[ad_1]
به گزارش خبرخوان
خبرگزاری تسنیم ـ مجتبی برزگر: فصل تازه برنامه «اعجوبهها» این شبها از شنبه تا چهارشنبه حوالی ساعت ۱۷ از شبکه سه سیما پخش میشود. دکوری پر از رنگ، بازیهایی پرهیجان و تمرکز اختصاصی بر خانواده، حال و هوایی تازه به این برنامه داده است. در آخرین روز فیلمبرداری این فصل ـ که همزمان با ضبط اختصاصیبرنامه یلدا می بود ـ به پشت صحنه رفتیم و از نزدیک با فضای پرشور این تشکیل خانوادگی آشنا شدیم.
(این گزارش پشت صحنه در حالی انتشار میشود که امروز ۱۶ مهرماه به گفتن روز کودک در تقویم رسمی سرزمین آمده است.)
ورود به یک دنیای رنگی و پرهیجان
تا این مدت در ورودی استودیو را کامل رد نکردهایم که صدای خنده و جیغهای کودکانه همانند موج به گوش میرسد. فضای استودیو غرق در رنگ است؛ دیوارها با نورهای زرد و آبی روشن تزئین شدهاند؛ بادکنکها و اِلِمانهای تصویری کودکانه روی دکور چشمک میزنند و در گوشه صحنه، استخر کوچکی برق میزند که قرار است بخشی از بازیهای آبی در آن اجرا شود.
بچهها با لباسهای پررنگ و مطرحهای فانتزی مشغول دویدن و تمریناند. برخیها زیر لب دیالوگهای مختصر خود را مرور میکنند و برخی دیگر از سر شوق مدام میخندند. والدینشان روی صندلیها نشستهاند. تلفنها به دست، بعضی اوقات ذوقزده از حرکات بچهها فیلم میگیرند. همهچیز حالوهوای یک جشن بزرگ خانوادگی دارد، نه یک ضبط رسمی تلویزیونی.

هماهنگیهای پشت صحنه؛ نظم در دل شلوغی
در حالی که فضای جلوی صحنه پر از هیاهوی کودکانه است، پشت دوربین همهچیز با دقت و هماهنگی پیش میرود. دستیار کارگردان با بیسیم به گروه نور صحنه اشاره میکند؛ تصویربرداران لنزها را امتحان میکنند و صدابردار، میکروفنها را برای کودکان آماده میسازد.
هر بار که یکی از بچهها از مسیر بازی منحرف میشود یا ذوقزده به سمت دوربین میدود، گروه کارگردانی با اسایش لبخند میزنند و با حوصله او را به جایگاهش بازمیگردانند. این همان صبری است که «بهرام عظیمی» در او گفتوگویش پافشاری میکند: «کار با بچهها سختترین کار دنیاست؛ اما همین سختی لذت کار را میسازد.»

محمد اقدمنژاد؛ مجریای با زبان کودکان
در بین این شلوغی، «محمد اقدمنژاد» یک دفعه داخل صحنه میشود. او با انرژی، کف میزند و همه بچهها به سمتش نگاه میکنند. لبخند بزرگش، شوخیهای لحظهای و حتی پیروی صداهای کودکانهاش علتمیشود بچهها با او حس راحتی کنند.

«اجرای برنامه کودک همانند بازی شطرنج است. باید پیشبینی کنی؛ باید آماده باشی؛ و مهمتر از همه، باید بخندی تا بچهها هم بخندند.» ـ محمد اقدمنژاد
او میگوید که این برنامه فقط برای کودکان ساخته نشده: «هنگامی پدر و مادر کنار بچههایشان مینشینند و میخندند، یعنی ما موفق شدهایم.»

اقدمنژاد برای خبرنگار «تسنیم» خاطرهای از یکی از روزهای ضبط تعریف میکرد؛ روزی که قرار می بود بچهها تصاویری از شهدای کودک جنگ ۱۲روزه را در دست بگیرند. در بین شور و شوق صحنه، یک دفعه یکی از بچهها سکوت کرد و بغض گلویش را گرفت. لحظهای می بود که همه نفس در سینه حبس کرده بودند.

اقدمنژاد آرام جلو رفت، کنار او روی زانو نشست و با یک شوخی مختصر فضای سنگین را ناکامی. لبخند روی صورت کودک نشست و استودیو مجدد پر از انرژی شد. او با خنده او گفت: «این همان لحظههایی است که باید همزمان کارگردان، معلم و پدر باشید.»

بهرام عظیمی؛ کارگردانی در میدان سختترین بازی
چند قدم آنطرفتر، بهرام عظیمی بیصدا پشت مانیتور ایستاده است. صدای خنده و شوق بچهها استودیو را پر کرده، اما نگاه او همانند ذرهبین روی کوچکترین جزئیات دوخته شده است؛ از نحوه ایستادن بچهها گرفته تا حرکتی کوچک با دست یا حتی مکثی مختصر در بین جملات.

بعضی اوقات زیر لب چیزی یادداشت میکند؛ بعضی اوقات سرش را به علامت رضایت تکان میدهد و بعضی اوقات با ابروی درهمرفته مشخص می کند که چیزی درست سر جایش نیست.
او هنگامی سخن بگویید میکند، نگاهش هم چنان از مانیتور جدا نمیشود: «هیچ کارگردانی نمیتواند مدعی شود کار با کودک آسان است. گرفتن یک اجرای طبیعی یعنی باید صبور باشی، باید حواس جمع داشته باشی و مهمتر از همه، محیطی امن بسازی تا کودک خودش را نشان دهد.»

عظیمی «اعجوبهها» را فراتر از یک برنامه سرگرمی میداند و معتقد است این توانایی فرصتی است برای پر کردن خلأ جدی برنامههای کودک در تلویزیون: «ما تلاش کردیم نگاه تجاری یا ابزاری به کودکان نداشته باشیم. بچهها همینطور که می باشند قشنگ و باهوشاند. کافی است به آنها میدان بدهیم تا دنیای واقعیشان را نشان دهند. اگر دوربین فضا را صادقانه ثبت کند، مخاطب هم به همان اندازه صادقانه همراه میشود.»

مصطفی صادقمحمدی؛ از تحول رویکرد تا طراحی بازیها
«مصطفی صادقمحمدی» تهیهکننده برنامه، در گوشهای از استودیو ایستاده است. هر چند لحظه یکبار با عوامل تبادل نظر میکند؛ بعضی اوقات چیزی در گوشی میگوید و بعضی اوقات با صدای بلند به بچهها انرژی میدهد. او از تغییرات بنیادین این فصل سخن میگوید؛ تغییراتی که به حرف های خودش، «هویت تازهای برای اعجوبهها ساخته است».
«از زمان اجرای حامد سلطانی، تصمیم گرفتیم برنامه را خانوادهمحورتر کنیم. دیگر خبری از فضای لاکچری و وجود سلبریتیها نیست. الآن خانواده و کودک، محور مهماند.»

او معتقد است مسابقه باید بازتابی از زندگی واقعی خانوادهها باشد؛ پر از شوق، رقابتهای ساده و صمیمی و لحظههای ناب. همین نگاه علتشده طراحی بازیها نیز کاملاً متفاوت باشد. بازیها در چهار قسمت مهم تعریف شدهاند:
حرکتی: پرشها، دویدنها و رقابتهای انرژیزا که بچهها را به تحرک وامیدارد.
کلامی و نمایشی: بداههگویی، قصهپردازی و نمایشهای کوچک که قوه تخیل بچهها را فعال میکند.
آشپزی کودکانه: آشپزخانه رنگارنگی که در آن بچهها خلاقیتشان را با ترکیب مواد ساده نشان خواهند داد.
بازیهای آبی: استخر کوچک صحنه که همیشه پر از شوق و جیغهای کودکانه است.

محمدی پافشاری میکند: «ما جستوجو توانایی های شگفت و غریب نیستیم. مقصد این است که بچهها در یک محیط شاد خلاقیتشان را ابراز دهند و خانوادهها هم در کنارش لذت ببرند.»
معین دسترنج؛ سردبیری با نگاه روانشناختی
بین رفتوآمد پرهیاهوی پشت صحنه، «معین دسترنج» سردبیر برنامه، با اسایش خاصی توضیح میدهد که هر وجود کودک روی صحنه پشتوانهای از تستها و مشاورههای قبل دارد: «ما باید یقین شویم بازیها مشابه با روحیه و توانایی بچهها است. همین علتمیشود کودک با اعتمادبهنفس و شوق در صحنه ظاهر شود.»

دسترنج باور دارد که وجود خانواده هم در تحکیم این اسایش مؤثر است. او میگوید: «بعضی اوقات حتی پدربزرگها و مادربزرگها را هم به صحنه میآوریم. حضورشان برای بچهها همانند یک پشتگرمی است و در عین حال برای خانوادهها لحظههایی ماندگار خلق میکند.»

یلدای پرهیجان؛ ضبطی به یاد ماندنی
یکی از روزهای خاص ضبط، همزمان با اختصاصیبرنامه یلدا می بود. فضای استودیو حالوهوای جشن به خود گرفته می بود؛ هندوانههای نمادین، برفریزی مصنوعی، نورهای سبز و قرمز، و دکور پر از نمادهای زمستانی. بچهها با لباسهای رنگی یلدایی روی صحنه آمدند؛ برخی با کلاههای بافتنی قرمز و برخی با شالهای پر از نقشهای سنتی.

در این بین، شور و شوق بازیها دوچندان شد. رقابتهای حرکتی با خندههای ممتد همراه می بود. قسمت آشپزی با انار و هندوانه حالوهوای تازه گرفت و حتی استخر کوچک صحنه هم با نورهای رنگی یلدایی نمودای متفاوت اشکار کرده می بود.
هنگامی چراغهای استودیو خاموش شد، تا این مدت فردی دل رفتن نداشت. بچهها به سمت استخر میدویدند؛ گروهی دیگر در آشپزخانه کوچک مشغول بازی میشدند و والدین با لبخند، تلفنهایشان را بالا گرفته بودند تا هر لحظه را ثبت کنند. پشت صحنه زیاد تر از یک برنامه تلویزیونی، همانند یک جشن خانوادگی واقعی می بود.

تلویزیونی برای خانواده
فصل تازه «اعجوبهها» بیشتر از یک مسابقه یا برنامه سرگرمی است. اینجا تلویزیون تلاش کرده فاصله خود را با خانوادهها کمتر کند و لحظههایی بسازد که همه اعضای خانواده کنار هم توانایی کنند.

نشاط، خلاقیت و صمیمیت سه عنصر کلیدی این فصلاند. ترکیب توانایی کارگردان، انرژی مجری، نگاه تازه تهیهکننده و رویکرد روانشناسانه سردبیر، برنامهای ساخته که هم برای کودکان خاطرهساز است و هم برای والدین.
مصطفی صادقمحمدی در آخر میگوید: «مقصد نهایی ما نشاط کودکان و خلق لحظات مورد قیمت خانوادگی است. اگر بچهها خوشحال باشند، یعنی ما کارمان را درست انجام دادهایم.»
انتهای مطلب/؛
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
[ad_2]
منبع
