به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، یکی از تازه ترین سریالهای تلویزیون با گفتن «دامون» این روزها در حال تشکیل است؛ مجموعهای نمایشی با وجود جمعی از بازیگران سینما و تلویزیون از جمله عمار تفتی، افشین سنگچاپ و علی اوسیوند که امید است تا مرهمی بر زخمهای درختان سرسبز و زیبای شمال کشورمان باشد که مدام از سوی قاچاقچیان چوب تهدید میشود.
این مجموعه تلویزیونی در گفتن اهمیت و نگه داری جنگلهای هیرکانی که ضرورتی اجتنابناپذیر است ساخته میشود. «دامون» به نوعی مصائب تخریب جنگلهای هیرکانی و قاچاق چوب را به نمایش میگذارد؛ سریال دامون قاچاق چوب درخت زیاد نادر «سُرخدار» که در معرض انقراض قرار دارد را تشکیل میکند.
یقیناً پیش از این سریالها و فیلمهایی در انتقاد قطع درختان، عدم دقت به طبیعت و قاچاقچیانِ چوپ و زمینخواری ساخته شده است. مسعود فرخنده طینت تهیهکننده و کارگردان که در کارنامه خودش ساخت چندین تله فیلم، مجموعه نمایشی و مستند توانایی کرده به سراغِ ساخت یک سریال تلویزیونی با همین دغدغه رفته است.
فرخنده طینت متولد تهران است اما بنا به دلایلی سالیان بسیاری از دوران کودکی تا جوانی را در یکی از روستاهای زیبای شهرستان قائمشهر از توابع استان مازندران گذرانده و همین نوشته به گمان زیادً علتمیشود سریال بتواند روال دقیقتر و نزدیک به حقیقت را اشکار کند.
دلم از بیمهری به طبیعت میگیرد
با او لحظاتی درمورد جزئیات این سریال تلویزیونی او مباحثه کردیم که در ادامه میخوانید:
* به گفتن مقدمه درمورد داستان مجموعه نمایشی «دامون» بگویید و چرا به سراغِ نوشته طبیعت و جنگلخواران رسیدید؟
طبیعت و جنگل جزو با اهمیت ترین ارکان حیات بشری می باشند. منطقه شمالی سرزمین ما، بهاختصاصی مازندران، با داشتن جنگلهای زیاد، نقشی کلیدی بهگفتن ریههای سرزمین ایفا میکند. نگه داری این میراث طبیعی از بزرگترین دغدغههای هر ایرانی است. من که در دوران کودکی و نوجوانی در یکی از روستاهای مازندران زندگی کردهام، تأثیر بسیاری از طبیعت بکر آن منطقه گرفتهام.
دغدغه و حساسیت نسبت به این اندوخته الهی و جایگاهش در عمق وجودم نهادینه شده است و هنگامی مشاهده میکردم که برخی به این نعمت بینظیر بیدقتاند یا آگاهی ملزوم را نسبت به منفعتبرداری و حفاظت از این طبیعت بکر ندارند و دانسته و ندانسته کمر همت به نابودی آن بستهاند، دلم میگرفت.
در روبه رو با بیتوجهی به این منبع های طبیعی و نابودی آنها، حس مسئولیت شدیدی اشکار کردم و تصمیم گرفتم تا این دغدغهها را در قالب یک داستان دلنشین به مردم منتقل کنم. مجموعه نمایشی «دامون» در ۲۶ تکه، داستان جنگلبانی ماموریتشناس را روایت میکند که در روبه رو با مشکلات جنگلخواران قرار میگیرد و ناچار میشود تصمیمات سختی بگیرد. این تصمیمات و پیامدهای آن، قصه «دامون» را شکل خواهند داد.
انتخاب گروهی همراه و دلسوز طبیعت
* در انتخاب گروه همراه و بازیگران برای این مجموعه چه نکاتی را مورد نظر داشتید؟
مازندران با زیباییهای طبیعیاش همیشه مقصد گردشگران بوده است. در انتخاب گروه تشکیل، برای من مهم می بود که افرادی را انتخاب کنم که نه تنها بتوانند زیباییهای این منطقه را بهدرستی به نمایش بگذارند، بلکه همانند خودم، دغدغهمند نگه داری این طبیعت باشند.
بهطورکلی مجموعه نمایشی «دامون» برمبنا داستانی از اکبر روح و سارا رشیدی با نقشآفرینی هنرمندانی ازجمله عمار تفتی، مجید پتکی، سلمان خطی، میلاد میرزایی، افشین سنگچاپ، حمیدرضا هدایتی، منوچهر علیپور، علی اوسیوند، مرتضی زارع، مریم خدارحمی، فریده دریامج، شووار کریمزاده، سپیده پهلوانزاده، مبین رستگار، میلاد حسینپور، نگار محمدی و پرنیا خان رمکی تشکیل شده است و روی آنتن شبکههای سراسری میرود.
مدیر فیلمبرداری این تاثییر آرش سیفی، مدیر صدابرداریاش سامان فراهانی و طراح صحنه و لباس بازیگران هم محمد محمدی است. کار طراحی گریم بازیگران هم با ماهرو قربانی است. از دیگر افراد همراه در مجموعه «دامون» میتوان به مدیرتولیدش سیدحمید احمدی، مدیر تدارکاتش مجید وفایی، مدیران برنامهریزی آن علی آشتیانی و سیدرحمان محمدی و تدوینگرش قاسم خدابندهلو اشاره کرد.
دقت «دامون» به ویژگیهای بومی و فرهنگی منطقه
* در تشکیل این تاثییر، چطور ویژگیهای بومی و فرهنگی منطقه مازندران را مورد نظر قرار دادید؟
در تشکیل آثار گوناگون نمایشی بهاختصاصی در شبکههای استانی، ویژگیهای بومی و محلی از اهمیت تعداد بسیاری برخوردارند؛ چون علاوهبر داستانمحوری تاثییر، فرصتی فراهم میآید تا فرهنگ مردمان بخشی از کشورمان نیز به نمایش درآید و بهنوعی معرف زیباییها و قیمتهای فرهنگی اقوام و مناطق باشند و ازسویی نمودهای بینظیری از طبیعت رنگارنگ کشورمان در قاب عکس قرار میگیرد که از اهمیت تعداد بسیاری برخوردار است.
مجموعه نمایشی «دامون» هم از این اصل مستثنا نبوده و به حرف های تهیهکننده آن از آنجا که داستان «دامون» در مازندران اتفاق میافتد، خواهناخواه وجود در این منطقه جنبههای بومی و محلی را برجسته میکند و ضرورتاً فضای قصه را به این سمت سوق میدهد.
یکی از نکات مهم در تشکیل مجموعههایی که در مناطق گوناگون سرزمین ساخته خواهد شد، نمایش ویژگیهای بومی و فرهنگی آن منطقه است. داستان «دامون» که در مازندران رخ میدهد، بهطور طبیعی نیازمند دقت به فرهنگ و آدابورسوم بومی می بود. در این راستا، من تلاش کردم تا از ظرفیت هنرمندان بومی منفعت ببرم و فرهنگ این منطقه را بهدرستی در داستان گنجانده و به مخاطب منتقل کنم.
دو بال پرواز سیاستگذاران فرهنگی
* بهگفتن برنامهساز و سریالساز، در انتخاب نوشته برای برنامهها و سریالها، چه نکاتی را مورد نظر قرار میدهید؟
تلویزیون برای تشکیل مجموعههای نمایشی بهاختصاصی فیلم و سریال در کنار دهها مأموریت گوناگونی که برای تشکیل محتوای آن تعریفشده، به نظر بنده باید دو مقصد عمده و حیاتی را در مطمح نظر قرار دهد. اولین و الزامیترین مقصد برنامهساز نمایشی در حوزه فیلم و سریال، سرگرمی است. اگر تشکیل فیلم و سریال فاقد جذابیت و جنبههای سرگرمی باشد طبیعتاً مخاطب، گیرنده خود را خاموش میکند و بهتبع آن ارتباطش با مرکز مطلب که همانا صداوسیماست، قطع خواهد شد.
در تشکیل فیلم و سریال، دو مقصد مهم باید درنظر گرفته شود: اول، سرگرمی؛ چراکه اگر تاثییر فاقد جذابیت باشد، مخاطب آن را جستوجو نمیکند. دوم، محتوای مطلب است. مهم این است که بدانیم مخاطب چه نیازی دارد و چه محتوایی میتواند او را جذب کند. این شناخت از نیاز مخاطب، هم برای تولیدکنندگان و هم برای سیاستگذاران فرهنگی اهمیت اختصاصیای دارد.
در نتیجه دامنه تأثیر رسانه بر مخاطب کوچک و بیتاثییر خواهد شد. دومین مقصد مهم، محتوای مطلب است. همیشه این سوال اساسی پیش روی برنامهسازان و در بالادست آنها یعنی سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای است، این که چه محتوایی را برای مخاطب پیشبینی کنیم یا مخاطب امروز به چه محتوایی نیازمند است؟ فهمیدن نیازمندی مخاطب از محتوای موردنیازش همان کلیدی است که مخاطب را پای گیرنده نگه میدارد و سیاستگذار فرهنگی ازطریق برنامهساز میتواند پیامش را به مخاطب رساند و تأثیرش را در زندگی وی جاری و ساری سازد.
حال اگر مطلب یا محتوای برنامه در چارچوب نیازمندیهای اساسی و حیاتی مخاطب نباشد، مخاطب چون این مطلب را در سبد نیازمندیهای خود نمیبیند و برایش برتری و الزام نیست، بهراحتی از آن عبور میکند و سراغ جاهای فرد دیگر میرود که نیاز او را جواب دهند در نتیجه صداوسیما و سیاستگذار محتوایی و فرهنگی این رسانه فراگیر و مهم بیشک پیامش بیمخاطب میماند و هزینههای مادی و معنویای که برای تشکیل محتوا کرده از بین خواهد رفت.
خلاصه آنکه شناخت نیازمندیهای الزامی مخاطب در کنار جذابیتهای سرگرمکننده برنامه، دو بال پرواز سیاستهای سیاستگذاران فرهنگی است تا بتوانند مطلب خود را در قالب فیلم و سریال به دنیا و فضای ذهنی مخاطب برسانند.
بودجه، بودجه و بازهم بودجه
* شما به مشکلات شبکههای استانی اشاره کردید. به نظر شما با اهمیت ترین مشکل این شبکهها چیست؟
یکی از بزرگترین مشکلات شبکههای استانی، افتبودجه است. مقدار کیفیت هر تاثییر نمایشی ربط مستقیم با مقدار بودجه دارد. این شرایط در همه جای دنیا یکسان است و برای تشکیل تاثییر باکیفیت، نیاز به متخصصان کاربلد و هزینههای اضافی همانند اقامت و رفتوآمد به مراکز تشکیل استانی وجود دارد.
اگرچه در برخی اوقات مدیریتهای تازه تلاش کردهاند تا بودجه تولیدات استانی را افزایش دهند، اما تا این مدت فاصله بسیاری تا فراهم بودجه واقعی وجود دارد که بهطور مستقیم بر کیفیت آثار تأثیر میگذارد.
با پیششرط توانمندی و کاربلدی فیلمساز، مقدار کیفیت هر تاثییر نمایشی، رابطهای مستقیم با مقدار پول و بودجه آن دارد و هیچ راه و مسیر دومی برای آن وجود ندارد. این شرایط برای هر برنامهساز در هرکجای دنیا یکسان است و ربطی هم به تهران یا مراکز استانها ندارد. برای تشکیل و ساخت برنامه خوب نیاز به متخصصان آن حوزه داریم و دستمزد متخصصان و افراد کاربلد حرفهای همیشه و در همهجا یکسان است و چهبسا برای وجود در خارج از تهران و دوری از خانواده دستمزدها افزایش هم مییابد.
هزینههای هتل، سه وعده غذا، رفتوآمد از تهران به استان برای فیلمبرداری هزینههای سرباری است که اتفاقاً برای کار در مراکز استانها به بودجه اضافه میشود. دلنشین است بدانید امروزه هزینههای زندگی در تهران با شهرستانها بهاختصاصی مراکز استانها و کلانشهرها بهجز اجارهخانه هیچ فرقی ندارد و بعضاً حتی زیاد تر هم هست، برای مثالً هزینه یک روز اجاره تاکسی در تهران، امسال ۹۰۰ هزار تومان است، ولی در استان مازندران در سال قبل در شهرهای کوچکش برای گروه فیلمسازی زیر یکمیلیون تومان نبوده است.
از همین رو با وجود کوششهای مدیریت تازه برای ترقی بودجه تشکیل متمرکز در مراکز استانها که واقعاً هم با لیاقت سپاس است، بودجه تشکیل مراکز تا حقیقت حاضر هم چنان فاصله زیاد دارد و بدون شک، کیفیت تولیدات را تحتالشعاع قرار داده است.
ظریفتر و حساستر از بزرگسالان
* بهگفتن برنامهساز در حوزه کودک و نوجوان، با اهمیت ترین تفاوتهای برنامهسازی برای این گروه سنی و بزرگسالان چیست؟
دنیای کودک و نوجوان با دنیای بزرگسالان تفاوتهای بسیاری دارد. مسائل و مفاهیم در آثار کودکانه ساده و بیتکلف می باشند و زیاد تر در جهت آموزش و پرورش ذهنی کودکان طراحی خواهد شد. از نظر دیگر، برنامهسازی برای کودکان زیاد حساستر است و نیاز به دقت و ظرافت بیشتری دارد.
از نکات مهم در تشکیل برای کودکان، تخصیص بودجه مناسب است. متأسفانه در قیاس با آثار بزرگسالان، بودجه کمتری به تولیدات کودک و نوجوان تعلق مییابد، در حالی که برای رقابت با آثار خارجی و ساخت دنیای فانتزی و رویایی کودکان، نیاز به اندوختهگذاری بیشتری داریم.
با اهمیت ترین مسئله این است که در تشکیل هر تاثییر، باید به نیاز مخاطب و جذابیتهای آن تاثییر دقت اختصاصی داشت. این چنین، برای ساخت آثار با کیفیت، بودجه مناسب و پشتیبانیهای زیاد تر الزامی است. تنها با این رویکرد میتوانیم در عرصه تولیدات نمایشی به پیروزیهای زیاد تر دست یابیم.
با دقت به این که در حوزه کودک و نوجوان سریال و فیلمهای درخور اعتنایی ساختهام و از آنجاکه برای مخاطب بزرگسال هم فیلم و سریال تشکیل کردهام، باید بگویم ازنظر شکلی و فنی هر دو به یک شکل اجرا و تشکیل خواهد شد، ولی از نظر ماهوی با هم تفاوتهای بسیاری دارند که علت آن، تفاوت در دنیا و جهانبینی این دو گروه است. دنیای کودک و نوجوان دنیایی لطیف، ساده، بیتکلف و بیآلایش است، موضوعات در آنها سرراست و بدون پیچیدگیهای شگفت و غریباند، آخربندی فیلمهای کودکان روبهجلو و امیدبخشاند.
در دنیای کودکان خشونت، مرگ، یأس و ناامیدی جایی ندارد؛ یقیناً افزونبر این تفاوتها دهها مورد و مفهوم دیگر میتوان احصا کرد که بیشازپیش تفاوت این دو حوزه برنامهسازی را عیان میسازد، به این علت باتوجه به نکات یادشده، به نظر من برنامهسازی برای کودک و نوجوان زیاد ظریفتر و حساستر از بزرگسالان است.
ظرافت در اراعه مفهوم، حوصله در بازیگیری و نوع برخورد با کودک و نوجوان در میانه تشکیل نیز از تفاوتهای زیاد مهم حوزه برنامهسازی برای کودک و نوجوان نسبت به بزرگسالان است. یکی از نکات مهمی که باید در تشکیل فیلم و سریال برای کودک و نوجوان به آن دقت اختصاصی داشت، تعلق بودجه ملزوم است. متأسفانه تخصیص بودجه این قشر زیاد کمتر از بزرگسالان است، غافل از این که برای ساخت دنیای پر از رویا و فانتزی کودکان در فیلم و سریالها بهاختصاصی در رقابت با مثالهای خارجی، باید بودجه زیاد بیشتری را به آن تعلق داد.
یادمان نرود کیفیت در ساخت فیلم و سریال، رابطهای مستقیم با بودجه و اندوخته تشکیل دارد و این اصل، خدشهناپذیر است و فکر این که با بودجه ناچیز اثری اثرگذار خلق شود، تصوری کاملاً نادرست و غلط است؛ یقیناً در طول تاریخ سینما، استثنائاتی هم بوده («سکوت برهها») که این استثنائات تأثیری در اصل پذیرفتهشده نوشته ندارد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع