به گزارش خبرخوان
نوزادهایی که در مسیر رها شدن، سر راه یا پشت در مسجد و بهزیستی قرار میگرفتند از جمله مشکلاتهای اجتماعی نسلهای قبل بودند. امروزه هم اگرچه صدای گریه نوزادی بیسرپرست از زیر پلها به گوش نمیرسد، اما جای خود را به راه حلهایی به مراتب خبیثانهتر داده است. خانوادههای بیعاطفه که پیش از این به هر دلیلی کودک خود را بر سر راه میگذاشتند، امروزه دست به خرید و فروش فرزند خود میزنند تا از این جدایی، کاسبی کرده و پولی در جیب خود کنند؛ بدون آن که پیگیر احوالات فرزند خود باشند، بدون این که بدانند دنیا برای این کودک سپس از رها شدن چه خوابی دیده است؟!…
حمیدرضا الوند سرپرست دفتر مراقبت و توانمندسازی کودکان و نوجوانان درمورد سرنوشت کودکان سر راهی به خبرنگار صدمههای اجتماعی خبرگزاری برنا میگوید: در موارد خاصی که کودکی در سطل زباله، کنار خیابان یا پشت در شیرخوارگاهها اشکار میشود؛ پیش از هر عمل و صدور هر حکمی، کارکنان اورژانس اجتماعی یا بهزیستی بر پایه ضوابط ابلاغی، موظف به تحویل دادن کودک به مراکز مذکور به منظور دفع خطرات احتمالی می باشند.
الوند با گفتن این که گزارش مددکاری این کودک حداکثر ظرف ۲۴ ساعت باید به دادگاه تحویل داده شود میگوید: گزارش مددکاری حاوی اطلاعات و دادههای اشکار شدن کودک از جمله ساعت، تاریخ و مکان دقیق مشاهده کودک است. گزارش مددکاری به دادگاه اراعه داده میشود که بر پایه مصلحت کودک نیز حکم قضایی مسئولیت مراقبت و نگهداری کودک، تعیین تکلیف حالت کودک صادر شود.
در ۲ دهه تازه از گوشه و کنارها اخبار و گزارشاتی مبنی بر نگهداری غیر قانونی کودکان انتشار میشد. در این گزارشات نام خانوادههایی می بود که حتی یک دهه از کودک نگهداری کرده بودند اما برای مخفی نگه داشتن این جرم، همه موقعیتهایی که الزام شناسنامه و وجود اولیای واقعی کودک می بود؛ از دست رفته می بود. برای مثال نوجوانانی که در بغل این خانوادهها رشد اشکار کرده بودند برای یک بار هم رنگ دفتر و کتاب و کلاس درس را ندیده بودند؛ چرا که ثبت نام در مدارس الزام ثبت نام قانونی و اراعه مدارکی است که این کودکان ندارند.
الوند با اشاره به مواد قانون حمایتاز کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست (مصوب سال ۱۳۹۲) میگوید: مطابق با این قانون، هر فردی از مبادی غیرقانونی و مراکزی به غیر از سازمان بهزیستی و دادگاه عمل به سرپرستی کودک کند؛ مرتکب جرم شده است. به گفتن مثال شخصی که بدون آگاهیهای حقوقی، کودکی را از اطرافیان خود به سرپرستی میگیرد؛ با دقت به این که کودک به نام سرپرست تازه به گفتن ولی قهری، شناسنامه ندارد در فرآیند ثبت نام در مدارس با مشکل روبه رو خواهد شد.
الوند با اشاره به مصلحت کودک خاطرنشان میکند: در وضعیتی که کودک به سرپرست تازه خود (که قانونی نیست) دلبستگی اشکار کرده؛ سرپرست نیز موظف به خبر دادن شرایط به سازمان بهزیستی است. اگرچه دادگاه کودک را از سرپرست میگیرد ولی با دقت به مصلحت کودک امکان پذیر کودک با رای دادگاه برگردد. این جریان به گزارش مددکاری بستگی دارد؛ به عبارت دیگر اگر کودک در حالت خوبی باشد مددکار در گزارش ذکر میکند که کودک در این محیط در امنیت است؛ در حالی که امکان پذیر در موقعیت دیگر سرپرستهایی داشته باشد که صلاحیت اخلاقی و اجتماعی ندارند.
صدمه مهم در این پروندهها فهمید کودک معصومی است که از هویت واقعی خود خبر ندارد و در عین حال شخصیت خود را در خانوادهای دیگر شکل داده است. این در حالی است که فهمیدن حقیقت جریان برای کودک، سرخوردگیها به بار میآورد. حتی در تعداد بسیاری از موارد تعداد بسیاری از کودکان نه فهمیدن میکنند، نه میتوانند هضم کرده و اصلا تا آخر عمر پاسخی برای این سوال که “چرا باید هویت من مخفی نگه داشته شود؟! ” اشکار نمیکنند. از نظر دیگر والدین نیز دچار بحران عاطفی عمیقی خواهند شد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع