روایت بازیگر سریال «سلمان فارسی» درمورد کارگردانی میرباقری_خبرخوان

به گزارش خبرنگار فرهنگی ، شیما محمدی که با سریال «شاهگوش» ساخته داودمیرباقری به دنیای بازیگری معارفه شد، اظهار داشت: در سریال شاهگوش (۱۳۹۲ سیدداود میرباقری) کاملاً تیپ بازی کردم که چاشنی طنز هم داشت. اما در جاهایی نقش جدّی می‌شد و در جایگاه یک خبرنگار با آقازاده‌ها مقابله می‌کرد. درواقع آزاده پاکباز، نقش زیاد سختی می بود، آن هم در شرایطی که در زندگی شخصی خودم از فضاهای سیاسی و جملات سیاسی زیاد دور بودم و مونولوگ‌های سیاسی شگفت و غریبی در این سریال داشتم.

او گفت: بعد از ایفای نقش در شاهگوش تماس‌های بسیاری داشتم که در نهایت به عقد قراردادی با حسین تبریزی در سریال «کیفر» منجر شد.

این بازیگر تئاتر و تلویزیون که در حال ایفای نقش در مجموعه «سلمان فارسی» به کارگردانی داود میرباقری است، او گفت: داود میرباقری پدر سینمای من می باشند، زیاد مدیون او هستم، زیاد از او آموختم و از صبری که در روبه رو من به خرج دادند تا بتوانم بهترین خودم را اراعه کنم، قدردانم.

محمدی افزود: با دقت به کاریزمایی که آقای میرباقری دارند و کارهای او عموماً دیالوگ‌محور و مونولوگ‌محور است، یک بازیگر باید حافظه بی‌نظیری داشته باشد که بتواند به این قبیل کارها راه اشکار کند و ملزوم است بداند که جنس بازی در کارهای آقای میرباقری از دیگر کارگردان زیاد جدا است.

بازیگر فیلم سینمایی «بی‌بدن» که توانایی بازی در دو نقش در «باورم کن» و «عمر ستاره» به گفتن خواهران دو قلو را هم داشته او گفت: آقای میرباقری از یک اشتباه و نادرست هم نمی‌گذرند و امکان پذیر برداشتی ۵۰ بار تکرار شود. من در سلمان فارسی با «ماهگل» زندگی کردم و با سلمان فارسی که اغاز بازی‌ام از فروردین ماه می بود، بهترین بهار زندگی من رقم خورد.

محمدی خاطرنشان کرد: آقای میرباقری زمان مصاحبه برای کار به من او گفت «می‌خواهم گردآفرید را برای من زنده کنی؛ زنی جنگجو و مبارز اما در عین حال عاشق‌پیشه.» برای این نقش در رابطه گردآفرید مطالعه و تحقیق کردم. دوره‌های رزمی را هم زیر نظر خودشان سپری کردم. سکانس‌های مربوط به شمشیربازی را در یک برداشت یا نهایت دو برداشت بازی می‌کردم.

بازیگر مجموعه «شاهگوش» درمورد نحوه ورود خود به سینما او گفت: هنرهای تجسمی دروازه ورود من به سینما می بود. با پیشینه فعالیت در فرهنگسرا یک مرکز فرهنگی هنری دایر کردم. قرار می بود در جشن کارگردان‌ها که به میزبانی داریوش فرهنگ در باغ موزه هنر برگزار شد، گزارشی بنویسم که در آنجا  با یکی دو کارگردان آشنا شدم و این اغاز قدم‌های من برای ورود به سینما می بود.

او گفت: پاییز سال قبل برای بازی در تئاتر «محاکمه یک جسد» که به زبان آرکائیک می بود، از آقای مسافرآستانه تقدیرنامه گرفتم. با داود بنی‌اردلان تئاتر را اغاز کردم و بعد از چند کار نمایشی دیگر داخل عرصه عکس شدم. در اولین باران پاییزی توانستم در کنار مرحوم استاد جمشید مشایخی در نقش مسوول یک فرهنگسرا که آن زمان شغل خودم نیز می بود بازی کنم. نقش مسوول فرهنگسرایی که برای یک استاد پیشکسوت قرار می بود جشن بزرگداشتی بگیرد.

محمدی خاطرنشان کرد: از آنجایی که کاظم دانشی بازی من در نمایش «مغازه خودکشی» را دیده می بود و نقدهای تعداد بسیاری هم در رابطه نقشم در این کار نوشته شده می بود، به پروژه «بی‌بدن» معارفه شدم، در ابتدا قرار می بود نقش زن پژمان جمشیدی را بازی کنم که در نهایت به نقش خواهر الناز شاکردوست در این کار جابجا شد. بخشی از دیالوگ‌های من در این کار با وجود این‌که بازی‌های حسی هم بودند حذف شد و از این بابت متأسف شدم.

انتهای مطلب/