به گزارش خبرخوان
گروه فرهنگی : مصطفی وثوق کیا روزنامه نگار فرهنگی در یادداشتی که در اختیار قرار داد نوشت: «حواشی حوالی سریال «سووشون» علتشد تا بعد از انتشار کردن، با صدور بیانیهای از سوی قوه قضاییه، توقیف و سکوی پخش هم مسدود شود. این دومین سریالی است که در ماههای تازه، با حکم قوه قضاییه توقیف میشود؛ پیشتر، سریال «تاسیان» در همان تکههای ابتدایی متوقف شد، اگرچه بعد از دو هفته، پخش آن از سر گرفته شد. اکنون نوبت به «سووشون» رسیده است.
با این حال، مقصد این نوشتار بازدید محتوای سریالهای «تاسیان» یا «سووشون» نیست، بلکه تمرکز بر نهاد تصمیمگیر در توقیف این آثار است. با این که همه فعالان حوزه نمایش خانگی بهصورت اسمی، نقش تنظیمگری «ساترا» را پذیرفتهاند و در چارچوبی اداری، همکاریهایی با این نهاد دارند، اما در نهایت توقیف یا توقف پخش یک سریال، به اراده ساترا صورت نمیپذیرد.
این تصمیم توسط قوه قاهرهای اتخاذ میشود که در اختیار قوه قضاییه است؛ اتفاقی کمسابقه و در عین حال دارای تبعاتی صدمهزا برای فرهنگ سرزمین.
با آنکه سالها پیش، مطابق دستور مقام معظم رهبری، تنظیمگری حوزه صوت و عکس فراگیر به صداوسیما واگذار شد و در ماههای پایانی دولت قبل نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی این تصمیم را رسمیت بخشید، در سالهای تازه اعمال قوت توسط ساترا با چالشهای جدی مواجه شده است؛ چالشهایی که چندین دفعه مورد نقد قرار گرفتهاند.
با این وجود، رویکرد ساترا به جای استحکامبخشی به پایههای حقوقی خود، زیاد تر دچار منازعه با بازیگران عرصه نمایش خانگی بوده است؛ موضوعی که به سرکشی این بازیگران انجامیده و در نهایت ساترا را در تقابل با آنان، تنها و بیدستاورد باقی گذاشته است.
ماجرای سریال «سقوط» در سال ۱۴۰۱ را به یاد داریم؛ سریالی که در میانه ناآرامیها انتشار شد و ساترا آن را «غیرقانونی» خواند. در واقع، نهاد تنظیمگر بهجای اعمال قوت در چارچوب قانونی، از دیگر نهادها طلب پشتیبانی کرد؛ امری که چندین دفعه از سوی منتقدان نقل شد، اما مدام با تکیه بر «تفویض رهبری» جواب داده شده است. با این حال، اجرای قانون نیازمند پشتوانه قانونی اشکار است که در اینجا، ساترا از آن نصیب بوده است.
در رابطه «تاسیان»، سریال علیرغم مخالفت ساترا و بدون اعمال اصلاحات موردنظر آن، به پخش خود در ادامه گفت. همین سناریو در رابطه «سووشون» هم تکرار شد، اما اینبار برخورد در همان اغاز کار صورت گرفت: هم سریال توقیف شد و هم سکوی پخش آن (نماوا) مسدود. این که چه فرایندی در بعدِ پرده جهت اقناع دادستانی برای این تصمیم شده، احتمالا در روزهای آینده روشنتر شود، اما آنچه تکرار شده، همان قضیهی همیشگی است: ساترا بهطور ذاتی فاقد ابزار اعمال قوت است و این قوت را از بیرون طلب میکند. در قضیه «تاسیان» این روش چندان موفق نبوده است، اما اکنون در همان تکه نخست «سووشون»، اعمال قوت بیرونی به نتیجه رسیده است.
احتمالا در این مقطع، ساترا حس پیروزی کند؛ اما تداوم این رویکرد، بدون تردید پیامدهای منفی در پی خواهد داشت. در سالهای قبل، عرف بر این بوده که اختلافات فرهنگی و هنری درون نهادهای فرهنگی و در چارچوب قانون حلوفصل شود.
وزارت ارشاد، حتی در سال بحرانی ۱۴۰۱ نیز تلاش کرد چالشهای حاضر را درون سیستم مدیریت کند و از واگذاری مسائل به قوه قضاییه پرهیز کند؛ چراکه فضای خاص فرهنگ و هنر و کنشگران آن، پذیرای رویکردهای امنیتی یا قضایی نیست.
حال به نوشته «سووشون» بازگردیم. ساترا با همکاری قوه قضاییه موفق به توقیف نماوا شد. به نظر میرسد با شدیدترین نوع برخورد روبه روایم. حال فکر کنید در روزهای آینده مشکل نماوا حل شود و فعالیت آن از سر گرفته شود، آیا در صورت تکرار ماجرا، ساترا مجدد به سراغ دادستانی خواهد رفت؟ آیا این روال به تضعیف شأن تنظیمگری نمیانجامد؟ آیا این عمل، در عمل تحقیر قانون نخواهد می بود؟
حتی اگر این شیوه در مختصرزمان مؤثر باشد، باید سوال کرد آیا دادستانی هر بار با خواست ساترا، حکم مسدودی صادر خواهد کرد؟ سرنوشت مشترکانی که از خدمات آن سکو منفعتمندند چه میشود؟ مگر آن سکو تنها برای پخش یک تاثییر فعالیت میکند؟ صدها تاثییر دارای مجوز از سوی ساترا بر همان بستر اراعه میشود و با یک تصمیم ناگهانی، همه آنها دچار خسران خواهد شد.
این تنها یک نمونه از زیانهایی است که ورود قوه قاهره بیرونی به عرصه تنظیمگری شبکه نمایش خانگی به همراه دارد. از همه مهمتر، بیاعتمادی و بدبینیای است که در دل تولیدکنندگان و فعالان این حوزه تشکیل میشود و تا زمانها باقی خواهد ماند.
اگر قرار است تنظیمگر عادل باشد، باید علاوه بر نگه داری حقوق مخاطب، توازنی بین همه بازیگران این فضا برقرار کند تا نه شائبه سلطه یکجانبه پیش بیاید و نه فضای تکنگری حاکم شود؛ قضیهای که تا حد بسیاری، اکنون به حقیقت بدل شده است.»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع