به گزارش خبرخوان
خبرگزاری تسنیم– مجتبی برزگر: محمدمهدی جلالیان، بنیانگذار و مدیرعامل استودیو کمیکا، به گفتن یکی از چهرههای برجسته و اثرگذار در عرصه انیمیشن و گرافیک ایران، با پشتکار و خلاقیت خود در تشکیل آثار هنری نوآورانه شناخته میشود. او از سنین کودکی علاقهمند به دنیای رنگها و حرکتها می بود و این عشق به انیمیشن، مسیری متفاوت را برای او رقم زد.
جلالیان با تأسیس استودیو کمیکا در تلاش است تا انیمیشنهای با کیفیت و داستانهای جذابی را به مخاطبان ایرانی و جهانی اراعه دهد. آثار او نه تنها در سطح داخلی، بلکه در جشنوارههای بینالمللی نیز مورد دقت قرار گرفته و جوایز بسیاری را به خود تعلق دادهاند.
در این مصاحبه، به بازدید مسیر حرفهای محمدمهدی جلالیان خواهیم پرداخت، از ازمایش ها و چالشهای او در این صنعت پررقابت خواهیم شنید و نگاهی به آیندهی انیمیشن در ایران خواهیم انداخت. جلالیان با صراحت و شجاعت، افکار و نظرات خود را درموردی چالشها و زمانهای حاضر در صنعت انیمیشن گفتن خواهد کرد و از تأثیر هنر بر جامعه سخن خواهد او گفت.
این گفتگو فرصتی است تا به عمق تفکرات یک کارگردان خلاق و مدیری اثرگذار در دنیای انیمیشن پی ببریم و دریابیم که چطور او و استودیو کمیکا میتوانند بر آینده این صنعت تأثیر بگذارند.
مشروح این او مباحثه را در ادامه بخوانید:
دنیا میخواهد یک کاراکتر خلق کند؛ با کمیک اغاز میکند
* بگذارید در ابتدای مصاحبه از «ایلیا تولد قهرمان» اغاز کنیم. امروز تعداد بسیاری از کودکان با تماشای انیمیشنهای خارجی، قهرمانان پوشالی را برای خود برمیگزینند؛ یا به جستوجو اسپایدرمناند و یا بتمن! چه شد که به سراغ قهرمانسازی برای کودکان و نوجوانان رفتید، که این خود اتفاق مهمی است؟
ببینید، دغدغه ما هم دقیقاً همین می بود. مسأله مهم این می بود که چرا مجموعه کمیکا راهاندازی شد. در دنیایی که حتی کشوری همانند آمریکا، با پیشینهای کمتر از چند صد سال، به خلق قهرمانانی چون اسپایدرمن و بتمن میپردازد و این شخصیتها به شهرت جهانی میرسند، کودکان و نوجوانان ایرانی نیز با این شخصیتها همذاتپنداری کرده و به آنها علاقهمند خواهد شد. در حالی که ما در این عرصه احتمالا موفق نبودهایم.
با این که فرهنگ غنی و شخصیتهای زیاد معروف و برجستهای داریم، یکی از دلایل مهم این ناکامی این است که احتمالا به حلقههای درست ورود نکردهایم. ما اکنون بر روی یک مدیوم رسانهای همانند کتابهای کمیک، انیمیشن و اسباببازی متمرکز شدهایم. همه اینها مؤثرند، اما مسئله این است که آنها برخی ویژگیهای کلیدی را ندارند. در واقع، وقتی که دنیا میخواهد یک کاراکتر خلق کند، از پایه (بیس کار) با کمیک اغاز میکند.
«تولد یک قهرمان» به پرتیراژترین کتاب کودک و نوجوان تبدیل شد
* چرا کمیک؟ چرا انیمیشن نه؟
ما برای شخصیتسازی به دو اصل زیاد مهم نیاز داریم: اول، ربط مستمر با مخاطب، نه تنها برای یک روز یا یک ماه، بلکه برای سالها. دوم، نیاز به سنجش ذائقه و تلاش و اشتباه با مخاطب داریم. هنگامی میخواهید انیمیشن تشکیل کنید، امکان تلاش و اشتباه چندان وجود ندارد؛ شما باید یک فیلم بسازید و آن را به اکران بگذارید و در نهایت یا موفق میشوید یا نه.
در دنیا، قبل از ورود به این عرصه، بستری وجود دارد به نام کتابهای کمیک که هزینه تولیدش پایینتر است و میتواند به طور ماهانه تشکیل شود و در بازار قرار گیرد. در این بستر، هنگامی کاراکتر را خلق میکنید، احتمالا رشد و معروفیتش آرامتر اتفاق بیفتد، اما ما میگوییم عمق نفوذش زیاد تر است و ربط بیشتری با مخاطب برقرار میکند و میتواند به طور مستمر پیشرفت کند. این هدفی می بود که ما دنبالش بودیم.
برای این که بتوانیم یک کاراکتر را در کمیک خلق کنیم، ابتدا باید به درجهای از مطمعن برسیم و سپس به حوزههای دیگر همانند موشن کمیک، انیمیشن، نوشتافزار و بازی داخل شویم تا این چرخه را کامل کنیم. ورود به این چرخه باید بعد از آن باشد که کاراکتر شکلی گرفته و مبنای بازخوردی از مخاطب اشکار کرده باشد.
این روال در رابطه «ایلیا تولد قهرمان» نیز اتفاق افتاد. این کمیک از سال ۱۳۹۸ داخل بازار شد و اکنون به یکی از پرتیراژترین کتابهای کودک و نوجوان در سرزمین تبدیل شده است. در حالی که طبق معمولً در حوزه نشر کودک و نوجوان تیراژهایی بین هزار تا سه هزار جلد مشاهده میشود، «ایلیا» با فروش بیشتر از دویست هزار جلد، پیروزی چشمگیری را توانایی کرده و به طور سریالی در حال چاپ و انتشار کردن است.
علاوه بر این، این کار توانسته است به حوزههای دیگر نیز داخل شود. به گفتن مثال، دو سال است که نوشتافزارهای مرتبط با «ایلیا» به طور جدّی تشکیل خواهد شد و یکی از پرفروشترین نوشتافزارها در نمایشگاهها می باشند. این چنین، برای هر تکه از این مجموعه، یک موشن کمیک تشکیل شده که جزو کارهای زیاد پربازدید است و در پلتفرمهایی همانند تلوبیون جزو پیشنهادهای اول قرار دارد. اکنون، انیمیشن «ایلیا» نیز در حال تشکیل است تا در دو سال آینده به سینما بیاید.
«روشنک» را در جواب به پسرانه بودن «ایلیا» تشکیل کردیم
* او گفت و گو را به سمت خود کمیکها ببریم؛ روال انتشار کردن کتابهای کمیک «ایلیا» به چه صورت پیش میرود؟
بله، این روندی که کمیکها در حال طی کردن می باشند، شامل کاراکتر «ایلیا» نیز میشود. از ابتدای امسال، شخصیتهای جدیدی برای مخاطبان متنوعتر خلق شدهاند. برای مثال، تعداد بسیاری از دختران ابراز میکردند که کار «ایلیا» زیاد تر جنبه پسرانه دارد و فضای اکشن و خشونتش زیاد تر به پسران مرتبط است.
برای جواب به این نیاز، کاراکتری به نام «روشنک» تشکیل شد که با استقبال زیاد خوبی از سوی دختران روبه رو شد. در چاپ اول، بیشتر از ۱۰ هزار جلد از این کتاب به فروش رفت که عدد قابل توجهی است. در واقع، در همه این موارد، شخصیتهایی که به گفتن کتاب اراعه خواهد شد، درون کمیک وجود داشته و کم کم رشد کردهاند.
* یعنی همه اینها در کمیک اتفاق میافتد؟ آیا کاراکترهای فرد دیگر هم دارید و آیا هر یک از آنها در دنیای مجزایی با یکدیگر به طور کمیک ساخته خواهد شد، یا همه اینها در جریان کمیک قرار دارند؟
بله، شخصیتهای جدیدی که معارفه خواهد شد، در قالب همان پایه یا بیسِ «ایلیا» قرار دارند. اکنون، دنیاها از هم مجزا می باشند؛ یعنی «روشنک» یک دنیای جدا گانه دارد و «ایلیا» نیز از دنیای خاصِ خودش برخوردار است. اما مبنای فانتزی آنها یکی است. این مبنا مشترک است و با پیشرفت داستان، کم کم این دنیاها به هم متصل خواهند شد.
برای مثال، در جلد دوازدهم «روشنک»، امکان پذیر ایلیا به دنیای روشنک برود و روشنک داخل دنیای ایلیا شود. به این نوع تعامل های «کراساُور» داستانی حرف های میشود. این کراساُور اتفاق میافتد، اما هر یک از این شخصیتها مخاطبان مجزایی دارند و اهداف محتوایی متغیری را جستوجو میکنند. ما مدام با این چالش روبه رو بودهایم که چیزی را اراعه میکنیم، اما به بازار و نیازهای مخاطبان فکر نمیکنیم.
دقت به بازار کاراکترهای انیمیشنی و عروسکی
* بله، به گفتن مثال، ما کلاه قرمزی را میآوردیم، اما به این فکر نمیکردیم که این شخصیت میتواند در نوشتافزار ما، در عروسکها و این چنین در کتابها و دیگر مواردی که به آن اشاره کردید، وجود داشته باشد.
به نظر میرسد در دو یا سه سال تازه، زیاد تر به این نوشته فکر میشود و دقت بیشتری به آن معطوف شده است.
* اکنون شما بازاری را برای خود تشکیل کردهاید و در آن بازار، به کلمه کارگردانی کرده و مرحله های را به دقت طراحی کردهاید. این اتفاق زیاد خوبی است؛ به طوری که شما کمیک، کتاب، نوشتافزار و اکنون انیمیشن را تشکیل میکنید.
این روال واقعاً تحسینبرانگیز است. وقتی که این مرحله های به درستی طی میشود، کودک و خردسال به آمادگی روحی و ذهنی ملزوم برای استقبال از انیمیشن میرسند. من نیز دقیقاً همینطور فکر میکنم. یکی از بزرگترین ضعفهایی که وجود داشت، این می بود که نگاه جامعی در این عرصه وجود نداشت. به عبارت دیگر، در تعداد بسیاری از موارد، هم چنان این مشکل پابرجاست. به گفتن مثال، شخصی که انیمیشن تشکیل میکند، تنها به جنبه انیمیشن دقت دارد و به فروش آن میاندیشد، بدون این که به ارتباطش با دیگر عناصر، همانند عروسکها و کاراکترها، دقت کند. در نتیجه، تعداد بسیاری از عروسکها و کاراکترهای ما آمده و رفتهاند و هیچ اتفاق خاصی برایشان نیفتاده است.
* به نظر میرسد پلتفرمها (نمایشخانگی) رویکردهای تبلیغاتی را بهخوبی پیش میبرند، چون این مجموعهها خصوصی می باشند و برای رسیدن به درآمدزایی، به این چنین اقداماتی روی میآورند. در قبل، این رویکردها زیاد تر از سوی نهادهای دولتی انجام میشد که هرچند خلاقیت و نوآوریهای خوبی داشتند، اما نمیدانستند چطور آنها را به درستی اراعه کنند. درمورد «اراعه» با هم سخن بگویید کنیم که ما در بازار توزیع انیمیشنها، کمیکها و معارفه قهرمانانمان برای کودک، نوجوان و خردسال همیشه با مشکلاتی روبه رو بودیم، اما در چند سال تازه ناظر تغییرات مثبتی هستیم. این روال را چطور برسی میکنید؟
امروز، انیمیشنها در گیشه فروش زیاد موفقتر شدهاند و این مسئله جالبی است. یکی از مسائلی که باید به آن دقت کنیم و در دو یا سه سال تازه بهبود یافته، این است که ما باید به شخصیتها و کاراکترها هویت ببخشیم و به جستوجو ترویج آنها باشیم. پیش از این، زیاد تر بر روی محصول تمرکز داشتیم و به جنبههای دیگر دقت نمیکردیم. به گفتن مثال، هنگامی عروسکهایی همانند دارا و سارا تشکیل میکردیم، تنها به فروش آنها فکر میکردیم. این رویکرد علتمیشد که در صورت روبه رو با مشکلات فروش، عدم دقت به زنجیرههای دیگر تبدیل ناکامی میشد.
اما هنگامی به شخصیتها دقت کنیم، دغدغه مهممان این است که چطور این کاراکترها شناخته شوند. با کنار هم گذاشتن همه حلقههای این زنجیره، میتوانیم با همافزایی، نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهیم و قوت یکدیگر را تحکیم کنیم. علاوه بر این، باید به نیاز نسل تازه نیز دقت کنیم. امروز، ورود کودکان و نوجوانان به سینما و کتابفروشیها نسبت به دو دهه قبل قابل قیاس نیست. این نسل با قوت و اختیار بیشتری نسبت به خانوادههایشان در خرید وجود دارد.
این تغییرات نشاندهنده یک چرخه اقتصادی و بیزینسی (تجاری) جدّی است که به نظر میرسد در نگاه دولتی کمتر به آن دقت شده، در حالی که قسمت خصوصی با دقت بیشتری به این نوشته پرداخته است.
ما با کودکانی کار داریم که به سمت نوجوانی میروال
* بیایید به محتوا بپردازیم؛ میخواهید چه چیزی را به مخاطب اراعه دهید؟ ابتدا، با کدام قشر مشخصاً کار دارید؟ آیا مقصد شما خردسالان است یا کودکان؟
قطعاً فکر میکنم زیاد تر رویِ کودکان متمرکز هستیم، یقیناً در اینجا برخی از کتابها امکان پذیر رده سنی خاصی داشته باشند یا نداشته باشند. همه کتابها در نهایت به این نوشته اشاره دارند. بله، همه این کتابها برای سنین پایین طراحی شدهاند و این مسئله مثبتی است.
* یعنی کودکی که به سمت نوجوانی میرود؟
بله، تقریباً میتوانیم رنج سنی ۷ تا ۱۶ سال را در نظر بگیریم. این کودکان دیگر دوران خردسالی و زیر هشت سالگی را پشت سر گذاشته و به حوزه نوجوانی داخل خواهد شد. ما چند قضیه مهم داریم. میگوییم که ما محتواهای بسیاری داریم، فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی داریم و شخصیتهای زیاد برجستهای در تاریخ اسلام، تاریخ ایران و این چنین تاریخ معاصر داریم. اما آیا فقطً با نوشتن داستانی درمورد یک شهید میتوانیم آن نوجوان را جذب کنیم؟
آیا واقعاً او میتواند زندگی و تعامل های شخصیتی همانند حاج قاسم سلیمانی را فهمیدن کند؟ قضیه این است که نوجوان امروز به فرمت و مدل جدیدی از اراعه محتوا نیاز دارد.
این نیاز برای جذابیت داستانهای فانتزی و طرفداری آنها در دنیا و حتی در ایران است. به یاد داریم که در کودکی، مادربزرگهایمان داستانهای «هزار و یک شب» را برای ما تعریف میکردند و این داستانها برایمان دلنشین بودند. چرا؟ چون در آن زمان، تخیل و دنیای شگفت و غریب برای ما دلنشین می بود.
بچهها طبق معمولً به سمت داستانهای فانتزی و ابرقهرمانها میروال، نه به این علت که در ایران شخصیت الگو نداریم. ما شهیدان بسیاری داریم، اما مشکل این است که چطور این شخصیتها را منتقل کنیم. امروز، روایتهای واقعگرایانه برای نوجوانان جذابیت کمتری دارند.
به این علت، من تصمیم گرفتم که همان محتوای اصیل و شخصیتهای بارز فرهنگی ایرانی-اسلامی را در قالب یک شخصیت فانتزی اراعه دهم. این چکیده شخصیتها میتواند جذابیت بیشتری برای مخاطب تشکیل کند.
ما میخواهیم شخصیتهای اصیلِ ایرانی را معارفه کنیم/ «مرشد چلویی» را چه فردی میشناسد؟
* به این معنی که ایلیا یا روشنک تلاش میکنند نمادی از شخصیتهای اصیل ما باشند، درست است؟
به گفتن مثال، فکر کنید در داستان ما شخصیتی به نام مرشد چلویی وجود دارد. آیا او را میشناسید؟ نه، احتمالا زیادها او را نشناسند. اما او شخصیتی معروف است. اگر امروز به یک دبیرستان یا مدرسه راهنمایی بروید و سوال کنید مرشد چلویی چه مقدار شناخته شده است، به گمان زیادً جوابهای بسیاری نخواهید شنید.
ببینید، دغدغه من این است که زیاد از مردم او را نمیشناسند. به گفتن مثال، احتمالا فقط تعداد معدودی از افرادی که عکسهای قدیمی میگیرند او را بشناسند. مرشد چلویی امروز در جامعه شناخته شده نیست. یکی از راهها این است که من داستان مرشد چلویی را بنویسم. برای مثالً میتوانیم کتابی به نام «بهترین کاسب قنبر» بنویسیم. اما در داستانهای ما، شخصیتی به نام ابراهیم هادی داریم که انیمیشن او را ساختهایم. این انیمیشن زیاد تلخ می بود.
در داستان ایلیا، او شخصیتی است که به قوت رسیده و با دشمنان میجنگد. در این داستان، یک پیرمرد در بازار وجود دارد که بعضی اوقات آنجا غذا میخورد. او همان مرشد چلویی است. اگر طراحی این شخصیت را در کتاب ببینید، دقیقاً شبیه مرشد چلویی است. اکنون، اگر صفحات کتاب را باز کنید، طراحی او را مشاهده خواهید کرد؛ همان تابلویی که مرشد چلویی بالای سرش داشت که به همه نسیه میداد.
بعد برای من اسم اهمیت ندارد. پدر ایلیا از شخصیت ابراهیم هادی الهام گرفته شده است. اکنون ابراهیم هادی که اصلاً مجرد بوده، اما قضیه من این نیست که او بخواهد مشی ابراهیم هادی را یاد بگیرد.
یعنی او نمیتواند مشی و سیره ابراهیم هادی را بهطور مستقیم یاد بگیرد. به همین علت، مخاطبان امروز ایلیا فقط شامل یک سری مخاطبان مذهبی نیستند. بلکه همه اقشار جامعه بهصورت غیرمستقیم با این محتوا ربط برقرار میکنند. در واقع، ما آرام آرام آن سبک زندگی و قیمتها را به این داستان داخل میکنیم.
مقصد مهم کمیکها، بالا بردن افزایش سرانه مطالعه کودکان/ چطور به موشن کمیک دسترسی اشکار کنیم؟
* درمورد مجموعه کمیک «ایلیا تولد یک قهرمان» توضیحات بیشتری بدهید. تا بحال چه مقدار از این مجموعه آماده شده و قرار است مسیر آن چطور ادامه یابد؟
اکنون، بیست جلد از «ایلیا» انتشار شده و جلد بیست و یکم ماه آینده به بازار خواهد آمد. هر کدام از این جلدها دارای بارکد خاصی می باشند و ما یک اپلیکیشن اختصاصی طراحی کردهایم. بچهها با نصب اپلیکیشنِ «ایلیا تولد یک قهرمان» میتوانند کتاب را اسکن کرده و آن را بهصورت موشن کمیک مشاهده کنند. این برای آنها زیاد دلنشین است.
یکی از اهداف مهم این کمیکها، افزایش سرانه مطالعه و کتابخوان کردن کودکان است. توانایی نشان داده که از سال ۲۰۰۷ بهعلت وجود کمیکها، سرانه مطالعه در آمریکا بهشدت افزایش یافته است. هنگامی شما کتابی ۲۰۰ صفحهای با واژههای زیاد جلوی یک کودک میگذارید، او امکان پذیر رغبت نکند آن را بخواند.
ما یک کلمه داریم که میگوید تا وقتی که یک کتاب را همه نکردهاید و لذت مطالعه زیر زبانتان نیامده، هیچگاه کتابخوان نخواهید شد. کمیکها تلاش میکنند این کار را برای کودکان آسانتر کنند.
بهگفتن مثال، رمانی که امکان پذیر ۳۰ تا ۶۰ هزار واژه داشته باشد، در قالب کمیک به ۳ هزار واژه افت مییابد و زیاد تر به عکس میپردازد. این علتمیشود جذابیت آن نزدیک به انیمیشن باشد، اما هم چنان ویژگیهای یک کتاب را نگه داری کند.
انیمیشن «ایلیا تولد یک قهرمان» در راه
* دوستان و همکارانتان در مؤسسات دیگر مشغول تشکیل انیمیشن می باشند. اما شما این مسیر را انتخاب کردید یقیناً به این مسئله هم اشاره کردید که انیمیشن «ایلیا تولد یک قهرمان» در دو سال آینده تشکیل خواهد شد…
بله، ان شاءالله تشکیل میشود و امیدوارم به سینما بیاید و در بازار جهانی موفق عمل کند.
چرا کمیک اول انتخاب شد و انیمیشن بعداً؟
* اما میخواهم بپرسم با دقت به اندیشه و فناوری که دارید و تیم خلاقی که در اختیار دارید، چرا به سمت تشکیل کمیک رفتید و انیمیشن را انتخاب نکردید؟
ببینید، دغدغه و مقصد من فقطً تشکیل یک محصول خوب و خلق کاراکتری می بود که کودکان بتوانند با آن زندگی کنند؛ بخوابند و بیدار شوند و همه حرکات زندگیشان را با آن پیش ببرند. برای این کار نیاز به دو اتفاق داشتم: نخست، باید محصولی تشکیل میکردم که محدود به امروز یا این هفته و این ماه نباشد.
برای تشکیل انیمیشن سینمایی، شما طبق معمولً دو سال پیش کار را اغاز میکنید و برای یک اکران سهماهه آماده میشوید. اما سپس از این سه ماه چه اتفاقی میافتد؟ کاراکتر شما فراموش میشود و هیچکس دیگر آن انیمیشن را به یاد نمیآورد. واقعاً چه فردی امروز انیمیشنهایی که قبلاً اکران شدهاند را برای دارد؟
کمیک به ما این امکان را میدهد که مدام با مخاطب در ربط باشیم و توانایی تشکیل مستمر را به ما میدهد. این زنگ در ذهنم به صدا درآمد که باید این کاراکتر را خلق کنم. کودکان و نوجوانان ما به این چنین شخصیتی نیاز دارند.
آیا شما چیزی دیدید که شما را اذیت میکرد؟ چیزی که میگفتید این قهرمان نیست؟ پیش از این من خودم انیمیشن تشکیل میکردم و هنگامی بچهها انیمیشن را میدیدند، به آخر میرسید. اما در کنار این، میدیدم که بچهها با اسپایدرمن زندگی میکنند. داخل فروشگاه اسباببازی خواهد شد و میگویند: «اسپایدرمن کجاست؟ من آن را میخواهم!»
امروز اگر اسپایدرمن و بتمن در دنیا معروف شدهاند، بخشی از آن به علت پشتیبانیهای سیاسی است. به گفتن مثال، جرج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا، میآید و میگوید: «من طرفدار بتمن هستم» و اینگونه به تبلیغ او میپردازد.
* چرا دنیای امروز، دنیای کمیک است؟
چون شما میتوانید کمیک را با هزینهای پایین تشکیل کنید و بهطور مداوم داخل بازار کنید. تیراژ کتابهای کمیک در دنیا مدام در حال افزایش است. اگر یک انیمیشن ساخته شده، میتوان با تشکیل کمیک، آن را زنده نگه داشت. بهگفتن مثال، اگر شخصیت «بچه زرنگ» تشکیل شود، باید آن را به کمیک هم تبدیل کرد. اکنون که این انیمیشن در سینما موفق بوده و نزدیک به ۵ میلیون مخاطب داشته، چه طور میتواند با «بچه باحال» ربط برقرار کند؟
توضیحاتی درمورد روش خرید کتابهای کمیک
* چطور مخاطبان علاقهمند میتوانند کتابهای کمیک شما را تهیه کنند؟
شما میتوانید این کتابها را هم در فروشگاههای کتاب اشکار کنید و هم از طریق وبسایت ما، یعنی «کمیکا» به نشانی komika.ir خریداری کنید. قیمت تکجلدیها ۷۸ هزار تومان است و جلدهای دوگانه ۱۳۸ هزار تومان. تلاش کردهایم قیمتها به طوری باشد که همه اقشار جامعه بتوانند از آن منفعتمند شوند.
بهعلاوه، ما تنها استودیویی هستیم که خدمات اختصاصیای اراعه میدهیم. میگویم برای فهمیدن کیفیت ایلیا، کافی است چند جلد از این کتابها را روی میز بگذارید و کنار بروید. مطمئنم بدون هیچ توضیحی مخاطبان به سمت آن خواهند رفت.
سپس از انتخاب کتاب مورد نظر، با اسکن بارکد آن میتوانید نسخه دیجیتال را نیز دریافت کنید و بهراحتی با دوبلهای باکیفیت و انیمیشنهای دلنشین تماشا کنید. این دوبله توسط تیم حرفهای «سورن استودیو» انجام میشود و بازخورد خوبی از بچهها داشته است.
در نهایت، بهخاطر خصوصی بودن مجموعهمان، سازمانهای مختلفی به خرید حقوق این آثار تمایل دارند.
این کمیکها برای کودکانی مؤثرتر است که به مطالعه کتاب عادت ندارند
* چه مقدار زمان برد تا این کمیکها تشکیل شوند؟
ما از سال ۱۳۹۶ کار را اغاز کردیم. در سال ۱۳۹۹ ایده شکل گرفت و تیم ما بهصورت کوچک و کمتعداد متشکل از چهار یا پنج نفر، راه اندازی شد. جلد اول کمیک تا سال ۱۳۹۸ آماده شد و بعد از ورود به بازار، بازخوردهای بسیاری دریافت کرد و کم کم اصلاح شد. اکنون، نسخه یازدهم این کمیک را در دست دارید که شامل تغییرات قابل توجهی در رنگ، گرافیک و داستان است تا به نسخهای برسیم که هنگامی آن را به کودکتان اراعه میدهید، مطمئناً برایِ او دلنشین و قشنگ خواهد می بود. بهخصوص، کودکانی که به مطالعه کتاب عادت ندارند، با این موشن کمیک ربط خوبی برقرار میکنند.
اقتضائات به ما میگوید فعلاً در ژانر ابرقهرمان متمرکز باشیم
* آیا در ژانرهای دیگر هم تصمیم فعالیت دارید یا خیر؟
بله، ما تصمیم داریم در ژانرهای فرد دیگر نیز کار کنیم. اما تا این مدت در ژانر ابرقهرمانی متمرکز هستیم. ابرقهرمانها بر پایه سلیقههای گوناگون متفاوتاند؛ همانند اسپایدرمن و بتمن که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. بتمن یک ضدقهرمان است و ددپول هم یک ضدقهرمان دیگر با جنبههای خاکستری. بهگفتن مثال، کاپیتان آمریکا یک ابرقهرمان ملی است و واندر وومن نیز یک ابرقهرمان زن آمریکایی.
ما در حال گسترش ابرقهرمانهای متنوعی برای سلیقههای گوناگون هستیم. یکی از کارهای ما، معارفه «روشنک» بهگفتن ابرقهرمانی برای دختران است. این چنین «جنگاوران خونیرث» را داریم که یک تاثییر علمی تخیّلی است و به آینده ۵۰ سال سپس ایران و پیشرفتهای آن میپردازد. این تاثییر در فضای علمی نظامی طراحی شده است.
بهعلاوه، ما بهجستوجو پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی نیز هستیم. برای مثال، کتاب «یونان» که محتوای آن به دغدغههای فلسطین مربوط میشود، داستانی فانتزی دارد که زیرلایههای آن به دعوا اسرائیل به فلسطین و غصب سرزمینهای آن اشاره دارد. این نوشته برای من یک دغدغه شخصی است و بهصورت غیرمستقیم نقل میشود. در این داستان، کاراکتری به نام «موتا» وجود دارد که فرمانده اولین ارتش اسرائیل است و به نوعی بازتاب دهنده این موضوعات حساس است.
داخل جنایات اسرائیل هم شدیم اما نه مستقیم!
* به مسئلهای اشاره کردید درمورد جنایات اسرائیل و مقاومت.
برای توضیح درمورد محتوا، نشان کاراکتر من، «برگ زیتون» است؛ یعنی نمادی که روی سینهاش میبینید. رنگ صورت او نیز از زیتون الهام گرفته شده. ما به مخاطب هیچگاه نام اسرائیل یا فلسطین را نمیدهیم. در واقع، داستان ما یک روایت فانتزی است که ظرفیت این مضامین را ندارد.
در این داستان، کاراکتری زورگو به نام «موتا» وجود دارد که به سرزمینی به نام «سرزمین زیتون» آمده است. این سرزمین قوت خاصی دارد و موتا برای دستیابی به آن قیمت و قوت، اغاز به تصرف این سرزمین کرده و مردم را به حاشیه رانده است.
این حاشیهنشینی میتواند استعارهای از حالت نوار غزه باشد؛ جایی که مردم در شرایط سختی زندگی میکنند و تعداد بسیاری از آنها این حقیقت را پذیرفتهاند. اما در اینجا، کاراکتری طراحی شده بر پایه شهید چمران، به میدان میآید و میگوید که ما نباید در برابر این زورگویی که سرزمین ما را تصرف کرده، سکوت کنیم.
درگیری بین این دو گروه، یعنی یک گروه ضعیف از حاشیهنشینها و یک گروه قوی و ثروتمند به نام موتا، محور داستان است. ما به محتوا اینگونه نگاه میکنیم: نه نام چمران میآید و نه نام اسرائیل. اما مفهوم بهطوری است که میتواند در همه دنیا مورد پذیرفتن قرار گیرد.
کتابهای ما محدود به ایران نیستند. برای مثال، یکی از بهترین فروشهای ما در امارات و عمان بوده است. این کشورها امکان پذیر با اهداف سیاسی ما همسو نباشند، اما نمی توانند در روبه رو این مفهوم قوی ایستادگی کنند. لذا من بازار خود را در آنجا اشکار میکنم، چون این مفهوم از ایران اغاز میشود.
* یعنی ابتدا مخاطب ایرانی و سپس کشورهای دیگر؟
بله، همه اینها ابتدا در ایران شکل میگیرد، اما محدود به ایران نیست. در حوزهای که طراحی میکنیم، بهطور قاطق به یک نگاه فراملی منتج میشود، اما با هویت ایرانی. ما ادعایمان این است که هویت ایرانی آنقدر قوی است که میتواند اگر در کیفیت خوبی تشکیل شود، در سطح جهانی دیده شود.
امروز به کتابهای لایت ناول (رمانهای سبک) رسیدهایم
* آیا تصمیم دارید از این ژانر خارج شوید و به سراغ ژانرهای فرد دیگر بروید؟
بله، اکنون نیز از این ژانر خارج شدهایم و کتابهای تازه کم کم در حال چاپ می باشند. در یکی دو ماه آینده، دو سبک تازه را اغاز کردهایم. یکی از این سبکها، او گفت و گو کتابهای لایت ناول یا رمانهای سبک است. به این ترتیب که ما به این فکر کردیم که اگر فردی کمیک خوانده و دوست دارد کتابهای متنی بیشتری بخواند، چه باید کرد؟
به همین منظور، کتابهای جدیدی طراحی کردهایم که در ایران زیاد محدودند و احتمالا هیچگاه به این سبک تألیف نشدهاند. برای مثالً کتابی که فکر کنید ۱۰۰ صفحه متن دارد، ما آن را به ۲۰۰ صفحه تبدیل کردهایم که شامل ۱۰۰ صفحه متن و ۱۰۰ صفحه عکس است. این ترکیب متن و عکس بهطوری است که انگار کمیکی است با متن زیاد، که زیاد تر مناسب نوجوانان است.
رنج سنی این کتابها بالاتر است و بهطور کلی موضوعات عامتر را دربرمیگیرد. با این حال، نگاه ما هم چنان از دریچه فانتزی است، اگرچه الزماً به ابرقهرمانی مربوط نمیشود. شخصیت محوری است؛ به گفتن مثال، ما شخصیتهای طنز و شخصیتهای علمی داریم که در این فضا فعالیت میکنند. اما مسئله مهم این است که همه اینها نگاه تربیتی و بزرگسالانه خود را دارند.
تمرکز مهممان روی کمیکهای نوجوانانه است اما با بزرگسالان هم کار داریم
* آیا تصمیم دارید به سمتِ اقشار و گروههای سنی دیگر بروید یا خیر؟
بله، میخواهیم هم چنان که در حوزه کودکان و نوجوانان کار میکنیم به سمتِ حوزههای بزرگسال هم برویم. اما در عینِ حال تمرکز مهم ما روی کمیکهای نوجوانانه است؛ با دقت به تخصص جدّی که در حوزه فانتزی داریم و این که نویسندگان خوب این حوزه با ما همکاری میکنند، به حوزه بزرگسال نیز دست زدهایم. به گفتن مثال، ما اکنون کار معروفی به نام «هفت جن» را داریم که با نویسندهاش تفاهمی کردهایم. این تاثییر بازنویسی و بازطراحی شده و در هفت جلد به بازار اراعه خواهد شد.
ما در ایران بهطور جدّی برای نوجوانان تولیدی نداشتهایم
* شما میدانید که رهبر معظم انقلاب به شدت بر اهمیت حوزه نوجوان پافشاری داشتهاند و حتی از رئیس زمان سازمان صدا و سیما خواسته بودند که شبکهای اختصاصی برای نوجوانان تشکیل کند. اما متأسفانه این شبکه چندان کارآیی نداشته و سریال یا فیلم خاصی برای نوجوانان تشکیل نشده است. کار برای کودکان الزامی است، اما برای نوجوانان که تا این مدت به طور مؤثر کاری برای آنها انجام نشده، الزام بیشتری دارد. با دقت به این که شبکه امید یک شبکه اختصاصی برای نوجوانان در تلویزیون است، اما تا این مدت نه سریال دلنشین و مؤثری برای این قشر داریم و نه برنامهای که آنها را به خود جلب کند؛ آیا تصمیم دارید به سمت تشکیل کتابهای کمیک، سریال یا رئال فانتزی برای نوجوانان بروید؟
در سالهای تازه، انیمیشن برای کودکان به اوج خود رسیده و امیدوارم این رونق ادامه داشته باشد و دوستان و همکاران شما نیز از این زمان منفعتمند شوند. به نظر من، این مسئلهای که اشاره کردید کاملاً درست است. اجازه دهید پافشاری بیشتری روی این نوشته داشته باشم. ما در ایران بهطور جدّی برای نوجوانان تولیدی نداشتهایم و تمرکز و دغدغه مهم من هم نوجوانان می باشند. من عملاً کمتر به سمت تولیدات کودک میروم.
ما بهوضوح میگوییم که محصولات ما برای رده سنی بالای ۹ سال است. به گفتن مثال، من به تشکیل “روشنک” افتخار میکنم که در حوزه کودک و نوجوان برای دختران، به تنهایی کار مهمی است و ما به شدت بر روی آن پافشاری داریم. این یک سریال زیاد مهم و در عین حال الزامی است.
صداوسیما فهمیدنِ درستی از کار مشارکتی ندارد/ اگر درست عمل میکردید «کلاه قرمزی» نابود نمیشد
* امیدوارم عروسکهای شخصیتهایمان را هم تشکیل کنید تا دیگر باربیها به تنهایی در بازار نباشند…
حقیقت این است که هنگامی درمورد حوزه سریالسازی سخن بگویید میکنیم، بزرگترین سازمانی که باید پای کار بیاید، صداوسیما است. ما واقعاً با صداوسیما چالشهای جدیای داشتهایم.
خودشان برای ساخت سریال، به سمت ایلیا و کارهای دیگر آمدهاند، اما صداوسیما یک فهمیدن نادرست و غلط از شخصیتها و آثار IP دارد. به این معنی که میگوید: «اگر من با تو در تشکیل این محصول شراکت کنم، باید مالکیت کامل آن را داشته باشم.» و من به آنها میگویم که این نادرست است. اگر همه مالکیت به شما تعلق داشته باشد، اولاً مالکیت فکری و معنوی من نادیده گرفته میشود و به طور کلی بیزینس من از بین میرود. به عبارتی، من باید کتابهایم را چه کار کنم؟
دوم این که با این رویکرد، به مرور زمان این شخصیت را نابود خواهند کرد. این مسئله وجود دارد اگر توانایی پیشبرد این شخصیت را داشتید، «کلاه قرمزی» را از بین نمیبردید! به این علت، باید IP در دست منِ تولیدکننده باقی بماند و تو (صداوسیما) باید در تشکیل انیمیشن با من شراکت کند. اما متأسفانه این فهمیدن تا این مدت به وجود نیامده است و این مسئلهای است که در دنیا به وضوح وجود دارد.
عرصه رقابت کاراکترها در ایران نابرابر است/ به سمت نمایشخانگی نرفتم
* آیا با پلتفرمها داخل مذاکره شدهاید؟
متأسفانه، پلتفرمها به این سمت نمیآیند. چرا؟ به یک مسئله اشاره میکنم: چند زمان پیش در برنامه “گفتگوی اختصاصی خبری” گفتن کردم که عرصه رقابت کاراکترها در ایران نابرابر است. تا وقتی که این نابرابری از بین بردن نشود، ما به گفتن تولیدکننده ایرانی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در سطح جهانی رشد کنیم. به چه معنی؟
فکر کنید شما تولیدکنندهای هستید که میخواهید روی بطری آبی خود از تبلیغ یک کاراکتر منفعت گیری کنید. دو راه دارید: یا میتوانید رایگان و بدون هیچ هزینهای کاراکتر اسپایدرمن را روی آن قرار دهید و هیچکس هم جلوی شما را نمیگیرد؛ چون ما عضو کنوانسیون کپیرایت نیستیم و در ایران کپیرایت وجود ندارد. در این حالت، شما میتوانید این عکس را روی آن بگذارید و دیگر شبکهها همانند ویاودیها نیز اسپایدرمن را پخش کنند، که این به نوعی تبلیغ محصول شما است.
یا این که میتوانید به سراغ تولیدکننده ایرانی بروید و بابت کاراکتر ایرانی پول پرداخت کنید که آن شهرت و معروفیت را ندارد. کدام گزینه را انتخاب میکنید؟ قطعاً انتخاب اول. اما در دنیا اینگونه نیست. چرا؟ چون اگر یک تولیدکننده بخواهد به سراغ اسپایدرمن برود، باید چند صد هزار دلار بابت کپیرایت هزینه کند.
به همین علت، هنگامی ویاودی با من سخن بگویید میکند و میگوید که نمیخواهد برای انیمیشن پول بپردازد و فقط میخواهد موشنکمیکها را پخش کند، دلیلش این است که برای او منطقی نیست که روی انیمیشن شما اندوختهگذاری کند، هنگامی میتواند بهترین انیمیشنهای دیزنی را با هزینهای اندک دوبله کند و به راحتی پخش کند. به این علت، به علت عدم وجود کپیرایت و قوانین جانشین، عرصه رقابت در ایران نابرابر است. او ترجیح میدهد انیمیشن دیزنی را پخش کند، حتی اگر این انیمیشنها با سبک زندگی او همخوانی نداشته باشند.
پخشِ «ایلیا» در امارات و عمان
* به این مسئله اشاره کردید که در امارات و عمان پیروزیهای خوبی داشتهاید.
بله، در آنجا به علت فاصله قیمت دلار و مسائل دیگر، هم درآمدزایی خوبی داریم و هم به جستوجو صادرات برای ورود به بازارهای تازه هستیم.
ماجرای دستمزد انیماتورها و مهاجرتشان/ اینجا حقوقها منطقی نیست
* درمورد دستمزدها در حوزه انیمیشن سخن بگویید کنیم. به خصوص در دوران کرونا که تعداد بسیاری از انیماتورها مهاجرت کردند. در آن زمان، برخی از انیمیشنسازها برای دستمزدهای بالایی که در خارج از سرزمین نظر میشد، تصمیم به رفتن گرفتند. اکنون حالت دستمزدها در ایران چطور است؟
بله، همانطور که اشاره کردید، انیماتورها مسئول تشکیل کاراکترهایی می باشند که کودکان با آنها زندگی میکنند. این کار به شدت دشوار است و در پشت صحنه انیمیشن هم فیلمبرداریهایی انجام شده است. در مؤسسه ما، تصویرگران یا طراحانی که این کاراکترها را طراحی میکنند، نقش مهمی دارند. حقیقت این است که حقوق در خارج از ایران زیاد بالاتر است و قابل قیاس با ایران نیست. تعداد بسیاری از اعضای استودیو ما برای این قضیه مهاجرت کردهاند.
اما ما در حوزه کمیکها به واسطه گردش مالی که به وجود آمده، تلاش داریم حقوقهای بهتری نسبت به میانگین ایران پرداخت کنیم. این حقیقت است، اما تا این مدت ایدهآل نیست. گردش مالی در سرزمین ما مشکل دارد؛ چرا که در حوزه کتاب، حداقل هشت تا نه ماه خواب اندوخته داریم. یعنی هشت ماه سپس از فروش، پولش به ما برمیگردد و این به هیچ وجه با حوزه بینالملل قابل قیاس نیست.
انیماتورهایی که در ایران ماندهاند، واقعاً به این کار علاقه دارند. تعداد بسیاری از آنها عشق و علاقه به کار ایرانی را دارند و دوست ندارند که کار بیکیفیت تشکیل کنند. کشورهایی همانند ترکیه به این افراد دو برابر حقوق خواهند داد، اما هم چنان این افراد به کیفیت کار اهمیت خواهند داد.
دستمزدهایی که ما پرداخت میکنیم، امکان پذیر شگفت به نظر برسد. برخی از همکاران دلاری حقوق میگیرند، هرچند ما بهطور مستقیم دلاری پرداخت نمیکنیم، اما دستمزدهای قابل توجهی داریم. این نوشته در رابطه کمیکها هم صادق است؛ همه اعضای تیم ما عرق به ایلیا دارند و این عشق به کار خود را نشان خواهند داد.
در حوزه کاراکتر، صدا و سیما باید انحصارطلبی را کنار بگذارد
* انتظاراتتان را از صداوسیما بگویید؛ به نظر من کارهای مشارکتی اهمیت بسیاری دارند و صدا و سیما باید از انحصار خارج شده و به سمت همکاریهای مشترک پیش برود. لطفاً در رابطه کار مشارکتی و انیمیشنی که در حال ساخت آن هستید، توضیحات بیشتری اراعه دهید.
ابتدا باید بگویم که صداوسیما به گفتن فراگیرترین و به نظر من تأثیرگذارترین رسانه در سرزمین، باید به میدان بیاید و این محصولات را معارفه کند. اگر بخواهیم محصولات ایرانی در حوزه فرهنگ، کتاب، بازی یا اسباببازی تشکیل کنیم، این رسانه نقش زیاد مهمی دارد. صنایع فرهنگی ما واقعاً با چالشهایی روبه رو می باشند و به زحمت در حال رشد می باشند. در واقع، چرخ این صنایع به خوبی نمیچرخد.
نیاز است که صدا و سیما در این عرصه نقش فعالی ایفا کند و با معارفه و تبلیغ این محصولات به حمایتاز آنها بپردازد. این کار هزینه بسیاری ندارد و تنها نیازمند تعلق یک فضای تبلیغاتی است. حتی خود مجموعهها نیز آمادهاند محتوا تشکیل کنند تا این محصولات زیاد تر دیده شوند و معارفه گردند.
چالش ما در حوزه کتاب این است که چند درصد خانوادهها هر چند زمان یک بار داخل فروشگاه کتاب خواهد شد تا محصولات ما را ببینند؟ به این علت، الزامی است که فردی که در شهرستان یا روستا نشسته، تلویزیون را روشن کند و ببیند که این چنین کتابهایی وجود دارد و بتواند آنها را تهیه کند.
در حوزه کاراکتر، صدا و سیما باید انحصارطلبی را کنار بگذارد. برای مثالً آقای برمهانی معاون سیما، در نمایشگاه نوشتافزار به غرفه ما آمدند و موافقت همکاریشان را اظهار کردند، اما تا این مدت فاصله بسیاری بین این موافقت و حقیقت وجود دارد. به این علت، باید برای تشکیل انیمیشن سریالی ایلیا و دیگر محصولات شبیه، داخل شراکت شوند.
ماجرای کمیکهای آمریکایی در دعوا ۱۱ سپتامبر
* آیا استودیو کمیکهای شما تصمیم دارد به کتابها و سریالهای نوستالژیک بپردازد و آیا میتواند از تکنیکها و آثار شما برای ترقی سرانه مطالعه و ماندگاری شخصیتهای سریالی و فیلمی در سرزمین منفعت گیری کند؟
وقتی که ما کار را اغاز کردیم چیزی بهگفتن کمیک در سرزمین ما تقریباً وجود نداشت. فقط تعدادی گفتن محدود چاپ شده می بود که زیاد تر بهصورت پراکنده و غیرحرفهای تشکیل میشد.
ما برای اولین بار خط تشکیل کمیک استریپها را راهاندازی کردیم. این بدین معناست که ما فرآیند تشکیل کمیک را بهطور منظم و سازماندهی شده انجام میدهیم. همانند تشکیل انیمیشن که تیمها پشت سر هم کار میکنند، ما نیز در حوزه کمیک تیمهای نویسندگی و طراحی را سازماندهی کردهایم. این فرآیند علتافزایش کیفیت، تسریع در تشکیل و افت هزینهها شده است.
ما بهجستوجو این هستیم که کمیک در سرزمین گسترش یابد و از این کار استقبال میکنیم. بهگفتن نمونه، در پروژه “منطقه پرواز ممنوع”، یک فیلم سینمایی می بود که آقای بامروتنژاد تهیهکننده آن که امروز مدیر شبکه دو سیماست، به ما مراجعه کرد. ما یک کمیک چهار صفحهای طراحی کردیم که داستان فیلم را روایت میکرد و در نهایت مخاطب را به سینما دعوت میکرد. این کمیک با تیراژ ۵۰۰ هزار نسخه توزیع شد و بازخورد زیاد خوبی گرفت.
کمیکها بستر جذابی برای نوستالژی و تبلیغات می باشند؛ برای مثال، ما در خارج از ایران، با امارات همکاری داشتیم برای تبلیغ یک اپلیکیشن بازی در مترو، و کمیکهایی تشکیل کردیم که مورد استقبال قرار گرفت. کمیکها کاربردهای تعداد بسیاری دارند و یکی از این کاربردها، تشکیل محتوا بهشدت در زمانهای خاص است. نمونه بارزِ آن، بعد از دعوا ۱۱ سپتامبر به برجهای دوقلو، تعداد بسیاری از کمیکهای آمریکایی در عرض چند روز به تشکیل داستانهایی مرتبط با این اتفاقات پرداختند.
این نشاندهنده پتانسیل بالای کمیک بهگفتن ابزاری برای گفتن احساسات و ربط با مخاطب در شرایط بحرانی است.
هوش مصنوعی نمیتواند جای انیماتورهای ما را بگیرد
* با دقت به پیشرفتهای دیدنی هوش مصنوعی، آیا این نوشته به کار شما صدمه میزند یا به نوعی به آن پشتیبانی میکند؟
ما هوش مصنوعی را بهگفتن یک زمان میبینیم. قطعاً باید خودمان را با آن منطبق کنیم و تلاش میکنیم از آن بهگفتن ابزاری کارآمد منفعت ببریم. انیماتورهای تلاشگری که کنار ما می باشند، قابلمعاوضه نیستند. به نظرمن، هوش مصنوعی نمیتواند جای آنها را بگیرد. این شبیه وقتی است که کامپیوترها داخل عرصه طراحی شدند و برخی افراد دلواپس بودند که هنر از بین برود، در حالی که این چنین اتفاقی نیفتاد. ظهور دیجیتال پرینت نیز ابزاری شد که ما امروز از آن منفعت میبریم تا طراحی را نسبت به کاغذ سادهتر کنیم. هوش مصنوعی نیز در همین جهت میتواند به ما پشتیبانی کند.
اکنون در حال نگارش فیلمنامه هستیم و زمان تشکیل را دو سال درنظر گرفتهایم
* انیمیشن «ایلیا: تولد یک قهرمان» را گفتید که دو سال دیگر آماده میشود. اکنون در چه وضعیتی است و مقداری درمورد آن توضیح دهید؟
اکنون، ما روی داستانهای کمیک استریپ «ایلیا: تولد یک قهرمان» کار میکنیم. این انیمیشن سینمایی وعده میدهد که از کیفیت زیاد بالایی برخوردار باشد. تیم نیرومندای دور هم جمع شده و مشغول کار می باشند. هماکنون در حال نگارش فیلمنامه هستیم و زمان تشکیل را دو سال در نظر گرفتهایم تا انشاءالله در دو سال آینده به پرده سینما بیاید.
تلاش ما این است که بهصورت همزمان با صدا و سیما یا دیگر نهادها به همکاریهای جدیدی برسیم. ایدهآل این است که بعد از اکران فیلم سینمایی، سریال مربوط به آن بهشدت روی تلویزیون پخش شود. بهطور کلی، در دنیا هنگامی اکران یک فیلم همه میشود، به فاصله یک ماه، سریال آن نیز روی آنتن میرود و همزمان با آن، کمیکهای تازه هم توزیع میشود.
جلدهای تازه داستانها در حال تشکیل می باشند و حتی اسباببازیهای مرتبط نیز در حال ساخت است. اخیراً، ما بازیهای رومیزی و کارتی مربوط به «ایلیا» را تشکیل کردهایم که به بازار اراعه شده و استقبال خوبی از آن صورت گرفته است.
* آیا شما به جستوجو تشکیل بازیهای رایانهای نیز هستید؟
بله، قطعاً. یقیناً تا این مدت استارت تشکیل این پروژه زده نشده، اما در حال پیگیری آن هستیم. یکی از بزرگترین چالشهای ما فراهم اندوخته است، چون هر یک از این پروژهها برای اراعه کیفیت مطلوب به منبع های مالی نیاز دارند. امکان پذیر درمورد برخی از قسمتها چیزی ندانیم اما مطمئناً توانایی تشکیل آن را داریم.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع