به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، عضویت و وجود ایران در سازمان بریکس برای ۲ طرف از اهمیت اختصاصیای برخوردار است؛ ضمن اینکه بازارهای بسیاری را به روی ایران باز میکند، این زمان را در اختیار دیگر اعضا قرار میدهد که بتوانند از پتانسیلها و ظرفیتهای جمهوری اسلامی ایران منفعت گیری کنند.
به همان اندازه که عضویت ایران در سازمان شانگهای از اهمیت بالایی برخوردار بوده قطعا عضویت ایران نیز میتواند بر وزن اقتصادی، سیاسی و بینالمللی این گروه اقتصادی اثرگذار باشد. این اندازه اهمیت در بریکس تا جایی است که عرصهساز تحول بزرگی در استمرار، تحکیم و اثرگذاری دیپلماسی اقتصادی ایران بهگفتن بازیگر مهم و تازه در نظام بینالملل میباشد و طبیعتا ایران شریکی یقین برای اعضای گروه بریکس خواهد می بود.
بریکس گروهی متشکل از قوتهای اقتصادی نوظهوری است که برزیل، هند، چین، آفریقای جنوبی، روسیه، مصر، امارات، ایران، عربستان و اتیوپی در آن عضویت دارند و اخیرا نیز کشورهایی همانند بلاروس و ترکیه خواست کردهاند تا به عضویت این گروه اقتصادی درآیند. کشورهای عضو بریکس در کل ۴۱ درصد جمعیت جهان و ۲۶ درصد مساحت زمین در پهنای چهار قاره جهان را به خود تعلق دادهاند، این چنین اعضای بریکس با یکدیگر بیشتر از ۲۵ درصد نفت جهانی و ۵۰ درصد سنگ آهن جهان را تشکیل میکنند.
در واقع بریکس پیمانی برای مقابله با دیگر پیمانها و سازمانهای شبیه نیست، بهگفتن مثال با وجود اینکه کشوری همانند برزیل در این گروه عضویت دارد اما به نظر، دیدگاه بریکس شرق گرایانه است و دکترین نگاه به شرق میتواند وجود ایران و سیاستهایش را در این گروه تحکیم کند.
امتیازهای کشورهای بریکس
علاوه بر این، یکی از با اهمیت ترین مزیتهای بریکس کنار هم قرار گرفتن قوتهایی است که دارای ذخایر عظیم انرژی می باشند و این تولیدکننده یا صادرکننده بودن انرژی توسط کشورهای عضو میتواند همکاریهای این گروه را تحکیم کند.
از نظر دیگر قرار گیری نوع کشورهای عضو در گروه بریکس در مسیرهای ترانزیتی و مواصلاتی از دیگر امتیازات بریکس است که میتواند جهت تحکیم راههای ارتباطی و فراهم کردن عرصه و بستر مناسب برای افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری باشد.
مفهوم مهم بریکس شکلگیری نظم نوین جهانی با مقصد اصلاح ساختار اقتصادی ناعادلانه حاضر است و این ابتکار جهانی، لزوم شکلگیری سازمانها و نهادهای بین المللی و منطقهای که ضامن منافع مشترک همه کشورها و نه یک یا چند سرزمین خاص باشند را بیشتر از پیش مشخص می کند.
امروزه با دقت به شرایط بینالمللی برخی از اعضای موثر گروه بریکس در تلاش می باشند تا این گروه بهگفتن یک گروه اثرگذار در سطح جهان معارفه شود، به همین علت از همه ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی نیز منفعت گیری می کنند.
بریکس چیست؟
مساحت سرزمینهای عضو بریکس مجموعاً ۳۹.۷۴۶.۲۲۰ کیلومتر مربع (۱۵.۳۴۶.۱۰۰ مایل مربع) و جمعیت کل نزدیک به ۳.۲۱ میلیارد، یا نزدیک به ۲۶.۷ درصد از سطح زمین و ۴۱.۵ درصد از جمعیت جهان است. برزیل، روسیه، هند و چین جزو ده سرزمین بزرگ جهان از نظر جمعیت، مساحت و تشکیل ناخالص داخلی می باشند. در سال ۲۰۲۲، این پنج سرزمین نزدیک به ۲۶.۲ درصد از تشکیل ناخالص جهانی را به خود تعلق داده اند.
اکنون دو سرزمین عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت را دارند و سه سرزمین دیگر داعیه عضویت دائم در شورای امنیت و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند.
هو جینتائو، رئیسجمهور قبل چین معتقد است که گروه سرزمینهای عضو بریکس، حمایتکننده و ارتقادهندهٔ حالت سرزمینهای در حال رشد و نیرویی برای نگه داری صلح جهان می باشند.
تاریخچه و تکامل بریکس
ایده اولیه راه اندازی گروه بریکس به زمانها قبل باز میگردد. هنگامی که امریکا به رهبری جورج بوش به جستوجو دعوا به افغانستان و عراق با بهانه دموکراسی و جنگ علیه تروریسم می بود، مؤسسه اندوخته گذاری «گلدمن ساکس» به منظور پیش بینی حالت اقتصادی جهان و قوتهای برتر آن در نیم قرن آتی نقل شد.
ایدهٔ شکلگیری گروهی به نام بریک، در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه اندوختهگذاری گلدمن ساکس، به منظور پیشبینی حالت اقتصادی جهان و قوتهای برتر آن در نیم قرن آینده نقل گردید. جیم اونیل اولین بار نام مخفف این گروه را در سر تیتر یک روزنامهٔ اقتصادی به کار برد.
در شصت و یکمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد وزرای امور خارجهٔ سرزمینهای برزیل، روسیه، هند و چین گفتگوهای مقدماتی را اغاز کردند. سپس از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشست دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایههای شکلگیری این گروه شرکت کردند.
اولین جلسه گروه بریکس در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹ در یکاترینبورگ روسیه با وجود لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، دمیتری مدودف، منموهن سینگ و هو جینتائو به گفتن نمایندگان سرزمینهای برزیل، روسیه، هند و چین برگزار گردید. در این اجلاسیه سرزمینهای عضو بریکس بر موضوعاتی نظیر راه حلهای بهبود حالت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز گردیدند. این چنین این سرزمینها در خصوص برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش مؤثر و زیاد تر در امور اقتصادی جهان به او گفت و گو و تبادل نظر پرداختند.
مسئله دلنشین راه اندازی گروه بریکس که قرار است در برابر اقتصاد غرب یعنی امریکا و اروپا قرار گیرد اینست که ایده اولیه راه اندازی گروه بریکس به وسیله یک شرکت خدمات مالی و بانکداری امریکایی نقل شد.
شرکت گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ میلادی پیش بینی کرد که چهار سرزمین چین، هند، روسیه و برزیل تا سال ۲۰۱۰ میلادی در مسیر گسترش اقتصادی قرار گرفته و دارای بیشترین نرخ رشد اقتصادی خواهند می بود که با گذشت زمان و به حقیقت پیوستن قسمت عمدهای از پیش بینیهای این مؤسسه، اعتبار بیشتری در بین تحلیل گران اقتصادی اشکار کرد. سپس از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایههای شکل گیری گروه بریکس شرکت کردند.
اهمیت وجود در گروه بریکس
فقط یکی از با اهمیت ترین دلایل اهمیت وجود در گروه بریکس این است که این گروه بهواسطه دارا بودن نیمی از جمعیت جهان و بین ۲۵ تا ۲۸درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی دارد و از رشد پرشتاب اقتصادی و نفوذ در امور جهانی هم برخوردار است و از نظر دیگر یکی از رویکردهای مهم اعضای بریکس هم این بوده که آنها همیشه حمایتکننده سرزمینهای درحال گسترش و سرزمینهای جنوب و برقرارکننده اعتدال و عدل اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی بودهاند.
یقیناً بریکس یک ائتلاف فراقارهای هم محسوب میشود که شاکله جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی تعریف کرده و اهمیت مضاعف آن در این مسئله است این ائتلاف قوی جهانی بدون شراکت اروپا و آمریکا راه اندازی شده و این ظرفیت را دارد تا صدایی بلند در مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بینالمللی باشد و نظم جاری را به چالش بکشد. کمااینکه اکنون دو سرزمین عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت و سه سرزمین دیگر داعیه عضویت دائم در این شورا و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند.
سرزمینهای بریکس که همه انها از بزرگترین اقتصادهای جهانی می باشند و تاثیرگذاری زیاد بالایی بر گردش نقدینگی و روابط بینالمللی دارند سپس از تحریمهای گسترده غرب و همپیمانانش علیه روسیه، به سمت تشکیل زیرساخت مالی و جدا گانه رفتند تا از این راه امنیت تراکنشهای گسترده مالیشان به واسطه تحریمهای یکجانبه غرب به خطر نیفتد. در سال ۲۰۱۲، پنج سرزمین عضو این سازمان در تصمیمی مهم و اثرگذار، خواستار تشکیل مکانیسم مالی جدا گانه خود شدند و دو سال سپس بریکس با تشکیل بانکی با نام «بانک گسترش تازه» که مقصد آن تزریق نقدینگی و تامین منبع های مالی برای زیرساختها و پروژههای اقتصادهای نوظهور می بود، به این تصمیم جامه عملپوشاند.
به همین علت یکی از مخالفان مهم اجلاس بریکس، آمریکاست که در این چند سال با همراهی متحدان غربی خود تلاش کرده روال جهانیشدن دیگر سرزمینهای درحال گسترش را به چالش بکشد، اما با وجود این محورهای مهم مورد دقت بریکس بهطور کلی شامل افزایش مبادلات تجاری بین سرزمینهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا، راه اندازی بانک گسترش و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، تشکیل روابط جنوب ــ جنوب، منفعت گیری از پتانسیل سرزمینهای در حال گسترش برای تحول مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانهتر کردن آن و این چنین ایفای نقش مؤثر در پشتیبانیکردن به سرزمینهای درحال ورشکستگی و تاثیرگذاری مثبت بر مشکلاتهای سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی است.
از وقتی که سرزمینها با مازاد تشکیل روبه رو شدند تجارت نقش ممتازی در روابط سرزمینها به وجود اورده است و اساسا بر پایه تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تشکیل کالایی به چنان مهارتی رسیده که سرزمینهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تشکیل کنند باید هزینه چندبرابر پرداخت کنند و بالعکس امکان پذیر کالای دیگر در کشوری شبیه این چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و منفعت گیری از مزیت نسبی سرزمینها امری پسندیده و مقرون به صرفه است.
از نظر دیگر بهعلت تنوع تشکیل کالاها و خدمات و گسترشیافتگی کشورها، امکان تشکیل ظرفیت خالی در سرزمینهای گسترشیافته زیاد کم بوده در نتیجه برخی سرزمینهای مذکور بهجستوجو بازارهای تازه می باشند. سرزمینهای در حال گسترش ظرفیت خالی برای تشکیل و مصرف زیاد دارند ولی بهعلت افتامکانات زیرساختی نه زمان اندوختهگذاری برای آنها تشکیل میشود و نه تشکیل زیاد و مصرف زیاد. در این بین سرزمینهای جدیدی تحت گفتن سرزمینهای نوظهور با بهکارگیری همه ظرفیتهای سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانستهاند از دیگر سرزمینها فاصله بگیرند و با توانایی کردن نرخهای رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاهها را به سوی خود جلب کنند.
چین از جمله این کشورهاست که توانسته طی چند سال قبل ابتدا سرزمین آلمان و سپس در سال قبل سرزمین ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را بعد از آمریکا کسب کند. یقیناً با این چنین روال و رشد شتابانی بهزودی چین، آمریکا را نیز پشتسر خواهد گذاشت. بعد از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقایجنوبی نیز این چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیکشدن به سرزمینهای ثروتمند جهان می باشند. این سرزمینها اتحادی به نام گروه بریکس راه اندازی دادهاند. مسئله قابل دقت سرزمینهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منبع های طبیعی و وسعت قابل دقت است و این چنین آنها دارای بیشترین رشد اقتصادی بین دیگر سرزمینهای جهان می باشند.
چشمانداز اقتصادی ـ سیاسی بریکس
در شرایط گذار جاری حاکم بر جهان، سرزمینها و قوتهای اقتصادی نقل هر کدام به جستوجو آن می باشند تا از طریق راه اندازی اتحادیه و بلوکهای سیاسی و اقتصادی منطقهای و بینالمللی جایگاه خود را در نظم نوین جهانی بیشتر از پیش تحکیم و تحکیم نمایند. یکی از این تشکلهای نوظهور که درحال حاضر زیاد تر جنبه اقتصادی دارد، گروه “بریکس” است. این گروه شامل پنج سرزمین برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی میگردد. پنج عضو بریکس سی درصد از مساحت کره زمین، بیشتر از چهلوسه درصد از جمعیت دنیا و بیستوپنج درصد تشکیل ناخالص جهان را در اختیار دارند. ذخایر ارزی پنج سرزمین یادشده بالغ بر ۴/۴ تریلیون دلار برآورد شده است. مقاله اینده تلاش دارد با دقت به ویژگیها و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل گروه مذکور، چشمانداز اقتصادیـسیاسی بریکس را مورد بازدید و برسی قرار دهد.
اعضای بریکس اعتقاد دارند این گروه حمایتکننده سرزمینهای در حال گسترش و سرزمینهای جنوب و برقرارکننده اعتدال و عدل اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است. بدین ترتیب یکی از دستور کارهای گروه بریکس را میتوان تقابل با نظام اقتصادی غربی دانست که کل مناسبات جهانی را دربر گرفته است.
بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۶٪ قوت اقتصادی جهان را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیب بندی اسمی تشکیل ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است.
محورهای کلی مورد دقت بریکس
محورهای کلی مورد دقت بریکس بطور کلی شامل این موارد بوده است:
۱. افزایش مبادلات تجاری بین سرزمینهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا
۲. راه اندازی بانک گسترش و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی هم، چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول
۳. تشکیل روابط جنوب–جنوب
۴. منفعت گیری از پتانسیل سرزمینهای در حال گسترش برای تحول مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانهتر کردن آن
۵. ایفای نقش مؤثر در پشتیبانی کردن به سرزمینهای در حال ورشکستگی
۶. تاثیرگذاری مثبت بر مشکلاتهای سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی.
شرکت گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ میلادی پیش بینی کرد که چهار سرزمین چین، هند، روسیه و برزیل تا سال ۲۰۱۰ میلادی در مسیر گسترش اقتصادی قرار گرفته و دارای بیشترین نرخ رشد اقتصادی خواهند می بود که با گذشت زمان و به حقیقت پیوستن قسمت عمدهای از پیش بینیهای این مؤسسه، اعتبار بیشتری در بین تحلیل گران اقتصادی اشکار کرد. سپس از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایههای شکل گیری گروه بریکس شرکت کردند.
ویژگی بریکس نسبت به سازمانهای دیگر، رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است
در این اجلاسیه سرزمینهای عضو بریکس بر موضوعاتی همانند راه حلهای بهبود حالت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز شدند. این چنین این سرزمینها در رابطه برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش مؤثر و زیاد تر در امور اقتصادی جهان به او گفت و گو و تبادل نظر پرداختند.
این اجلاسیه دروازهی عملیاتی شدن دیدگاه بریکس و دریچهای بسوی تحقق آرمانهای آنها گشود. از این جهت در اجلاسهای دیگر همین خط سیر را جستوجو کرده و تلاش کردند تا هرچه بهتر بتوانند این اهداف و اصول را کاربردیتر و اجماع بر آنها را متقنتر نمایند از این جهت تا پیش از اجلاسیهی چهارم نخ تسبیح به همین منوال، دانههای سیاستگذاری اقتصادی را به طرف تشریک مساعی هدایت مینمود تا این که در چهارمین اجلاسیه بریکس، این سرزمینها تلاش نمودند تا گامی بزرگتر بر دارند؛ به این علت جهت بردار خود را بسوی استقلال هر چه زیاد تر و جدیتر راهبری نمودند.
دامنه اهمیت و کارایی بریکس
این سرزمینها بنا به آمار بانک جهانی با در دست داشتن ۴۰ درصد از منبع های مالی دنیا و ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تشکیل ناخالص داخلی در حال پیشی گرفتن از هفت سرزمین صنعتی دنیا میباشند و در صورتیکه یک مجموعه در نظر گرفته شوند ثروتمندترین عضو جامعه جهانی به حساب میآیند. از این جهت دامنه تاثیرگذاری بریکس در معادلات جهانی بالاست.
حالت اقتصادی گروه بریکس
تا سال ۲۰۱۴ سرزمینهای عضو گروه بریکس نماینده بیشتر از ۳ میلیارد جمعیت این سرزمینها می باشند که ۴۰ درصد از جمعیت کل زمین را شامل خواهد شد.
این سرزمینها در کل تشکیل ناخالص داخلیای معادل ۱۶.۰۳۹ هزار میلیارد دلار دارند که در نزدیک به ۲۰درصد از تشکیل ناخالص داخلی سرزمینهای جهان را شامل میشود و به این مبلغ میتوان رقم ۴ هزار میلیارد دلار را هم که به طور مشترک بین سرزمینهای خارجی حاضر است، اضافه کرد. تا سال ۲۰۱۴ سرزمینهای عضو گروه بریکس در نزدیک به ۱۸درصد از اقتصاد جهان را در دست داشته اند.
توافقات مهم در اجلاسهای بریکس
این توافقات در کل ۶ اجلاس گروه بریکس شامل راه حلهای بهبود حالت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و زیاد تر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، افت وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، مطرح تأسیس بانک گسترش جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با فهمیدن و همیاری سرزمینهای خواستار گسترش، رشد بدون طرد، و راه حلهای قابل اجرا است.
سرزمینهای خواهان پیوستن به بریکس
هم اکنون سرزمینهای اندونزی و ترکیه به گفتن کاندیدای عضویت کامل این گروه پتانسیل مورد نظر را دارا می باشند و سرزمینهای آرژانتین، مصر، ایران، نیجریه و سوریه خواهان پیوستن به این گروه می باشند.
اکنون گروه بریکس در سازمان ملل با انتشار کردن اعلامیههای مشترک درخصوص جلوگیری از استقرار انواع سلاحها در فضا و عدم منفعت گیری از نیروهای نظامی در رابطه با پایگاههای فضایی همکاریهای مشترک دارند. به هر حال مقصد از تشکیل بریکس اراعه یک مدل همکاری اقتصادی مشترک در جهان است که یقیناً تا بحال در نتیجه همکاری بین سرزمینهای گوناگون جهان سازمانهای شبیهی شکل گرفته است. اما ویژگی بریکس نسبت به سازمانهای دیگر رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است. پیشرفت و ترقی و رسیدن سرزمینها به سمت قلههای پیروزی دائمی نیست. بازدیدهای تاریخی مشخص می کند که در اعصار قبل سرزمینهای قدرتمندی بودهاند که امروز دیگر نام آنها بین سرزمینهای ثروتمند وجود ندارد و بالعکس کشوری همانند آمریکا که تا نزدیک به دو قرن پیش در جهان نامی از آن نبوده است امروز به تنهایی یک چهارم تشکیل ناخالص داخلی جهان را اراعه میکند. تا یک دهه پیش ببرهای آسیا الگوی سرزمینهای درحال گسترش بودند ولی امروز سرزمینهای بریکس الگوی سرزمینهای در حال گسترش می باشند.
نتیجه آنچه حرف های شد این است که هیچ کشوری نمیتواند برای همیشه در قله اقتصادی باشد و در روبه رو، سرزمینهای جهان سوم اگر بخواهند میتوانند به قلههای پیشرفت برسند؛ مهم منفعت گیری از منبع های انسانی و منبع های طبیعی سرزمینها در قالب الگوهای اقتصادی مناسب است که این کار را سرزمینهای بریکس طی حداقل دهه قبل انجام دادهاند و با اتکا به منبع های و اندوخته داخلی و منفعت گیری از زمانهای سیاسی و اقتصادی خارجی توانستهاند از دیگر سرزمینها سبقت بگیرند و خود الگوی دیگر سرزمینها شوند. مسئله حائز اهمیت بلوک تازه اقتصادی جهان یعنی سرزمینهای بریکس این است که آنها نه تنها در شاخصهای کلان اقتصادی با همدیگر همسو می باشند بلکه برخی از شاخصهای سیاسی و سیاستهای خارجی آنها نیز همسو است و تلاش گروهی برای حل و فصل مناقشات سیاسی جهان دارند که از جمله آنها مواضع مشترک سرزمینهای بریکس درخصوص تغیرات سوریه یا پرونده برنامه صلح آمیز هستهای ایران است.
قوتنمایی در روبه رو آمریکا و اروپا
اعضای بریکس هر چند سرزمینهای نوپای صنعتی می باشند، اما توانستهاند در چند سال تازه اهمیت خود را به رخ آمریکا و سرزمینهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه، اما برخلاف فکر برخی تنها به همکاریهای اقتصادی بسنده نکردهاند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این سرزمینها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش می باشند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانهتر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت می باشند و ۳ عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب میآیند. سرزمینهای بریکس در نشستهای خود خواستار نفوذ زیاد تر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شدهاند و این قضیه به خوبی مقصد این سرزمینها را برای بازی کردن نقشی پررنگتر در مسائل بینالمللی مشخص می کند. سهم سرزمینهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سالهای تازه به شدت افزایش اشکار کرده و انتظار میرود این روال هم چنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن دیپلماتیک سرزمینهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از سرزمینهای راهبردی در سالهای آینده دانست.
آمار بانک جهانی از رشد اقتصادی و جمعیت سرزمینهای بریکس
۴۰ درصد از منبع های مالی جهان، ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تشکیل ناخالص داخلی مطابق گزارش بانک جهانی در اختیار سرزمینهای بریکس است.
حمایترهبران گروه بریکس از حقوق هستهای ایران
رهبران سرزمینهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین عمل های خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای منفعت گیری از انرژی صلح آمیز هستهای دفاع کردند.
در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و سرزمینهای عضو گروه ۱+۵ برای حل و فصل مسائل حوالی برنامه هستهای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این قضیه دست یابند».
بریکس و سرزمینهای در حال گسترش
تحول و تغیرات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقهای و بینالمللی علتشده است تا امروزه سرزمینها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل زیاد تر حرکت کنند. یکی از قویترین نمودهای این کار، راه اندازی گروه بریکس است.
بیتردید تعامل سرزمینهای در حال گسترش با این قوت تازه سیاسی – اقتصادی میتواند در رشد و پیشرفت آنها اثرگذار باشد و در این بین، سرزمینهایی که تلاش در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازماندهاند، میکوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.
در این بین، جهان عرب که مجموعهای از سرزمینهای فقیر یا در حال گسترش را در بر میگیرد، میتواند با تنظیم سیاستهای اقتصادی و یقیناً سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک تازه اقتصادی منفعتمند شود. اما قضیهای که در این بین نقل میشود، رویکردها و حرکتهای سیاسی هرکدام از این سرزمینها در تعامل با مسائل گوناگون منطقهای و بینالمللی است که میتواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بینالمللی اثرگذار باشد.
این کار، بیشتر از هرچیز در عین حالی که سرزمینهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قوی اقتصادی تازه تشویق میکند، میتواند آنها را از آن دور سازد. این قضیهای است که در مواضع خود سرزمینهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در روبه رو تغیرات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاستها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این سرزمین در جهان عرب هرچند که میتوانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک گسترش و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از قسمت فرد دیگر از این بلوک، فاصله میگیرند و این چه بسا در روال تصمیمگیری مشترک سرزمینهای عضو این نهاد در روبه رو روابط با این سرزمین نوعی تقابل تشکیل کند.
برگزاری اجلاس کشورهای عضو بریکس در کازان روسیه و وجود مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان در این اجلاس فرصتی را فراهم کرد که رییس جمهور ضمن سخنرانی در این اجلاس در دیدارهای دو جانبه با روسای جمهور روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی و… بر تعامل زیاد تر و همکاری های اقتصادی اصرار و در عین حال مسائل منطقه ای و از جمله نوشته جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان را مورد اصرار قرار دهد.
پزشکیان: بریکس راهی برای برون رفت از تمامیتخواهی آمریکاست
مسعود پزشکیان، رییس جمهور سه شنبه -یکم آبان- پیش از ترک تهران به مقصد روسیه، در پاویون فرودگاه مهرآباد تهران درخصوص این سفر و اهداف آن می گوید: این سفر به دعوت ریاست جمهوری روسیه جناب پوتین انجام میشود کشورهایی که به جستوجو تعامل با یکدیگر بودند، سازمان بریکس را راه اندازی دادند به این که جهت یک وحدت و انسجام و چند جانبه گرایی تشکیل شود و این که قوت بلامنازعهای که آمریکا و دلار در دنیا تشکیل کرده کنترل کرده و کشورها بتوانند داد و ستاد و تعامل با یکدیگر داشته باشند. از طرفی باید بگویم ما کشورهای عضو بریکس در عرصه کشاورزی، انرژی، صنعت، تجارت و گردشگری باهم می توانیم به تعامل خوبی برسیم. این سفر فرصتی است، با روسای جمهور روسیه، چین و هند و تعدادی دیگر از کشورها او مباحثه خواهیم داشت. این نوشته در حالی است که من فکر میکنم بریکس ربط ما را با دنیا تحکیم میکند. یکجانبه گرایی که آمریکا جستوجو می کند و هر کشوری را که میخواهد تحریم می کند. عضویت در این مجموعه ها می تواند راه برون رفت از تمامیت خواهی آمریکا باشد. اولین بار است که به گفتن عضو رسمی بریکس در این نشست شرکت میکنیم و زیاد از کشورها خواست دارند که عضو رسمی باشند.
پاشنهی آشیل بریکس و لزوم صدمه شناسی
حقیقت که بریکس طی این سالها به گفتن یک گروه مهم مشورتی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی جهانی عمل کرده، قابل تکذیب نیست. پیشبینیها حاکی از این است که اقتصاد مشترک سرزمینهای گروه بریکس تا سال ۲۰۳۵ میلادی از ۷ سرزمین صنعتی جهان هم سبقت خواهد گرفت.
قدم گذاشتن در مسیری مشترک و ایفای نقشی هماهنگ برای بریکس یقیناً بدون مشکل هم نیست. سرزمینهای بریکس با نابرابری اقتصادی مواجه می باشند و به همین خاطر میانگین امید به زندگی در آنها به مقدار قابل توجهی از گروه۷ پایینتر است. این چنین سرزمینهای عضو این گروه هر چند جزو اقتصادهای نوظهور به حساب میآیند، اما تفاوتهای بسیاری هم آنها را از هم نزدیک میکند. این درست همان مانعی است که اکنون بریکس میخواهد برای رسیدن به پیروزی زیاد تر و نقش برتر در اقتصاد جهانی از سر راه خود بردارد. جیم اونیل که برای نخستین بار نام بریکس را به کار برد، در این رابطه آفریقای جنوبی را مهرهای همگون با ۴ سرزمین دیگر نمیداند. او با ابراز شگفتی از عضویت این سرزمین در بریکس و نامشخص بودن علت این عمل اعضای اولیه، میگوید: “اقتصاد آفریقای جنوبی در قیاس با این سرزمینها کوچک است و درآمد ناخالص داخلی آن نیم درصد از دارایی جهان را راه اندازی میدهد”. وی برای یکدست شدن بریکس ترکیه، اندونزی، مکزیک، کرهجنوبی، حتی عربستان سعودی و لهستان را زیاد تر از آفریقایجنوبی حائز شرایط میداند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع