به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، خرمشهر تا این مدت سخنهای ناگفته زیاد دارد، آنقدر که نسل امروز احتمالا هیچ فکر دقیقی از آنچه سوم خرداد ۱۳۶۱ در میدان نبرد رقم خورد، نداشته باشد، قهرمانانی که با ایثار و ازخودگذشتگی، اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک این سرزمین به دست دشمن بیفتد، تا این مدت در حافظه رسانهای ما جایگاه با لیاقتای ندارند.
امروز که رسانههای بیگانه روایتهای وارونهای از جنگ تحمیلی و مقاومت مردم ایران اراعه میکنند، بیشتر از هر زمان دیگر، نیازمند بازآفرینی هنرمندانۀ آنچه در دوران دفاع مقدس رقم خورد، هستیم، بهاختصاصی خرمشهر؛ شهری که آزادسازی آن نهفقط یک پیروزی نظامی، که نقطهعطفی در تاریخ معاصر ایران بهشمار میآید.
روایتهای مانا در قاب سریال
تلویزیون، بهگفتن رسانهای ملی و اثرگذار، نقشی کلیدی در انتقال مفاهیم دفاع مقدس دارد، این انتقال، وقتی مؤثرتر خواهد می بود که با زبان امروز و در قالبی دراماتیک، بهاختصاصی سریالهای داستانی، انجام شود. توانایی نشان داده است که سریالهایی چون «در چشم باد»، «خاک سرخ»، «برگشت پرستوها» و «شوق پرواز» توانستهاند مخاطبان را با بخشی از این تاریخ آشنا سازند.
اما با گذر زمان، سلیقه مخاطب نیز تحول کرده است و ملزوم است روایتهای جدیدی با ساختار، زبان و پرداختی معاصر تشکیل شود، در همین عرصه، ساخت یک سریال اختصاصی درمورد شهید محمد جهانآرا، یکی از برجستهترین فرماندهان مقاومت خرمشهر، میتواند اغاز راهی نو در بازسازی هنری این مقطع تاریخی باشد. ناگفته نماند بینِ این همه پرترههای سینمایی جای این روایت مهم کماکان خالی است، میتوانیم اصطلاحاً به این عبارت اشاره کنیم که؛ ممّد! تا این مدت هم نیستی!
جهانآرا؛ قهرمانی که تا این مدت روایت نشده
سریال «کیمیا» گوشهای از زندگی شهید جهانآرا را به عکس کشید، اما شخصیت و نقش این فرمانده بزرگ در مقاومت خرمشهر، آنقدر عمیق و اثرگذار است که نیازمند یک تاثییر جدا گانه، عمیق و باکیفیت است. داستان زندگی او میتواند کلاس درسی برای نوجوانان و جوانان امروزی باشد؛ همانهایی که اکنون دچار تهاجم فرهنگی و مشکلاتهای هویتیاند.
اگر امروز جوان ایرانی نداند که چطور همنسلان او در دهه ۶۰، با دستهای خالی اما با ایمان، از خاک سرزمین دفاع کردند، چطور میتوان از او انتظار ایستادگی در برابر هجمههای فرهنگی و اجتماعی داشت؟
چرا تا این مدت دچار قاجاریم؟
در شرایطی که برخی از هنرمندان حوزه دفاع مقدس از عدم حمایتنهادهای فرهنگی گله های دارند، شگفت نیست که تولیدات تاریخی در تلویزیون و یقیناً زیاد تر در شبکه نمایش خانگی هم چنان به دوران قاجار میپردازند، در حالی که تاریخ معاصر ما پر از حماسههایی است که تا این مدت مجال روایت نیافتهاند.
فیلمسازانی چون یدالله صمدی که با سختی زیاد «شوق پرواز» را ساختند یا احمد مرادپور که در عملیاتهای حساس جنگ فیلمبرداری کردهاند، امروز از تشکیل این آثار فاصله گرفتهاند، حتی هادی حجازیفر نیز در جشنواره فیلم فجر خبرداد امکان پذیر دیگر سراغ فیلم جنگی نرود، علت روشن است؛ عدم حمایتکافی.
نیاز به روایت تازه از خرمشهر
سریالهای ماندگار قبل همانند «گل پامچال»، «بهترین تابستان من»، «سفر به چزابه» و «سیمرغ»، گرچه ارزشمندند، اما نوستالژی بهتنهایی کافی نیست، امروز مخاطب نیازمند روایتی تازه، زبانی تازه و پرداختی بهروز از آن اتفاق بزرگ است؛ روایتی که سوم خرداد را از قاب عکس به قلب نسل امروز بیاورد.
آیا نگه داری تمامیت ارضی سرزمین، قضیهای کوچک است؟ آیا نباید ساخت اثری فاخر درمورد آزادسازی خرمشهر، برتری رسانه ملی باشد؟ جواب روشن است: خرمشهر تا این مدت روایت نشده است.
انتهای مطلب/+
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع