به راه نتیجه بازدیدها هستیم. شرکت ثامن هم خبرداد، برای هر دو منبعی که این محلولها را تشکیل میکردند، آلودگی تشکیل شده است: «علت وقوع این اتفاق، نبوده است کنترل کیفی روی محصولات است. وزارت بهداشت باید در این عرصه دقت بسیاری داشته باشد.»
محلول تازه دیالیز صفاقی داخل شود
اکنون چه باید کرد؟ این پرسشی است که این متخصص نفرولوژی به آن جواب میدهد: «این بیماران باید بهشدت تحت درمان قرار گیرند. باید در بیمارستانها بستری شوند و بهشدت پیگیری درمان برایشان انجام شود. اما متاسفانه اورژانسیبودن شرایط زیاد قابل فهمیدن نیست و فکر میکنند که بیمار دیالیز صفاقی، دیالیز خونی هفتهای ۶ بار و هربار ۴ ساعت را انجام میدهد و درمان میشود؛ درحالیکه امکان پذیر بیمار دچار تشنج و مرگ شود.»
او ادامه میدهد: «برای رفعکردن مشکل جاری هم وزارت بهداشت باید برای ورود مقدار بیشتری از این سرمها از شرکت آلمانی عمل کند تا بحران داخل دراینعرصه حل شود و در کنار آن هم از شرکت بکستر، سرم بخرد تا خطر مرگ و مسمومیت بیماران دیالیز صفاقی رفع شود. اکنون وزارت بهداشت اقداماتی انجام داده اما زمانبر است. دراینبین شرکت ثامن هم اظهار کرده که سرمهای تشکیل جدیدش پاک است، وزارت بهداشت هم تایید کرده و قرار است توزیع شود.
مسئولان معاونت درمان و داروی وزارت بهداشت اظهار کردهاند که دو، سه روز است تیمهای تخصصیشان برای بازدیدهای زیاد تر به ماجرا ورود کردهاند. اکنون هم اظهار میشود که از طریق دستگاه اتمیک ابزوربشن نان فیلم شرکت ثامن، محلولهای جدیدی که این شرکت تشکیل کرده مورد سنجش قرار گرفته که پاک می باشند. قرار است در همین یکی، دو روز این محلولها توزیع شود. اگر این اتفاق نیفتد، بیماران بهعلت اورمی یا عوارض دیگر جانشان را از دست خواهند داد. راهحل دیگر این است که آنها را دیالیز خونی کنند: «باید گروه تحقیقاتی وزارت بهداشت نتیجه بازدیدها را بیاورد و به دستگاه قضا اراعه دهد. اگر قصور و به عمد دراینعرصه بوده، با افراد برخورد کیفری شود.»
در سرزمین نزدیک به ۲۰۰ نفرولوژیست وجود دارد که نزدیک به ۲۰ تا ۲۵ درصدشان در عرصه دیالیز صفاقی فعالیت میکنند، تعداد بسیاری از آنها از اتفاق رخداده خبری نداشتند و حتی رئیس انجمن نفرولوژی هم در ابتدا بیخبر می بود. نجفی میگوید: «بهعلت بیخبری بخشی از پزشکان و پرستاران سرزمین از اتفاق رخداده، تعدادی از بیماران جانشان را از دست دادند، به این علت ملزوم است که به دور از منفعتبرداریهای سیاسی و دلواپسکردن بیماران، اطلاعات منطقی به آگاهی عموم برسد.»
به حرف های او، تا بحال بیشترین مقدار گزارش از مسمومیتها و مرگها از اصفهان، شیراز، مشهد و تهران است: «امکان پذیر درگیری گستردهتر باشد، اما ما خبری نداشته باشیم. ما از وزارت بهداشت خواستیم که بیمار دیالیز صفاقی ازنظر وجود آلومینیوم در خون، سالانه یک تا دو بار آزمایش شود، اما مرکز آمادهای برای اینکار وجود ندارد. سازمان انرژی اتمی دستگاهها را دارد اما انچه که باید، با ما همکاری نمیکند. بعد از اتفاق رخداده خبر دارم که شرکت ثامن در مشهد، این آزمایشها را برای بیماران مشهدی انجام داده است.»
چندروز بعد از خبریشدن ماجرای مسمومیتها در ۲۶ خردادماه، سازمان غذا و دارو آلودگی برخی از محلولهای دیالیز شرکت ثامن به فلزات سنگین را تایید کرد. سازمان غذا و دارو خبرداد: «در آزمایشهای انجامشده روی محلول دیالیز صفاقی شرکت ثامن اشکار شد، برخی تولیدات این شرکت از نظر آلودگی به فلزات سنگین بهخصوص آلومینیوم، با استاندارد منطبق نبوده است اما برخی مثالها قابل قبول بودند.»
بر پایه اظهار این سازمان، به دستور سرپرست ریاستجمهوری برای پیگیری سریع گزارشها درخصوص مشکلات یک محصول دارویی بیماران دیالیزی، رئیس سازمان غذا و دارو در کارخانه وجود یافته و نوشته را از نزدیک بازدید و دستورات ملزوم را صادر کرد. تیم کارشناسی به آزمایشگاه مرجع و محل آزمایشگاه داروسازی ثامن مشهد اعزام شد تا نوشته را بازدید کند.
اکنون مهدی انصاری، مدیرکل آزمایشگاههای مرجع سازمان غذا و دارو در توضیح زیاد تر به «هممیهن» میگوید: «به محض دریافت خبر محصولات نامنطبق، یک تیم کارشناسی تعیین فلزات سنگین از آزمایشگاه مرجع به محل آزمایشگاه ثامن در مشهد اعزام شد. با دقت به این که ملزوم می بود در آنجا یک روش آزمون آلومینیوم در محصولات صفاقی انجام شود، این کار صورت گرفت، این چنین یک تعداد از مثالها آنالیز شد و مجدد برای بازدید مجدد مثالها در یک آزمایشگاه دیگر هم مورد بازدید قرار گرفت؛ هم با دستگاه اتومیک ابزوربشن که روش معمول اندازهگیری فلزات سنگین بهخصوص آلومینیوم در فرآوردههای گوناگون است، هم با منفعت گیری از دستگاه آیسیپی. در این دستگاه گمان تداخل طیفی بین فلزات و املاح گوناگون کمتر است.»
به حرف های او، این آزمایشها چندین دفعه تکرار شد تا بتوان با قطعیت درمورد سالم یا ناسالم بودن محلولها اظهارنظر کرد: «درنهایت یک تعداد از مثالها، نامنطبق بودند و تعدادی هم از نظر مقدار آلومینیوم قابلقبول بودند. این نوشته به رئیس سازمان غذا و دارو خبر داده شد که با دقت به افتشدید این محلول در بازار، به مراجع ذیربط خبر داده شد که تعدادی از مثالهای تولیدی از نظر مقدار آلومینیوم در محدوده مجاز می باشند و اگر دیگر پارامترهای آن محلولها از نظر کیفی قابلقبول باشد، میتوان آنها را در درمان بیماران منفعت گیری کرد.»
محدودیت واردات دارو از فروردینماه سال ۹۵ تشدید شد؛ رئیس زمان سازمان غذا و دارو، آن زمان خبرداد که این محدودیت برای داروهای شبیه داخلی اعمال میشود. برنامه این می بود که تا آخر برنامه ششم گسترش، سهم داروهای وارداتی حداکثر ۲۵ درصد بازار دارویی سرزمین باشد و نزدیک به ۷۵ درصد از بازار، به تشکیل داخل تعلق داده شود. از همان سالها اما بهمرور زمان پیامدهای این سیاست اشکار شد. بیماران خاص، بیشتر از قبل ناخشنود شدند، برخی از داروهای داخلی با آنها سازگاری نداشت و آنها نمیتوانستند از داروهای داخلی منفعت گیری کنند. انتقاد کارشناسان این می بود که چرا حرف های میشود ۹۵ درصد داروها در داخل تشکیل میشود، اما باز هم افتدارو داریم. اکنون هم با اظهار آلودگی محلولها، صدای اعتراضات بالاتر رفته است.
مجتبی بوربور، نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان داروست. او میگوید که پیش از تشدید تحریمها و محدودیتهای واردات دارو، محلول دیالیز صفاقی تحت لیسانس یک شرکت آمریکایی ـ انگلیسی در ایران تشکیل میشد. بااینهمه او اصرار میکند که وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو باید پیشبینی این چنین وضعیتی را میکرد؛ یعنی باید در نظر میگرفت که امکان پذیر این دارو از نظر مقداری یا کیفی دچار مشکل شود و باید جانشینهای مطمئنی داشته باشد.
او در توضیح زیاد تر میگوید: «تشکیل محلول دیالیز صفاقی در سالهای ۸۷-۸۶ که من در وزارت بهداشت بودم، اغاز شد. این که حرف های میشود تشکیل این محلول انحصار یک شرکت است، اینطور نبوده است، چراکه تعداد این بیماران زیاد محدود است و نیازی نیست چندین کارخانه دراینعرصه مشغول بهکار باشند. یعنی یک کارخانه هم جوابگوی نیاز بیماران است، یعنی او گفت و گو صرفه به مقیاس اقتصادی نقل است.»
به حرف های بوربور، همان زمان که شرکت دارویی ثامن تشکیل محلول را با شرکت بکستر آمریکایی ـ انگلیسی اغاز کرد، تحت لیسانس می بود؛ یعنی دانش را از آنها گرفتند و خودشان تشکیل کردند. در این سالها هم مشکلی دراینعرصه وجود نداشت. اما قضیه اینجاست که با وجود تشکیل داخل، باید در کنار آن یک بازوی وارداتی نگه داشته میشد تا وقتی که با مشکل تعداد یا کیفیت دارو روبه رو شدند، از راههای جانشین منفعت گیری کنند و ناچار نشوند از داروهای فوریتی بینام و نشان منفعت گیری کنند.
او به مسئله فرد دیگر اشاره میکند و آن هم تلاش برای منفعت گیری از تکنولوژی بهتر است: «بههرحال تکنولوژی تحول کرده و اکنون تکنولوژی بهتری برای دیالیز صفاقی آمده است که به آن اتومایز صفاقی حرف های میشود. در این شرایط بیمار راحتتر میشود و راندمانش هم بالاتر میرود. وزارت بهداشت دراینعرصه اندوختهگذاری نکرده، اگر کرده می بود اکنون دو بازوی وارداتی داشتیم که میتوانستیم از آنها منفعت گیری کنیم.»
بوربور میگوید، اشکار نیست چه مشکلی پیش آمده که این چنین آلودگیای تشکیل شده است: «کارشناسان وزارت بهداشت، واجد شرایط بازدید می باشند که ماده اولیه را آنالیز کنند.»
او درمورد انتقادی که از سوی برخی کارشناسان نقل میشود و ماجرای محدودیت واردات دارو و تاثییر آن بر بیماران بهاختصاصی بیماران خاص را زیر سوال میبرند، توضیح میدهد: «واردات دارو کنترلشده است، بااینحال بانک مرکزی به سازمان غذا و دارو عیب میگیرد که زیاد تر از ارز پیشبینی شده، دارو داخل شده است. وزارت بهداشت بیشترین تمرکز را روی داروی بیماران خاص داشته است، حتی بعضی اوقات مجوز واردات برای بیماران تالاسمی داده اما طرف خارجی همراهی نکرده است. اما بهطورکلی سیاستهای کلی سرزمین، خودکفایی بوده است. وقتیکه تشکیل داخل انجام میشود، تلاش میکنند تا ارزبری کمتری داشته باشند. بااینهمه نظر من این است که برای مدیریت بازار برای اوقات پیشبینی نشده، باید حد معقولی از واردات دارو را داشته باشند. در سالهای قبل وزارت بهداشت ارز ارزان و مرغوبی برای واردات دارو در اختیار قرار میداد که بعضاً سر از بازار قاچاق درمیآورد، بههمینعلت مکانیزمهای نظارتی و پایش مصرف را زیاد تر کرد. همین قضیه جهت شد تا جلوی قاچاق معکوس گرفته شود. بااینحال این عمل تبدیل نارضایتی بیماران شد و بیمار دیگر موفق نشد در زمان مناسب داروهای مدنظرش را تامین کند. بههرحال افتتنها به این معنی نیست که دارو هست یا نیست؛ دارو باید در زمان و مکان مناسب، با قیمت مناسب برای بیمار تامین شود.»
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار