به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، برنامه تلویزیونی «جامجم» زیاد سریع توانست جای خود را در دل مخاطبان باز کند؛ برنامهای که با مقصد او گفتوگوهای صریح، چالشی و انتقادی روی آنتن رفت تا رسانه ملی را از درون به نقد بکشد و بستری برای اصلاح، شفافسازی و جوابگویی فراهم آورد.
از همان تکههای ابتدایی، وجود احمد موسوی صمدی، مجری باسواد و رکگو، به برنامه جانی تازه داد. مناظرههایی جدی و دلنشین شکل گرفت که موضوعات متنوعی را در بر میگرفت: از برنامههای کودک و آثار مناسبتی گرفته تا نقش رسانه در مشکلاتها، کارکرد پلتفرمها و مسائل روز حوزه فرهنگ و رسانه. او گفتوگوهایی که زیاد تر تند و جنجالی بودند و گاهوبیگاه پچ پچهایی درمورد توقف برنامه را به جستوجو داشتند. حتی در مقطعی، با آخر فصل نخست و بلاتکلیفی فصل تازه، شایعه ها درمورد حذف کامل «جامجم» از کنداکتور تلویزیون جدی شد.
اما در نهایت «جامجم» برگشت؛ یقیناً با تغییراتی. از جمله تحول روز پخش به سهشنبهها و بازنگری در ساختار برنامه. با اینحال، چیزی که بیشتر از همه جلب دقت کرد، فاصله گرفتن برنامه از فضای مناظرههای پرحرارت و چالشی قبل می بود. تنها در یکی از تکههای سال قبل، با وجود مهران مهام و جمله جنجالی «صداوسیما تبدیل به پادگان شده»، صراحت و شجاعت همیشگی «جامجم» مجدد نمایان شد.
در تکههای تازه، با وجود چهرههایی چون سعید ابوطالب، کوششهایی برای برگشت دادن آن روحیه نقادانه دیده شد؛ اما تا این مدت اشکار نیست آیا این مسیر ادامه خواهد یافت یا نه. ابوطالب به صراحت در نقد شناخته میشود و در برنامه تازه نیز تلاش کرد بیپرده سخن بگوید. اما سوال اینجاست: «جامجم» بهجستوجو آرامتر کردن فضاست یا به جستوجو بازتعریف مدل جدیدی از او گفتوگوهای چالشی است؟
در چند تکه تازه «جامجم» تهیهکننده برنامه هم تحول کرده و مصطفی هیودی جایِ خودش را به علی نادری داده است. باید دید آیا به ساختار قبلی وفادار خواهد ماند یا سبک تازهای برای «جامجم» در نظر دارد؟
در این بین نباید فراموش کرد که رسالت «جامجم» چیزی فراتر از تشکیل یک برنامه تلویزیونی است. مقصد مهم، همان گونه که از زبان سازندگان گفتن شده، دعوت از کارشناسان و چهرههایی با دیدگاههای گوناگون برای بازدید مسائل فرهنگی و رسانهای جامعه، نقد رسانههای زرد، تبیین افکار عمومی و پردهبرداری از موضوعات مغفولمانده است. این برنامه، در واقع، تلنگری برای مدیران فرهنگی و رسانهای سرزمین محسوب میشود.
با وجود این، «جامجم» نباید حرارت خود را از دست بدهد. نباید به برنامهای تشریفاتی و بدون کنش تبدیل شود. مخاطب دوست دارد این برنامه هم چنان تریبونی برای گفتن دغدغههای مردم، رسانهگران و منتقدان باشد؛ آنهم بدون سانسور، نطقکشی و فشارهای بیرونی.
از نظر دیگر، باید به انتخاب موضوعات نیز دقت اختصاصی داشت. پرداختن به موضوعاتی چون فرآیند سریالسازی، برنامهسازی در عصر پلتفرمها، و نیازهای مخاطب جهانی قدمهای مثبتی می باشند. اما بعضی اوقات برنامه از ریل فرهنگی و رسانهای خارج شده و به مسائلی میپردازد که در برتری این حوزه نیستند.
در نهایت، اگر قرار است رسانهای خود را نقد کند، این کار باید با جسارت، صداقت و عمق صورت گیرد.
مخاطب باید باور داشته باشد که «جامجم» تریبونی است برای گفتن بیپرده آنچه در دل دارد و صداوسیما نهتنها با این انتقادات مخالفتی ندارد، بلکه آن را فرصتی برای اصلاح و پیشرفت میداند.
به همین علت است که تعداد بسیاری از علاقهمندان واقعی رسانه اعتقاد دارند: «لطفاً جامجم را به عقب برگردانید؛ به همان جایی که با صراحت اغاز شد.»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع