حریم| روایت نفیسه روشن از ملامت زائران کهف الشهدا تا راهی شدن در مشایه_خبرخوان

علی باقری
14 Min Read


به گزارش خبرخوان

خبرگزاری تسنیم_ویژه برنامه «حریم» مجتبی برزگر: فکر کنید در شب عاشورا خوابی می‌بینید که مسیر زندگی‌تان را زیر و رو می‌کند. خوابی که نه تنها معنایی رمزآلود دارد، بلکه در دل تردیدهای ایمان و سردرگمی‌های زندگی، نوری تازه می‌تاباند.  نفیسه روشن، بازیگر سینما و تلویزیون، سال‌ها است که از طریق روایت یکی از عمیق‌ترین و واقعی‌ترین ازمایش ها زندگی‌اش، با موجی از نقدها و حتی تمسخرهای ناعادلانه روبه رو شده است.

خوابی که او در شب عاشورا دیده و مسیر زندگی‌اش را تحول داده است، نه تنها یک رویا بلکه نقطه عطفی در مسیر روحانی و اعتقادی‌اش بوده است. خوابی که با وجود همه سوءبرداشت‌ها، شاهدانی واقعی دارد و علتشده نفیسه روشن از شک و بی‌اعتمادی به ایمان برسد به نقطه‌ای که از ته دل بگوید «غلط کردم»؛ جمله‌ای که عمق تحول درونی او را به زیبایی مشخص می کند.

این مصاحبه فرصتی است برای شنیدن روایت صادقانه و بی‌پرده نفیسه روشن، درمورد چالش‌های پیش رو، هجمه‌هایی که برای گفتن این توانایی معنوی متحمل شده و تغییرات عمیقی که این خواب در زندگی‌اش به وجود آورده است. در روزهایی که تعداد بسیاری از چهره‌ها برای باورهایشان مقصد نقدها و برچسب‌های ناعادلانه قرار می‌گیرند، شنیدن صدای یک زن جوان که با همه سختی‌ها مسیرش را اشکار کرده و به ایمان و امید بازگشته است، می‌تواند الهام‌قسمت تعداد بسیاری باشد.

نفیسه روشن در او گفت‌وگوی تصویری با خبرنگار تسنیم از دردها، تردیدها، ملامت‌ها و یقیناً از معجزاتی می‌گوید که مسیر زندگی‌اش را به سوی روشنایی تحول داده‌اند. روایت او، نه تنها یک داستان شخصی بلکه تابلویی زنده از قوت ایمان و تاثییر آن بر زندگی انسان‌ها است.

مشروح این او مباحثه را در ادامه هم دیدنی است و هم خواندنی:

.

ورود به مسیر اربعین: چطور خواب شما را به این راه کشاند؟

* یادم می‌آید معروف‌ترین مسیر پیاده‌روی اربعین برای شما با همان ماسک و خوابی اغاز شد که شما را به این راه کشاند. لطفاً بگویید آن خواب چه می بود و چه شد که مسیر اربعین روبروی شما قرار گرفت، حتی با وجود کرونا و مشکلات؟

اول از همه ممنونم از شما بابت این سوال. من سال‌ها است که این خواب و توانایی‌ام را با بچه‌های رسانه نقل می‌کنم، اما تا این مدت هم برخی‌ها، چه موثر و چه غیرهدفمند، مرا مسخره می‌کنند. حتی شبکه‌های خارجی هم مرا سوژه برنامه‌هایشان کردند، می‌گویند خوابم ساخته و پرداخته است، در حالی که من برای این خواب ناظر دارم.

در سایت خبری خبرخوان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

من از کودکی مادربزرگی داشتم که زیاد معتقد می بود. حال و هوای تاسوعا و عاشورا و نذری دادن‌ها، بخشی از زندگی ما می بود. اما سال‌های ۱۳۹۷-۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ اتفاقاتی افتاد که من را به شک کشاند و مرا در مسیرِ بی‌دینی قرار داد؛ گفتم «مگر می‌شود این همه خوبی کنی و این همه اذیت بشوی؟»

خانه ما نزدیک کهف الشهدا می بود و هنگامی نوحه‌ها پخش می‌شد، گریه می‌کردم اما در دلم مسخره‌شان می‌کردم که نذری خواهند داد و به کوه می‌روال. می‌گفتم امام حسین(ع) کجا می بود چه حالی دارند و نذری خواهند داد!

شب عاشورا خواب دیدم که برای اولین بار است اینجا این خواب را تعریف می‌کنم.

خواب دیدم در مراسمی همانند همایش، افرادی که مرا اذیت کرده بودند وجود داشتند. در ورودی مردی با لباس و سربند مشکی نشسته می بود، سرش پایین می بود. من سربندش را بوسیدم و داخل شدم. به برادرانم گفتم: «مامان رفته کربلا.»

هنگامی بیدار شدم، اولین کسی که تماس گرفتم مادرم می بود. گفتم: «از کرونا به سپس نذری ندادیم؟» مادرم او گفت: «امسال شله زرد می‌پزم.»

خوابم را با چند نفر از دوستانم نقل کردم. هر کدام تعبیر متغیری داشتند. من گیج بودم که چرا این چنین خوابی دیدم. تا این که چند روز سپس، از معاونت سیما تماس گرفتند و به علت فعالیت‌های هنری‌ام در سریال‌های مناسبتی، دعوت شدم به کربلا.

* در این مسیر معنوی همراه با خانم شهرزاد کمال‌زاده (بازیگر) بودید. چطور این اتفاق رقم خورد؟

به دوستان در معاونت سیما گفتم کاش مادرم را به جای من بنویسید، چون من خواب دیدم که مادرم رفته کربلا. اما به هر حال محبت کردند و ما کارهای مادر را انجام دادیم؛ واکسن کرونا، پاسپورت و همه‌چیز آماده شد. تقریباً یک هفته مانده می بود به رفتن که به من هم زنگ زدند و انها گفتند فرصتی هست که شما هم می‌توانید بیایید. گفتم چرا که نه!

آن‌جا همراه دوستان هنرمند بسیاری بودیم؛ مجری‌هایی همانند خانم المیرا شریفی‌مقدم و زیاد از همکاران دیگر. من و خانم شهرزاد کمال‌زاده هم توی یک قاب قرار گرفتیم و توانایی‌مان را با هم به اشتراک گذاشتیم. یادم هست که یکی از موکب‌ها هندوانه تعارف کرد و ما گرفتیم، داشتیم راه می‌رفتیم که یک دفعه بچه‌های رسانه دوربین‌ها را آوردند و از ما فیلم گرفتند.

عکس العمل نفیسه روشن به افرادی که می‌گویند هنرمندان در پیاده‌روی اربعین «شو» می‌کنند

* قطعاً شما و تعداد بسیاری از چهره‌ها زمان رفتن به پیاده‌روی اربعین با برچسب‌هایی همانند «عمل نمایشی» یا «شو» روبه رو شدید. عکس العمل شما به این هجمه‌ها چه می بود؟ و این جریان‌ها از کجا می‌آیند؟

اگر بخواهم درمورد خودم بگویم، چند نفر معدود می باشند که اهل شیطنت رسانه‌ای می باشند و زیاد دوست دارند من را به حاشیه بکشانند، بگویند آدم حسود یا آدم بدی هستم و این علتشود از فضای حرفه‌ای دور شوم. من کاملاً از اسم و فامیل‌شان آگاهم.

اما هنگامی خوابم انتشار شد و گفتم این خواب را دیدم و صبح بیدار شدم و با چند نفر تماس گرفتم، حتی امروز صبح به کهف الشهدا رفتم و زیارت کردم، برایم این سخن‌ها و تمسخرها فقط یک لبخند تمسخرآمیز داشت. من نمی‌دانم چه منفعت‌ای دارد که آدم‌ها بخواهند این چنین شبهاتی تشکیل کنند یا بین چهره‌ها نفاق بیندازند.

تحول نگاه در حرم امام حسین(ع)

* به نظر می‌رسد این سفر و توانایی‌های معنوی، نگاه شما را نسبت به مسائل تحول داده است. خاطره‌ای از وجود در حرم امام حسین (ع) برای ما تعریف کنید.

هنگامی رسیدم به بین الحرمین، اولین چیزی که گفتم این می بود: «یا امام حسین، غلط کردم!» چون پیش‌تر از بالکن خانه‌ام، در دل، زیاد‌ها را مسخره می‌کردم. دل‌دلواپس و شک‌زده بودم؛ آن همه نذر و دعا کردم و جواب نگرفتم. اما هنگامی آنجا بودم، پِی بردم نادرست کرده‌ام.

هنگامی رسانه‌ها و پیج‌های گوناگون مسخره‌ام می‌کردند، تنها پاسخی که داشتم، لبخند می بود؛ لبخندی که به تمسخر افکار آن‌ها می‌زدم، چون من خودم این مسیر را توانایی کرده بودم و باور داشتم.

معجزه‌ای که در کربلا برای نفیسه روشن رقم خورد

* شنیده‌ام هر فردی که به کربلا می‌رود، معجزه‌ای در زندگی‌اش رخ می‌دهد. برای شما چه معجزه‌ای اتفاق افتاد؟

راستش من فکر نمی‌کنم فقط یک معجزه بوده، بلکه معجزه‌ها بوده‌اند. من باور دارم هر فردی جواب دل و قلبش را می‌گیرد. باور آدم‌ها ربطی به ظاهر، پوشش یا کارهای نمایشی ندارد. افرادی که آن‌جا می باشند، دقیق می‌دانند چه کاری باید بکنند.

زیاد زمان‌ها در لحظات سخت و سر بزنگاه، خانه‌ای که دلم می‌خواست اشکار می‌کردم یا راهی که باید پیش می‌رفتم باز می‌شد. برای مثالً یک بار برای یک پرونده قضایی مشکلاتی داشتم؛ اما دقیقاً همان موقع قاضی مهربانی آمد و او گفت: «با این بچه چه کار داری؟» و پرونده مختومه شد. این‌ها همه لطف و عنایت آقا امام حسین است که هر روز آن را می‌بینم و توانایی می‌کنم.

لحظه‌ی «غلط کردم» و تحول نگاه نفیسه روشن

* چه چیزی علتشد که آن جمله مهم «غلط کردم» را بگویید و نگاهتان تحول کند؟

آن «غلط کردم» برای من برای بی‌ ایمانی‌ای می بود که در وجودم می بود. آنجا تحولی در من شکل گرفت. هنگامی آنجا رسیدم و فضای معنوی را حس کردم، پِی بردم نادرست کرده‌ام و باید مسیر فرد دیگر را انتخاب کنم.

لحظاتی که دل برای امام حسین (ع) سوخت

* کدام قسمت از این سفر شما را زیاد تر منقلب کرد و علتشد دلتان برای امام حسین (ع) بسوزد؟

دو نقطه خاص می بود که به گفتن عبادتگاه درست کرده بودند، جایی که دست‌های حضرت ابوالفضل (ع) را نمادین قرار داده بودند. آنجا زیاد گریه کردم. این چنین جایی که بچه‌ها نشان دادند خیمه‌ها به آتش کشیده شده می بود، آن لحظه زیاد منقلب شدم.

اولین روبه رو با گنبد امیرالمؤمنین؛ حسی فراتر از کلام

* اولین باری که با گنبد امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) مواجهشدید چه حسّ و حالی داشتید؟

حس و حال من کاملاً زمینی نبوده است. من دختری هستم که دین و مذهب برایم جایگاه اختصاصی‌ای دارد. با این حال، در سفرهایم به کشورهای گوناگون اروپا، همیشه کلیساها را دیده‌ام؛ آن معماری و آن فضای مقدس برایم دلنشین بوده. حتی در ورودی کلیساها ناچار بودند روسری سرم کنم، ولی اینجا، این مکان‌ها جای آرزوها و دعای خانواده‌ها است. برای سلامتی، برای اسایش. در دین خودمان هم تعداد بسیاری از اماکن مقدس را زیارت کرده‌ام، از حج واجب گرفته تا حرم امام علی (ع)، اما توصیف آنجا اصلاً آسان نیست؛ انگار بین خواب و بیداری قرار داری و دچار شوک روحی می‌شوی.

اولین قدم‌ها در کربلا: اربعین، نقطه اغاز

* اولین بار چه وقتی به کربلا مشرف شدی؟

اولین بار اربعین می بود که به کربلا رفتم.

زیر گنبد امام حسین (ع)، خواسته‌ها و دل‌نوشته‌ها

* حرف های‌اند هر فردی اولین بار زیر گنبد امام حسین (ع) دعا کند، حاجتش برآورده می‌شود. شما چه خواسته‌ای داشتید؟

زیاد چیزها. از جمله سلامتی خانواده‌ام، پیروزی‌شان و این که خودم هم مواظب خودم باشم. به‌خصوص که این روزها زیاد اتفاقات پیرامونم می‌افتد و خودم به تنهایی نمی‌توانم مواظب باشم. حتی هنگامی فردی تهمت می‌زند یا آزار می‌دهد، دلم می‌شکند و فقط می‌گویم: «یا امام حسین، خودت مراقبم باش.»

پیاده‌روی اربعین؛ صبری که به دست آمد

* اگر مخاطبی از شما سوال بپرسد پیاده‌روی اربعین که رفتید چه چیزی به شما اضافه کرده است، شما چه جوابی دارید؟

صبر.

نقش مورد علاقه در آثار عاشورایی

* تا جایی که خبر دارم در بین آثار عاشورایی و مذهبی وجود نداشتید. اگر قرار باشد سریالی درمورد امام حسین(ع) ساخته شود دوست دارید کدام نقش را بازی کنید؟

نقش حضرت زینب (س).

* این نقش که زیاد سخت است. اگر نشد، نقش دیگر؟

هر نقشی که باشد، چون فضای آن کار قطعاً حال و هوای متغیری دارد.

آرزوهای بازیگری در فضای عاشورایی

* همان «مختارنامه‌ای» که حتماً تماشا کردید خودتان را در کدام نقش‌ها فکر می‌کردید یا دوست داشتید آن نقش را بازی کنید؟

نقش خانم مقانلو همسر اول مختار را زیاد دوست داشتم.

ساخت فیلم یا سریال درمورد اربعین؛ رویا یا حقیقت؟

* شما فکر کنید قرار است کارگردان یک سریال یا فیلمی باشید در رابطه اربعین چطور این کار را می‌سازید؟

سوال سختی است. احتمالا به گفتن بازیگر بتوانم در این چنین اثری وجود داشته باشم، اما توانایی کارگردانی را ندارم.

کدام صحنه اربعین را دوست داری بازی کنی؟

* در پیاده‌روی اربعین، صحنه‌های بسیاری وجود دارد. اگر بخواهید یکی این صحنه‌ها را شما بازی کنید، آن کدام است؟

فردی که زیر آفتاب داغ ایستاده و عرق می‌ریزد، اما با عشق و شور، به زائران آب تعارف می‌کند.

مطلب دلی به امام حسین (ع) و زائران اربعین

*‌ این شما و این دوربین ما؛ در آخر اگر می‌خواهید خطاب به افرادی که به پیاده‌روی اربعین می‌روال، یا سخن بگویید دلی با امام حسین(ع) داشته باشید.

رابطه من با امام حسین زیاد خوب است و واقعاً او را شهید زنده می‌دانم. به زائران و همه افرادی که در این مسیر قدم می‌گذارند می‌گویم: «خوش به حالتان، خوش به سعادتتان.»

 

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار

اخبار تکنولوژی

اخبار اقتصادی

اخبار فرهنگ وهنر

اخبار تکنولوژی

اخبار سلامتی



منبع

Share This Article