به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، همزمان با فرارسیدن هفته دفاع مقدس، برنامه تلویزیونی «نردبان» سراغ خاطرات شهید آوینی و سینمای او در هشت سال دفاع مقدس رفت. این برنامه با وجود مرتضی شعبانی، فیلمساز، از قدیمیهای روایت فتح و فیلمبردار مستندهای شهید آوینی روی آنتن شبکه مستند رفت. مرتضی شعبانی خاطرات خود از شهید آوینی و روایت فتح را در قالب کتاب «روایت آخر» نوشته که توسط انتشارات صهبا انتشار شده است.
شعبانی در مقدمه برنامه با اشاره به انگیزهاش از نوشتن کتاب «روایت آخر» او گفت: این کتاب را در جواب به سؤالاتی که از من پرسیده میشد نوشتم. برای مثال، از من میپرسیدند آوینی چطور شهید شد و چرا داخل میدان مین رفت؟ سؤالات بسیاری وجود داشت و حس میکردم که باید تک تک آنها را جواب بدهم. هنگامی نوشتن این کتاب را اغاز کردم حس کردم خوب است یکبار برای همیشه صفر تا صد سفر فکه را بنویسم. یقیناً چند ماه سپس از شهادت آقا مرتضی، بخشی از خاطرات آن را نوشته بودم که در روزنامهها انتشار شده می بود، اما قسمت مهمی از آنها باقی مانده می بود. به این علت آرزو داشتم که این خاطرات را دستهبندی کنم و به طور کامل بنویسم.
او همین طور گفت: در سیر نگارش کتاب، مدام ناچار میشدم به عقبتر از سفر فکه برگردم و خاطرات آنجا را نیز مرور کنم. به همین علت به سالها قبل برگشتم و روایت کتاب را از سال ۱۳۶۵ که خودم برای اولین بار داخل روایت فتح و با آقا مرتضی آشنا شدم، نوشتم. این چنین سراغ دیگر شاهدان عینی رفتم تا خاطرات را تقاطع بدهم و به روایت درستتری برسم. هنگامی صحت اطلاعات برایم محرز میشد، همان را در کتاب مینوشتم. به این علت دقتم در تاریخنگاری کتاب زیاد بالا می بود. علاوه براین، در جمعآوری عکسها نیز حساسیت و دقت زیاد بسیاری کردم. با خود گفتم برای یکبار هم که شده باید هر عکسی که از آقا مرتضی وجود دارد را جمعآوری و انتشار کنم؛ یقیناً برخی عکسها انتشار نشد، چرا که کتاب روایت آخر، کتاب عکس نیست!
این مستندساز با اشاره به این که کتاب روایت آخر نوعی توانایینگاری به حساب می اید، او گفت: خواندن کتابهایی از این دست، نوعی توانایینگاری برای مستندسازان است، چرا که به انتقال توانایی میپردازد. هدفم از نوشتن این کتاب این می بود که آقا مرتضی را به زبان روان برای افرادی که او را ندیدند، معارفه کنم. به هر حال، هر فردی که شهید آوینی را دیده یک قرائتی از او دارد. عدهای او را روشنفکر دیدند، عدهای او را مذهبی میدانستند و … با این حال، در این کتاب تلاش کردم آقا مرتضی را از دید خودم، به گفتن فیلمبردار مستندهای او همراه با همه جزئیاتی که از او به یاد داشتم، معارفه کنم.
شعبانی در قسمت فرد دیگر از برنامه درمورد عکسهایی که در این کتاب برای اولین بار انتشار شده است، او گفت: تعدادی از این عکسها را خودم در طول سفرها گرفتم که دسترسی به آنها سخت نبوده است. علاوه براین، تعداد فرد دیگر از عکسها را آقای بختیاری گرفته بودند که دسترسی به آنها نیز برایم سخت نبوده است. یقیناً در همین جا اظهار میکنم هر تعداد عکسی که من و آقای بختیاری از شهید آوینی گرفتهایم را به انجمن عکس دفاع مقدس دادهایم تا به درستی از آنها نگهداری شود. قسمت دیگرِ عکسها، متعلق به آقای احسان رجبی می بود که او هم عکسهایش را در اختیارم گذاشت. اما تعداد فرد دیگر عکس در کتاب وجود دارد که مقداری قدیمیتر و مربوط به سال ۱۳۵۸ است. این عکسها را یاسر انتظامی برایم فرستاد. همانطور که میدانید او اخیراً مجموعه ۱۰۰ قسمتی تاریخ شفاهی روایت فتح را تشکیل کرده می بود و این عکسها را داشت.
او با اشاره به انتشار کردن برخی نقل قولها در کتاب روایت آخر و اشکار کردن آن با گیومه او گفت: برای مثال، در بخشی از کتاب با آقای موسوی او مباحثه میکنیم و او خاطره نابی را از آقا مرتضی برایمان تعریف میکند. تصمیم گرفتیم سخنهای او را به طور دقیق و عینی در کتاب بیاوریم تا وفاداری خود به اصل سخن بگوییدها را مراعات کنیم.
شعبانی با اشاره به الزام نوشتن خاطرات شفاهی و روایت آنها در قالب کتاب او گفت: حس میکنم که در کنار ساخت مستند، باید خاطرات مهم را نوشت و آنها را با انتشار کردن کتاب، ماندگار کرد. این کار هم تبدیل انتقال توانایی میشود و هم مستندسازان را برای کارهای زیاد تر پشتیبانی میکند.
وی در آخر با اشاره به نگارش کتاب تازه خود او گفت: این روزها کتابی برگرفته از خاطرات و تاریخ شفاهی رزمندگان ایرانی که در عراق جنگیدند را در دست نگارش دارم.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع