به گزارش خبرخوان
فاطمه شهرابی / اهدای عضو، کاری شجاعانه است که خانواده فردی که دچار سکته و مرگ مغزی شده، انجام میدهد. آنها اعضای بدن گرامی خود را برای زندگی مجدد فردی دیگر اهدا میکنند. زیاد تر این خانوادهها این تصمیم انساندوستانه را برای رضای خداوند میگیرند، در حالیکه این تصمیم، یکی از سختترین تصمیمات زندگی آنها است. خانوادهای راضی میشود که اعضای بدن عزیزشان، از جمله قلب، در بدن انسانی دیگر به تپش ادامه دهد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، در همین جهت و به مناسبت روز جهانی اهدای عضو، به سراغ دو خانواده رفتیم که اعضای بدن پدر خود را اهدا کرده بودند.
جعفر خزایی، یکی از اهالی تویسرکان، پدری ۴۹ ساله با دو فرزند؛ دختری ۶ ساله و پسری ۲۳ ساله می بود، او به علت خونریزی مغزی ناشی از سکته دچار مرگ مغزی شد و کلیه ، کبد و نسوج بدن وی اهدا شد. در همین خصوص با مهدی پاشایی پسرخاله مرحوم، او گفتوگویی داشتیم.
او او گفت: پسرخاله ام روز ۲۲ اردیبهشت امسال دچار سکته مغزی شده می بود. هنگامی قرار است فردی از دنیا برود و به قول معروف، این بدن به خاک سپرده شود، بهتر است جان چند انسان دیگر را نجات دهد. مطمئناً روحش خوشحال است چون آدم خیری می بود و هر کاری از دستش برمیآمد برای دیگران انجام میداد.
وی درمورد سختی گرفتن رضایت برای اهدای عضو افزود: این تصمیم واقعاً سخت است، چون همیشه این گمان وجود دارد که فرد به زندگی بازگردد و معجزهای رخ دهد. اما بعد از سخن بگویید با برادر و خواهرش رضایت به اهدای عضو دادند و با دقت به این که برادرزادهجعفر در قسمت ICU کار میکند و بعد از دیدن حالت او قطع امید کرده می بود، تصمیم به اهدای عضو گرفته شد. همسرش هم در شرایط روحی مناسبی ندارد و چون جعفر خزایی در روستا زندگی می کرد موفق به دریافت کارت اهدای عضو نشده می بود اما همیشه دوست داشت برای مردم قدم بردارد و خانواده اش نیز با دقت به روحیاتی که پسرخاله ام داشت پذیرفتند تا اعضای بدنش را اهدا کنند تا زندگی افراد فرد دیگر نجات اشکار کند، تصمیم سختی می بود اما هنگامی می توانیم به افراد فرد دیگر زندگی ببخشیم می توانیم راحت تر با این نوشته کنار بیاییم و همین علتشد تا همه رضایت به این کار دهند.
علی محمدلو پدر خانواده فرد دیگر در سن ۵۱ سالگی بر تاثییر سکته مغزی دچار مرگ مغزی ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ شد و کلیه و کبدش به بیماران نیازمند اهدا شد.
زهرا محمدلو دختر خانواده به خبرنگار برنا او گفت: ما اعضای بدن پدر را برای رضای خدا اهدا کردیم تا دنیا و آخرت پدر را خریده باشیم. میخواستیم در دنیای ابدی آرام باشد. پدرم کارت اهدای عضو نداشت، اما مطمئنم اگر خودش تصمیمگیرنده می بود، همین کار را انجام میداد. چون در طول زندگیاش همیشه خون اهدا میکرد و از این تصمیم اصلاً پشیمان نیستیم.
او همین طور گفت: درخانواده برای این کار مخالقتی آنچنانی وجود نداشت و سپس از مدتی همه راضی شدند. افرادی که اعضای را دریافت کردند، نمی شناسیم و حس می کنم که هم چنان پدرم زنده است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع