به گزارش خبرخوان
به گزارش خبرنگار فرهنگی ، در سالهای تازه، یکی از آشکارترین ضعفهای سریالهای ایرانی، چه در قاب تلویزیون و چه در بستر شبکه نمایش خانگی، نبوده است فیلمنامهای قوی و ساختارمند است. این فقدان نهتنها کیفیت آثار نمایشی را افت داده، بلکه نشان داده است که بدون ستون فقرات محکم یک داستان، بزرگترین بازیگران و پرخرجترین تولیدات نیز نمی توانند مخاطب را جذب کنند.
در غیاب نویسنده، بازیگر هم تنهاست
در ساختار تولیدات سریالهای شبکه نمایش خانگی، چندین دفعه گزارش شده که تا ۷۵ درصد بودجه به بازیگران تعلق مییابد و سهم نویسنده و تیم فیلمنامهنویسی در پایینترین سطح ممکن قرار دارد. این چنین نگاهی به تشکیل، نویسنده را از جایگاه محوری خود خارج کرده و به حاشیه رانده است. در حالی که سریالهای موفقی چون صاحبدلان، که به قلم علیرضا طالبزاده نوشته شده می بود، مثالهایی از دقت به قلم و ساختار درام بودند، امروزه زیاد تر تولیدات فقطً بر چهرهها و هزینهها تکیه دارند.
قطعهای از «ناریا»؛ تلنگری به مخاطب و رسانه
ویدئویی از سریال ناریا در فضای مجازی در حال دستبهدست شدن است که شامل صحنهای با بازی محمدرضا شریفینیا و امیریل ارجمند است؛ صحنهای که بیشتر از آنکه محتوایی دراماتیک یا اثرگذار باشد، به علت ضعف شدید در دیالوگنویسی و فقدان باورپذیری مورد نقد گسترده قرار گرفته است.
مسئله مهم اینجاست که ضعف دیالوگ به بازیگر بازنمیگردد. بازیگران چندین دفعه در غیاب فیلمنامه قوی، تلاش کردهاند با اجراهای درخشان خود، کمبودها را جبران کنند. با این حال، بدون متن مناسب، هیچ بازیگری نمیتواند اثری ماندگار خلق کند.
جای خالی اتاق فکر و نگاه راهبردی
یکی از دلایل مهم تکرار این ضعفها، بیتوجهی به فرآیندهای خلاقانهای چون اتاق فکر، طراحی درام و اندوختهگذاری روی فیلمنامه است. تولیدکنندگان ترجیح خواهند داد با صرف بودجه در دکور، طراحی صحنه و ستارگان، محصولی انگارً دلنشین تشکیل کنند، اما بدون بنیان روایی قوی، این آثار فراموششدنیاند.
الزام دارد نهادهایی همانند دفتر فیلمنامهنویسی، بهاختصاصی با وجود افرادی چون محمدرحیم لیوانی که توانایی گستردهای در حوزه نمایشی دارد، در این حوزه ورود جدیتری داشته باشند و مسیر حرفهایتری برای نویسندگان جوان و خلاق ترسیم کنند.
مسیر انحرافی در شبکه نمایشخانگی
در غیاب فیلمنامه منسجم، برخی سازندگان نمایش خانگی به جستوجو خلق جذابیتهای لحظهای با اتکا بر عناصر بیرونی چون صحنههای اروتیک، منفعت گیری از دخانیات، نمایشهای تجملاتی و روابط سطحی رفتهاند؛ مسیری که بهجای خلق عمق، سطحینگری را ترویج میکند و مخاطب آگاه را از خود میراند.
ناریا؛ یک توانایی ناکامیخورده یا جسور؟
سریال ناریا که از آن به گفتن جانشین پایتخت یاد شده می بود، به باور برخی از منتقدین نتوانسته انتظارات مخاطبان را برآورده کند. هرچند برخی مدافعان این سریال از ترکیب ژانرهای امنیتی، سیاسی و ماورایی دفاع میکنند و آن را تواناییای نو در تلویزیون میدانند، اما حقیقت این است که فیلمنامه ضعیف، دیالوگهای سطحی و پیروی از مدلهای خارجی بدون بومیسازی درست علتشده مخاطب با آن ربط برقرار نکند.
حتی وجود بازیگران سرشناسی چون محمدرضا شریفینیا، آشا محرابی، نسیم ادبی و… نتوانسته این ضعف بنیادی را جبران کند.
نویسنده؛ مهره گمشده تولیدات نمایشی ایران
امروزه بیشتر از هر زمان فرد دیگر باید قضیه حقوق و جایگاه نویسنده به گفتن ستون مهم یک تاثییر نمایشی در دستور کار قرار گیرد. هر فیلمنامه قوی، شالودهای است برای شکلگیری همه عناصر دیگر سریال؛ از کارگردانی و بازیگری گرفته تا موسیقی و طراحی صحنه.
بازنگری در نظام دستمزدها، تشکیل بانک فیلمنامه، حمایتاز نویسندگان جدا گانه، تحکیم آموزش حرفهای نگارش و راه اندازی اتاقهای فکر تخصصی، راهکارهایی است که میتواند مسیر سریالسازی در ایران را به سمت بلوغ و کیفیت واقعی بازگرداند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع