به گزارش خبرخوان
گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم– مجتبی برزگر: صنعت رسانه و تشکیل محتوا در سرزمین با چالشهای بسیاری روبرو است که به اختصاصی در عرصه نمایش خانگی و صداوسیما محسوستر شده است. سیداحسان قاضیزاده هاشمی، دبیر شورای نظارت بر صداوسیما، در مصاحبهای به تبیین این مشکلات پرداخته و به بازدید نیاز به قوانین اشکار برای سازمان ساترا و تأثیر فقدان این قوانین بر کارکرد آن اشاره کرده است. وی بر لزوم رسیدگی به تضادهای حاضر در پرداخت دستمزدها و ممیزیهای تلویزیون و نمایش خانگی پافشاری کرده و نسبت به عدم شفافیت و ناهماهنگی در سیاستهای تشکیل و توزیع محتوا انتقاد کرده است.
قاضیزاده هاشمی به اختصاصی به چالشهای دستمزدها و شرایط ناعادلانهای که تهیهکنندگان با آن روبه رواند، اشاره کرد و نگرانی خود را از تولیدات پرهزینهای که با دقت به محدودیتهای مالی و فنی هم چنان در حال تشکیل می باشند، ابراز کرد. وی این چنین به فقدان قانون در عرصه نظارت بر نمایش خانگی اشاره کرده و پافشاری کرد که این حالت نه تنها به زیان تولیدکنندگان و مخاطبان است، بلکه به سود صداوسیما نیز نخواهد می بود.
علاوه بر این، قاضیزاده هاشمی به الزام همکاری بین وزارت ارشاد و صداوسیما و اهمیت افزایش کیفیت تولیدات رسانهای در جذب مخاطب پرداخته و بر لزوم تشکیل نهادهای جدا گانه نظارتی پافشاری کرده است. او معتقد است که اگر این چالشها به شدت حل نشوند، صداوسیما در نگه داری مرجعیت خود با خطرات جدّی روبه رو خواهد شد. در این مصاحبه به بازدید نظرات و تحلیلهای وی در خصوص چالشهای حاضر و راهکارهای پیشنهادی برای بهبود حالت صنعت رسانه پرداخته شده و در نهایت، راهحلهای عملی برای خروج از این معضلات به او گفت و گو گذاشته شده است.
این روزها که نمایندگان مجلس ناظر بر نهادها و سازمانها انتخاب خواهد شد چند گزینه از کمیسیون فرهنگی مجلس در حال بازدید است که به زودی راهی شورای نظارت بر صداوسیما خواهند شد. سیداحسان قاضیزاده هاشمی در این دوره مجلس شورای اسلامی در کمیسیون صنایع و معادن وجود دارد و به تعبیرِ خودش دیگر در شورای نظارت بر صداوسیما عضویتی نخواهد داشت.
او در دورههای دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی بهگفتن نماینده این قوه، عضو شورای نظارت بر رسانه ملّی بوده است. او این چنین در دو دوره انتخابات دوازدهم و سیزدهم ریاستجمهوری بهگفتن نماینده این شورا در کمیسیون بازدید تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری مسئولیتدار ماموریت می بود،
اما با این اوصاف مدام در او گفت و گو فرهنگ، هنر و ورزش سرزمین وجود فعالی داشته است و جزو دغدغهمندان این حوزهها بهشمار میرود، چرا که در ماجرای حق پخش تلویزیونی ورود جدّی داشت و یا در او گفت و گو شفافیت مالی صداوسیما و افزایش سهم فرهنگ در بودجه سرزمین.
قاضیزاده هاشمی در قسمت اولِ او مباحثه که چند روز قبل انتشار شد به جریانِ پخش کالاهای لوکس و تجملگرا در آگهیهای بازرگانی که به دوره صداوسیمای قبل برمیگردد و کُددار کردن بودجههای صداوسیما و جلوگیری از پخش بیرویه تبلیغات در تلویزیون قدمهای بلندی برداشته شد، اشاره کرد.
تعداد بسیاری او را به آن سخن بگوییدهای جسورانه درمورد مانعتراشیهای دولت دوازدهم سپس از ساخت و پخش سریال «گاندو» میشناسند، روزهایی که دولتمردانِ زمان بهجستوجو گروگانگرفتن بودجه صداوسیما بهخاطر ساخت «گاندو» بودند.
مشروح این او مباحثه در قسمت دوم به فضای شبکه نمایشخانگی، ساترا، مرجعیت صداوسیما و سهم فرهنگ از بودجه کل سرزمین برمیگردد که در ادامه از نظرتان میگذرد:
* آیا شما عضویتی در شوراهای مربوط به ساترا داشتید؟
بله، در قبل عضویتی داشتم و مدتی نیز در شورای سیاستگذاری آنجا فعالیت میکردم. اما این عضویت بهطور حقوقی نبوده است و تنها به گفتن یک شخص حقیقی وجود داشتم.
با اهمیت ترین ضعف ساترا، فقدان قانون است/ ما به صداوسیما اظهار کردهایم این حالت به سودتان نخواهد می بود
* شورای نظارت تا چه اندازه توانسته است به مشکلات حاضر در عرصه نمایشخانگی رسیدگی کند؟ یکی از با اهمیت ترین مشکلاتی که تهیهکنندگان امروز تلویزیون با آن مواجهند، تضاد حاضر یا اصطلاحاً همان یک بام و دو هواییها است که بینِ دستمزدها و ممیزیهای تلویزیون و شبکه نمایشخانگی وجود دارد. برخی از تهیهکنندگان از این شرایط ناعادلانه رنج میبرند. به گفتن مثال، در رابطه دستمزدها، ما ناظر حالت ناهماهنگ و دوگانهای هستیم؛ برخی سریالها با بودجهای بالغ بر ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان تشکیل خواهد شد، در حالی که لوکیشن و بستر مهم آن فقطً به فضاهای آپارتمانی محدود میشود. حتی خبرهایی از دستمزد برخی بازیگران به گوش میرسد که با رمز ارز و دلار پرداخت میشود. بهنظر شما برای حل این تضاد چه راهکارهایی وجود دارد؟
در عرصه نمایش خانگی، ما با چندین چالش روبرو هستیم. یکی از این چالشها مربوط به کارکرد ساتراست. همان گونه که در ابتدای سخن بگویید اشاره کردم، ساترا بایستی بهگفتن یک تنطیم گر (رگولاتور) عمل کند، اما این نقش به یک قانون اشکار نیاز دارد. اکنون، با اهمیت ترین ضعف ساترا از نظر من، فقدان قانون است. این افتقانونی، ساختار قوت را تحت تأثیر قرار داده و صدمههای جدی به ساترا داخل کرده است. ما به صدا و سیما اظهار کردهایم که ادامه این حالت به سود آنها نخواهد می بود.
هماکنون، ساترا در عرصه موضوعاتی که مربوط به شکایات از برنامههای پلتفرمها است، با چالشهای جدّی روبه رو است. شکایاتی که به دستگاه قضایی اراعه خواهد شد، غالباً به صدور رأی نمیانجامند، چون دستگاه قضایی بهدرستی میگوید که قانونی برای برخورد و مجازات در این عرصه وجود ندارد. آییننامهها الزام قانونی ندارند و قانون واقعی تنها آن چیزی است که به تصویب مجلس و قبول شورای نگهبان رسیده باشد. در تعداد بسیاری از موارد، دستگاه قضایی به سود ساترا رأی نمیدهد.
پلتفرمها میدانند فقدان قانون وجود ندارد هرکاری میخواهند انجام خواهند داد
* حالت این لایحه به کجا خواهد رسید؟
به علت فقدان قانون، مصوبات و آییننامهها در دستگاه قضایی به پیگیری نمیانجامند. پلتفرمها نیز به خوبی از این حالت آگاهند و در تعداد بسیاری از عرصهها، آنچه که دلشان بخواهد، انجام خواهند داد. این کار آنها را به سمت عدم شفافیت سوق میدهد. به این علت، فقدان قانون علتشده نه ساترا بهخوبی میداند چه اختیاری دارد و نه پلتفرمها خود را ملزم به مراعات اصول و قوانین میدانند. به همین علت، نمیتوانم به مواردی که شما در خصوص قراردادها اشاره میکنید، جواب صریح و جامعی بدهم؛ در واقع نه قبول میکنم و نه تکذیب.
* آیا در دولت چهاردهم، وزارت ارشاد میتواند بهطور طلبکارانه عمل کند و جایگاه خود را از صداوسیما بگیرد؟
هماکنون وزارت ارشاد در عرصه تعیین و تدوین آییننامهها دارای اختیارات قانونی است و باید برای قانونگذاری اقداماتی انجام دهد. در این راستا، ملزوم است که با صداوسیما همکاری و شراکت داشته باشد.
من زیاد امیدی ندارم صداوسیما برای ساترا لایحهای بیاورد
* تکلیف از بین بردن خلأهای قانونی و فقدان قانون که شما به آن اشاره کردید، چه خواهد شد؟
صادقانه بگویم، با دقت به هشت سال تواناییای که در این حوزه دارم، باید بگویم که حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی را من به جریان انداختم. ما چندین دفعه اظهار کردیم که ورزش و صداوسیما هیچگونه قانونی اراعه نکردهاند. قرار می بود لایحهای به مجلس اراعه دهند، اما این کار انجام نشد. ساترا را نیز ما خودمان به وجود آوردیم. چرا که اگر عرصه بهطور کامل آزاد و رها باشد، هرکسی کار خود را میکند. ما میگوییم که لایحه را بیاورید، اما من امیدی ندارم. به شما نیز میگویم که نه وزارت ارشاد و نه وزارت ورزش، در رابطه حق پخش و یا ساترا توسط صداوسیما و وزارت ارشاد هیچیک از این دو لایحه را به مجلس نخواهند برد.
اگر مجلس بخواهد، باید از کمیسیون فرهنگی عمل کند و عزم و ارادهاش را برای به نتیجه رساندن این مطرح نشان دهد. در حالی که امکان پذیر انواع تقابلها و برخوردها از جانب این سه نهاد وجود داشته باشد، صداوسیما میتواند با همکاری وزارت ارشاد و وزارت ورزش، این دو لایحه را به مجلس ببرد. این کار به سود همه آنها خواهد می بود، اما نمیدانم؛ احتمالا تمایل دارند که حالت جاری ادامه یابد و فرآیندها در بستر مجلس باقی بماند.
ما همه کوششمان را در برنامههای ششم و هفتم انجام دادیم تا این مسائل را به سرانجام برسانیم، اما پافشاری بر این مسئله الزامی است که مجلس باید صفر تا صد این عمل های را بهطور کامل انجام دهد. در غیر این صورت، امکان پذیر فردا همین افراد بگویند که نیازهای ما را نادیده گرفتهاید و جوانب را بازدید نکردهاید. در این عرصه، ضمانت قانونی و مسئولیت وجود دارد و ملزوم است این لوایح به مجلس آورده شوند.
راه مهم نگه داری مرجعیت صداوسیما؛ باید کیفیت تولیدات افزایش یابد
* مسئلهای در رابطه مرجعیت صدا و سیما نقل کردید. اکنون که شما به این نوشته اشاره کردید، به نظر شما حالت مرجعیت صدا و سیما در شرایط حاضر و با وجود پلتفرمهای گوناگون و سهولت دسترسی مردم به محتواهای متنوع چطور است؟ با دقت به فضای مجازی و این که شورای نظارت نماینده مردم است، میدانم که شما با مردم در ربط هستید و نظرات و دغدغههای آنها را میشنوید. امروزه یکی از نگرانیهای مردم افت مخاطب و ضعف سریالها و برنامهها است. برنامهها دیگر همانند قبل جذابیت ندارند و طنزهای امروزی به اندازه طنزهای قبل اثرگذار نیستند. این چنین، چهرههای تازه نتوانستهاند مخاطبان را پای تلویزیون نگه دارند و این نوشته به افت مخاطب دامن میزند. در عین حال، ناظر تغییراتی نیز هستیم؛ برای مثالً شبکه خبر ۲ به تازگی راهاندازی شده در حالی که شبکه سلامت حذف شده است. هرچند که امکان پذیر این تغییرات به چابکسازی مربوط باشند، اما به نظر میرسد او گفت و گو به سمتی دیگر رفته است. به گفتن نماینده مردم، دبیر شورای نظارت و یک دغدغهمند در حوزه فرهنگی، لطفاً بفرمایید که واقعاً مشکل تلویزیون در چه نقطهای نهفته است که در سالهای تازه حداقل به نارضایتی مخاطبان منجر شده است؟
به گفتن یک کارشناس فرهنگی و از دیدگاه مردمی میخواهم به این نوشته بپردازم که بستر مصرف محصولات فرهنگی در سرزمین ما به یک بازار پویا تبدیل شده است. مردم به تولیدات فرهنگی با کیفیت رجوع میکنند، چون حق انتخاب دارند.
در اینجا دو او گفت و گو مهم وجود دارد: نخست، آینده رادیو و تلویزیون جاری با دقت به فناوریهای نوین ارتباطی به کجا خواهد انجامید. با دقت به این که مردم زیاد تر زمان خود را صرف منفعت گیری از تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی (فضایمجازی) میکنند، بهنظر میرسد که دنیای رسانه به سمت موبایلی شدن پیش میرود. در آینده، با ظهور چیپستها و فناوریهای تازه، هر فرد تبدیل به یک رسانه خواهد شد و همزمان تولیدکننده و مصرفکننده محتوا خواهد می بود.
دوم، با دقت به نتایج افکارسنجیهایی که انجام دادهایم، تا این مدت رادیو و تلویزیون از نظر دسترسی نسبی در موقعیت بهتری قرار دارند. اما سوال اینجاست که آیا این نقش آفرینی در آینده نگه داری خواهد شد؟ با دقت به رشد سریع بستر فضای مجازی و رقابتی که در این عرصه وجود دارد، به نظر میرسد که این فضا میتواند بهطور کامل رادیو و تلویزیون را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، مخاطب اکنون میتواند بین کالاها و تولیدات رسانه ای و انتخاب کند و این انتخاب، سرنوشت رسانههای سنتی را رقم خواهد زد.
مخاطبان اکنون بین محصولات فرهنگی انتخاب میکنند. در قبل او گفت و گو درمورد ماهواره و شبکههای ماهوارهای نقل می بود، اما اکنون مردم بهراحتی میتوانند محصولات فرهنگی مورد نیاز خود را از صدا و سیما دریافت کنند یا از پلتفرمهای داخلی و حتی خارجی منفعت گیری کنند. بهطور مثال، نفوذ پلتفرمهایی همانند نتفلیکس و یوتیوب در دنیای امروز غیرقابلتکذیب است.
مخاطب امکان پذیر یک برنامه ورزشی را از تلویزیون ببیند، اخبار را از جایی دیگر دریافت کند، و سریال یا مستند را از دیگر منبع های جستوجو کند. به این ترتیب، صدا و سیما باید کیفیت تولیدات خود را افزایش دهد تا بتواند مخاطبان را به خود جذب کند. اگر کیفیت برنامهها بالا برود، مخاطبان بهاختصاصی آنها که به جستوجو محتواهای باکیفیت می باشند، به آن مطمعن خواهند کرد.
تعداد بسیاری از برنامهها نیز بهصورت انحصاری تشکیل خواهد شد. برای مثال، در عرصه مسابقات ورزشی یا حق پخش فوتبالهای داخلی و خارجی، باید هزینههایی به کشورهای دیگر پرداخت شود تا بتوان پخش زنده آنها را دریافت کرد. به این علت، ترکیب این عوامل مشخص می کند که تلویزیون باید در اراعه محتواهای باکیفیت تلاش بیشتری کند.
در عرصه کارهای طنز، برنامههای کودک و نوجوان، و حتی تشکیل سرود و موسیقی، باید به سمت تشکیل آثار فاخر و دلنشین حرکت کرد. در حالی که احتمالا کارهای برجستهای وجود داشته باشد، اما تبدیل آنها به یک رویه مستمر و ممتاز تا این مدت محقق نشده است. در غیر این صورت، تلویزیون نباید در طول زمان با روندی کاهشی روبرو باشد.
اکنون، نموداری که ترسیم میشود نشاندهنده سیر کاهشی در تشکیل محتوا است. در فضای مجازی، مخاطبان به محتوای باکیفیت دقت بیشتری دارند و بهراحتی میتوانند از محصولات تلویزیونی نیز منفعتمند شوند. این بدان معنی نیست که فقطً آن محتوا را بهصورت وایرال پخش میکنند.
ماجرای افزایش سهم فرهنگ از بودجه کل سرزمین
* در این دوره مجلس شورای اسلامی، وقتی که کمیسیون فرهنگی میخواست شکل بگیرد، فردی تمایلی برای پذیرفتن مسئولیت نداشت. این اتفاق با انتقادات رسانهها هم همراه شد و انها گفتند که نمایندگان مجلس باید به وجود کمیسیون فرهنگی اهمیت دهند. این کمیسیون بهعلت همین بیتوجهی، مدتی در حالت بلاتکلیفی باقی ماند. اگر تمایل دارید، درمورد این مسئله هم توضیحی بدهید که آیا واقعاً دغدغه فرهنگی وجود نداشت یا این که در قسمتهای فرد دیگر مأموریتهای جدّیتری را جستوجو میکردند؟
کمیسیون فرهنگی بهگفتن یک نهاد تصمیمساز، اهمیت زیاد بسیاری دارد و او گفت و گوهای کلیدی و اساسی در آن نقل میشود. من ۸ سال پیش که داخل مجلس شدم، ابتدا تصمیم داشتم به کمیسیون برنامه و بودجه بروم، اما در آن زمان تصمیم روسای شعب رفتن بنده به کمیسیون فرهنگی می بود دلنشین است که بگویم دو دوره متوالی در کمیسیون فرهنگی باقی ماندم. در این هشت سال، من هفت سال عضو کمیسیون تلفیق بودجه بودم و بهگفتن نماینده کمیسیون فرهنگی در تلفیق بودجه فعالیت میکردم.
اگر بخواهم گزارشی از فعالیتهای مجلس اراعه دهم، باید بگویم که ما توانستهایم درصدهایی از بودجه را در حوزه فرهنگ افزایش دهیم. پیش از ورود ما، سهم بودجه فرهنگی تنها ۰.۷ درصد از بودجه عمومی کل سرزمین می بود، اما امسال این رقم به نزدیک به ۲.۳ تا ۲.۴ درصد رسیده است.
یعنی سهم فرهنگ از بودجه کل سرزمین بیشتر از سه برابر افزایش یافته است. این مسئله زیاد مهمی است، چرا که همه این دستاوردها با زحمات و کوششهای زیاد بهدست آمده است. نباید فکر کنید که ما با سخن بگوییدهای ساده به این نتایج رسیدیم؛ در واقع، جابجاییهایی از سهم دیگر قسمتها به حوزه فرهنگ صورت گرفته است.
در این دوره، بهعلت مسائل مربوط به منطقهای و حوزه انتخابیه ای که به آن تعلق دارم – که کاملاً صنعتی و مربوط به تشکیل و اشتغال است – دقت خاصی به این حوزه داشتهایم. برخی از عزیزان و دوستان جدیدی به مجلس آمده بودند من تصمیم گرفتم در این دوره در کمیسیون صنایع و معادن فعالیت کنم. در این هشت سال، همه کوششهایم به مباحث کلان دستگاههای سرزمین معطوف بوده و امیدوارم بتوانم در کنار حوزه فرهنگ، نقشی ایفا کنم.
با این حال، باید بگویم که در حوزه تشکیل و اشتغال، انتظارات بسیاری وجود دارد. تعداد بسیاری از افراد از ما انتظار دارند که نتایج ملموستری را مشاهده کنند. در حقیقت، ما همه این کوششها را برای صداوسیما انجام دادهایم و بهجستوجو خروجیهای قابل مشاهدهای هستیم. هنگامی سخن بگویید از اثربخشی عمل هایمان میشود، بعضی اوقات حس میکنم که خروجیها کافی نیستند. در برخی موارد، حتی هنگامی به نتایج مثبت میرسیم، حس میکنم که به رضایت وجدانی ملزوم نمیرسیم. امکان پذیر برخی افراد از ما بخواهند که بودجه بیشتری تخصیص دهیم، اما باید مسئولیتپذیری خود را در روبه رو این هزینهها درنظر بگیریم و بر اثربخشی آن پافشاری کنیم.
بنده در کنار عرصه فرهنگ هستم، چون برخی از دستگاههای فرهنگی بهاختصاصی مظلوم و نیازمند پشتیبانی می باشند. در عین حال، همیشه با چالشهایی مواجهیم؛ بهگفتن مثال، هر بار که دولتها لیست توزیع اعتبارات را اراعه خواهند داد، انتقاداتی نقل میشود.
من در تعداد بسیاری از اوقات، محکوم به سکوت بودم
از این هشت سال، بهاختصاصی در عرصه بودجه، فهمید شدم که نمیتوانم بهطور مؤثر خبررسانی کنم. حقیقت این است که در شورا و کمیسیونهای وابسته، بعضی اوقات حس میکردم محکوم به سکوت هستم. اگر میخواستم درمورد کارهایی که انجام دادهایم سخن بگویید کنم، طبق معمولً عکس العمل برانگیز می بود و به همین علت سکوت را برگزیدم.
سه برابر شدن بودجه فرهنگی، یک رخداد بزرگ است
این سه برابر شدن بودجه فرهنگی، واقعاً یک رخداد بزرگ است. هنرهای تجسمی هیچگاه به این اندازه بودجه نداشتهاند. حتی موسیقی و نمایشگاهها نیز در حوزههای گوناگون از دین و مذهب تا تئاتر و سینما، از این تحول بینصیب نبودهاند. اگر به سینما سپس از دوران کرونا و ورشکستگی سالنهای سینما پشتیبانی نمیشد، ممکن می بود سینمای ایران برای همیشه نابود شود.
به صندوق اعتباری هنر پشتیبانی نمیکردیم ورشکسته میشد
به صراحت میگویم که اگر درمورد کنسرتهای موسیقی و فعالیتهای حوزه تجسمی این اتفاق نمیافتاد به سمت تعطیلی میرفتند و اینجاست که اهمیت این پشتیبانیها زیاد تر نمایان میشود. این چنین، اگر پشتیبانیهای جدّی به صندوق اعتباری هنر انجام نمیشد، تعداد بسیاری از هنرمندان در دوران سخت اقتصادی خانهنشین میشدند و حتی حقوق و بیمهای برای آنها وجود نداشت. واقعاً فکر کنید که در آن شرایط، این افراد نهتنها از مسئولیت فراهم معیشت خود برنمیآمدند، بلکه در فراهم نیازهای اولیه خود نیز با مشکل روبه رو بودند.
این تغییرات نشاندهنده اهمیت حمایتاز هنر و هنرمند در جامعه است.
هزینههای پزشکی تعداد بسیاری از افراد فراهم شد و این کار به نوعی فراهم معیشت اولیه آنها می بود. بهعلاوه، ما به قسمت گردشگری نیز پشتیبانیهای قابل توجهی کردیم. تعداد بسیاری راهنمای گردشگری در سرزمین فعال می باشند و مطرحهای بومگردی و اعتباراتی که به گسترش هتلها و ارتقاء استانداردهای آنها تعلق یافت، مثالای از این پشتیبانیها است.
اندوختهگذاری در هتلداری و مشوقهایی همانند معافیتهای مالیاتی برای گسترش گردشگری و بومگردی، این چنین تسهیلات در تعرفههای آب، برق و گاز، به ما این امکان را داد که این قسمتها را از حالت تجاری خارج کنیم. این تخفیفها و پشتیبانیها تبدیل تشکیل رغبت و انگیزه برای اندوختهگذاری گسترده در صنعت گردشگری شد.
اینجا فقطً وزیر به تنهایی نمیتواند انجام بدهد و نیازمند قانونگذاری است
بهطور طبیعی، این تغییرات نیازمند قانونگذاری است و نمیتوان انتظار داشت که فقطً وزیر به تنهایی عمل کند. صندوق اعتباری هنر نیز به حمایتمالی بیشتری نیاز دارد و تعداد بسیاری از این مسائل نیاز به تصویب قانون دارند تا از نظارتهای سختگیرانه دستگاههای نظارتی مصون بمانند.
انتظار میرود حجم آگهیهای بازرگانی در صداوسیما به حداقل برسد
اگرچه سهم صداوسیما از بودجه نیز بهطور قابل توجهی افزایش یافته، اما انتظار میرود که او گفت و گو حجم آگهیهای بازرگانی را به حداقل برسانند و از طرفی کیفیت آثار نمایشی بالا برود. در این بین، صداوسیما در عرصه فضای مجازی داخل شد، اما پروژههایی همانند تلوبیون و سروش با چالشهایی مواجه شدند. ما امیدواریم که صداوسیما در حوزه رسانههای نوین با بودجه مناسب فعالیت کند و به اهداف خود دست یابد.
در او گفت و گو نظارت بر نمایشخانگی نیاز به سازمانی شبیه «آفکام» داریم
* این همکاریهای مشترک که اخیراً به اوج خود رسیده، موضوعی قابل تأمل است. دکتر جبلی به اهمیت تعامل بین نمایشخانگی و صداوسیما اشاره کردهاند. آیا شما روال قانونی و منطقی تشکیل سریال و برنامهسازی مشترک بین تلویزیون و یک پلتفرم خاص (شبکه نمایشخانگی) را روال و رویکرد مناسبی میدانید؟
در این عرصه، نیاز به سازمانی شبیه «آفکام» داریم. این سازمان باید بتواند مجوزها را صادر کند و در عین حال از وقوع تعارض و تضاد منافع جلوگیری کند. این نگرانی وجود دارد که خود سازمان به گفتن رقیب برداشت شود، چون هم مسئول نظارت است و هم امکان پذیر از نظر مالی تحت تأثیر قرار گیرد.
یقیناً پیش از این نیز ناظر پخش برخی سریالها از پلتفرمها و سپس پخش آنها در شبکههای تلویزیونی بودیم. این نوشته چیز جدیدی نیست و در قبل نیز توانایی شده است.
* منظورتان از سازمانی همانند به «آفکام» این است که نظارت بر نمایشخانگی به سازمانی فرایِ صداوسیما و ارشاد واگذار شود؟
بله، آفکام به گفتن یک سازمان مقررهگذاری عمل میکند و تواناییهای موفقی در کشورهای گوناگون دارد. این سازمان برای شبکههای خصوصی تلویزیونی مجوز فعالیت صادر میکند؛ برای مثالً پرس تیوی در انگلیس برای فعالیت خود از آفکام مجوز میگیرد. مسئله حائز اهمیت این است که آفکام خود تولیدکننده فیلم و سریال نیست.
این مدل میتواند بهطوری عمل کند که سازمانی جدا گانه، فراتر از تولیدکنندگان، مسئول نظارت باشد. به این ترتیب، اگر یک تولیدکننده بخواهد به طور مستقیم با مخاطب خود ربط برقرار کند، میتواند بدون این که نهاد نظارتی خود نیز تولیدکننده باشد، مسئولیتهای خود را ایفا کند.
قانون اشکار میکند که صداوسیما و وزارت ارشاد ضوابط ساترا را مراعات کنند
* منظورتان این است که یک پژوهشگاه یا دانشگاه، یا نهاد فرد دیگر که منافع خاصی در هردو قسمت نمایشخانگی و صداوسیما نداشته باشد، به گفتن نهاد تنظیمگر عمل کند؟
بله، قاعدهگذاری و نقش نهادهای نظارتی باید فراتر از فقطً اجرای قوانین باشد تا در آینده به چالشها و انتقادات نپردازند. اکنون، قانون اشکار میکند که صداوسیما و وزارت ارشاد ضوابط ساترا را مراعات کنند. اما هنگامی او گفت و گو از جریمهها و شکایتها پیش میآید، این سوال نقل میشود که کدام قانون میتواند این موارد را محکوم کند و چه نوع مجازاتی برای آن تعیین شده است؛ اکنون هیچ کدام از این موارد اشکار نیست.
او گفت و گو حق پخش مسابقات ورزشی و شفافیت مالی صداوسیما را برای اولین بار پیگیری کردیم
* آیا مسئله فرد دیگر وجود دارد که بخواهید نقل کنید؟
میخواستم بگویم که برخی از فعالیتهای صورت گرفته برای اولین بار بوده همین حق پخش، حق پخش در سرزمین ما بهطور رسمی پایهگذاری شد، این مفاهیم در قوانین بینالمللی وجود دارد، اما در ایران تا این مدت این چنین عباراتی بهطور رسمی تعریف نشده می بود. اکنون سازمان برنامه و بودجه نیز به این نوشته دقت کرده و حق پخش را در بودجه لحاظ کرده است.
ما به جستوجو شفافیت هستیم. در تعداد بسیاری از کشورهای دنیا، اگر شما به گفتن یک حمایتکننده مالی در یک برنامه شرکت کنید، نمیتوانید از حمایتمالی خود در برنامههای دیگر به طور همزمان منفعتبرداری کنید. برای مثال، اگر شما به یک تیم ورزشی مبلغی پرداخت کردهاید و سپس در برنامهای تنها بخشی از لوگوی آن تیم نمایش داده شود، میتوانید شکایت کنید. اما در سرزمین ما، تا این مدت این چنین مفهومی وجود ندارد و نیازمند تعریف و تنظیم آن هستیم.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع