آغازی بر آخر رهاشدگی یوتیوب؛ هنگامی بازداشت «نصف شب» روزهای روشنی را نوید می‌دهد!_خبرخوان

علی باقری
22 Min Read


به گزارش خبرخوان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در سال‌های تازه، فضای تشکیل محتوا در ایران چه در پلتفرم‌های فیلترشده‌ای همانند یوتیوب و چه در برخی سکوهای داخلی به‌شدت به سمت جنجال‌سازی، بی‌پروایی و عبور از خطوط اخلاقی حرکت کرده است. برنامه‌سازانی که وقتی در رسانه‌های رسمی با ظاهری آرام، اخلاق‌مدار و «قابل‌مطمعن» دیده می‌شدند، اکنون در فضای مجازی با چهره‌ای کاملاً متفاوت ظاهر خواهد شد؛ چهره‌ای که در آن شوخی‌های خارج از عرف، ادبیات تند، رفتارهای تحریک‌آمیز و محتوای سطحی اما پرهیاهو به ابزاری برای جلب دقت و کسب درآمد تبدیل شده است.

این تحول هویت رسانه‌ای، محصول رهاشدگی فضای مجازی و نبوده است سازوکار نظارتی اشکار است؛ فضایی که در آن هرچه محتوا تندتر و ساختارشکنانه‌تر باشد، بازدیدها زیاد تر، درآمد دلاری بالاتر و جذابیت برای تولیدکنندگان افزون‌تر خواهد شد. از همین رو، تعداد بسیاری از مجریان و چهره‌های شناخته‌شده ترجیح داده‌اند شبانه از قاب رسمی تلویزیون فاصله بگیرند و در قالبی تازه، بی‌پروا و رها، خود را در برابر دوربین‌های یوتیوب و حتی آپارات بازتعریف کنند.

در این چنین شرایطی، برنامه «نصف‌شب» علی صبوری به یکی از نمادهای این بی‌نظمی و عبور از مرزهای اخلاقی تبدیل شد. برنامه‌ای که با وجود تماشاگر و اجرای تعاملی، به جای طنز سالم و سرگرمی، به سمت شوخی‌های رکیک و رفتارهای مغایر با شئون اجتماعی رفت؛ رفتاری که تنها برای «دیده شدن» زیاد تر طراحی شده می بود و نه برای احترام به مخاطب یا ترقی کیفیت محتوا.

با این حال، استمرار این چنین روندی نمی‌توانست بدون عکس العمل باقی بماند. دستور مقام قضایی برای توقف برنامه، بازداشت علی صبوری و ۶ نفر از عوامل تشکیل، نقطه آخر یک مسیر پرحاشیه و اغاز مرحله‌ای تازه در سامان‌دهی به این حوزه می بود. این اتفاقات، تنها یک بازداشت ساده نیست؛ بلکه هشداری جدی به فضای برنامه‌سازی یوتیوبی و نشانه‌ای از الزام بازنگری اخلاقی، فرهنگی و حقوقی در تشکیل محتوا در ایران است.

بازداشت عوامل «نصف‌شب» نشان داد که دوران بی‌ضابطگی طویل در فضای مجازی، دیگر نمی‌تواند بدون پیامد ادامه یابد؛ و این که هرچند آزادی در تشکیل محتوا الزامی است، اما عبور از مرز اخلاق، حرمت انسانی و شأن جامعه، بهایی دارد که نمی‌توان از آن چشم پوشید.

قسمت اول | بازداشت عوامل برنامه «نصف‌شب»؛ آخر یک توانایی خطرناک در فضای رهاشده مجازی

اظهار خبر بازداشت عوامل برنامه «نصف‌شب» از سوی مرکز رسانه قوه قضائیه، نقطه پایانی می بود بر توانایی‌ای که از ابتدا بر مدار شوق‌سازی، عبور از خطوط قرمز اخلاقی و تلاش برای جذب بازدید زیاد تر بنا شده می بود. مطابق خبر رسمی، ۷ نفر از عوامل تشکیل این برنامه که با وجود تماشاگر و اجرای تعاملی علی صبوری ضبط می‌شد، بعد از انتشار کردن قسمت‌هایی شامل شوخی‌های رکیک، رفتارهای خارج از عرف و محتوای مغایر قیمت‌های اجتماعی بازداشت و برای آنان پرونده قضایی راه اندازی شد.

علی صبوری مجری، بازیگر و چهره مهم برنامه نیز به علت انتشار کردن محتوای غیراخلاقی بازداشت شد. با دستور مقام قضایی، فعالیت برنامه به‌طور کامل متوقف گردید و مرحله های تحقیقات قضایی درمورد نقش عوامل گوناگون ادامه دارد. برخی اعضای تیم با قرار وثیقه آزاد شده‌اند اما تعدادی هم چنان تحت بازداشت می باشند.

این برخورد قضایی در خلأ و ناگهانی رخ نداد؛ بلکه پاسخی مستقیم می بود به نگرانی‌های رو به افزایش خانواده‌ها، کارشناسان فرهنگی و حتی کاربران عادی که طی ماه‌های قبل چندین دفعه نسبت به عادی‌سازی ادبیات توهین‌آمیز، شوخی‌های جنسی، تمسخر مهمانان، و ترویج رفتارهای بی‌اخلاق در فضای مجازی هشدار داده بودند. «نصف‌شب» تنها یک نمونه از موج گسترده‌تر برنامه‌هایی می بود که برای دیده شدن و کسب درآمد زیاد تر، به‌جای خلاقیت و کیفیت، مسیر تحریک مخاطب و مرزشکنی اخلاقی را برگزیدند.

در سایت خبری خبرخوان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

اهمیت این بازداشت‌ها از آن جهت است که مشخص می کند دوران بی‌قانونی آشکار و رهاشدگی رسانه‌ای در پلتفرم‌هایی همانند یوتیوب، که عملاً خارج از هر نظارتی فعالیت می‌کنند، دیگر نمی‌تواند بدون جواب بماند. توقف «نصف‌شب»، تنها تعطیلی یک برنامه سرگرمی نیست؛ بلکه نشانه‌ای است از این که نهادهای نظارتی و قضایی، اکنون اراده جدی‌تری برای روبه رو با محتواهای صدمه‌زا و خارج از چارچوب اشکار کرده‌اند.

این عمل، برای نخستین‌بار مطلب روشنی به تولیدکنندگان محتوای مجازی ارسال کرد: این که جست‌وجوی بازدید زیاد تر، مجوز عبور از اخلاق، قانون و شأن اجتماعی جامعه نیست و آزادی تشکیل محتوا الزاماً به معنی رهاشدگی و بی‌مسئولیتی نیست.

یوتیوب؛ زمین بازی مجری‌های چندچهره و بی‌ضابطه

یوتیوب با آنکه در ایران فیلتر است در سال‌های تازه به پناهگاه تازه‌ای برای اجراکنندگان، بازیگران و چهره‌های مشهور تبدیل شده؛ پناهگاهی که در آن خبری از چارچوب‌های نظارتی رادیو و تلویزیون، محدودیت‌های قانونی یا ضمانت به اخلاق حرفه‌ای نیست. همین فضای آزاد و رها، جهت شده برخی چهره‌ها دو شخصیت کاملاً متفاوت از خود اراعه دهند: یک چهره رسمی، کنترل‌شده و اخلاق‌مدار جلوی دوربین‌های تلویزیون؛ و چهره‌ای بی‌پرواتر، تندتر و بدون حد و مرز در یوتیوب.

این دوگانگی رفتاری نه تنها مخاطب را دچار سردرگمی می‌کند، بلکه به مرور اندوخته اجتماعی رسانه‌ها را افت می‌دهد؛ چون مخاطب نمی‌داند کدام عکس واقعی است: آن مجری خندان و مودب روی آنتن، یا همان فردی که در فضای مجازی با نصایح اخلاقی خداحافظی می‌کند اما شب‌زمان در یوتیوب از ادبیات تند، کنایه‌های تمسخرآمیز و شوخی‌های خلاف عرف منفعت گیری می‌کند.

این حالت، چهره‌ها را به مجری‌های «چندچهره» تبدیل کرده؛ افرادی که برای نگه داری موقعیت رسمی، نقاب می‌زنند و برای جلب مخاطب آنلاین، آن نقاب را کنار می‌گذارند. در نبوده است هرگونه ضابطه اشکار، این حرکت در حال تبدیل شدن به یک «هنجار معکوس» در فضای رسانه‌ای سرزمین است.

نمونه بارز این تناقض: ماجرای حرکت توهین‌آمیز با مسعود فراستی

یکی از برجسته‌ترین نشانه‌های این رهاشدگی، ماجرای وجود مسعود فراستی در یک برنامه یوتیوبی است. منتقد باسابقه‌ که در رسانه ملی طبق معمولً در فضای رسمی و چارچوب‌دار نقد می‌کند، در آن برنامه با فضایی توهین‌آمیز، بی‌احترام و کاملاً غیرحرفه‌ای روبه رو شد.

در آن صحنه نه احترام مهمان نگه داری شد، نه قواعد حداقلی گفتگو مراعات شد و نه حرمت و ساختار برنامه در نظر گرفته شد. مقصد تماماً «ساختن لحظه‌ای جنجالی» برای افزایش بازدید می بود.

این اتفاق، برای تعداد بسیاری تبدیل به زنگ خطری شد درمورد این که یوتیوب فارسی به شدت در حال تبدیل شدن به میدان مسابقه‌ای برای تندتر، بی‌پرواتر و جنجالی‌تر بودن است؛ میدانی که در آن: احترام ارزشی ندارد، اخلاق مانع است و مهمان تنها ابزاری برای تشکیل سوژه است.

از آزادی تا بی‌بندوباری؛ یوتیوب در مسیر خطرناک

مشکل مهم نه «آزادی گفتن» است و نه «تشکیل جدا گانه محتوا». مشکل اینجاست که نبوده است هرگونه معیار حرفه‌ای—از منشور اخلاقی گرفته تا مسئولیت اجتماعی—جهت شده یوتیوب فارسی به زمین باز بازیگرانی تبدیل شود که تنها ملاکشان «بازدید زیاد تر» و «درآمد بالاتر» است.

در این مدل: هرچه حرکت توهین‌آمیزتر باشد، بازدید زیاد تر می‌شود. هرچه حد و مرزهای اخلاقی شکسته شود، ویدئو پرطرفدارتر است. هرچه شوخی‌ها سنگین‌تر و خارج از عرف‌تر باشند، درآمد دلاری بالاتر می‌رود. در نتیجه، یوتیوب فارسی از یک فضای تشکیل محتوا به یک میدان جنجال‌سازی سیستماتیک تحول ماهیت داده است؛ جایی که مجری‌ها و چهره‌ها برای «بقا» ناچارند تندتر از دیروز و بی‌پرواتر از رقیب ظاهر شوند.

 نقش آپارات؛ پلتفرمی داخلی، اما گمان افتادن در مسیر یوتیوب

اگرچه بیشترین جنجال‌ها در یوتیوب رخ می‌دهد، اما آپارات نیز به‌گفتن بزرگ‌ترین پلتفرم داخلی اشتراک ویدئو، در سال‌های تازه با رشد سریع تشکیل محتوا و ورود گسترده کاربران روبه رو شده است؛ رشدی که در کنار زمان‌های زیاد، چالش‌هایی هم به وجود اورده است. برخلاف فکر رایج که آپارات به علت داخلی بودن محیطی کاملاً کنترل‌شده و بی‌خطر است، توانایی کاربران مشخص می کند این پلتفرم هم چنان نیازمند تحکیم زیرساخت‌های نظارتی و استانداردسازی محتوایی است—به‌اختصاصی در قسمت‌هایی که مخاطب مهم آن‌ها کودکان و نوجوانان می باشند.

آپارات امروز میزبان هزاران ویدئو آموزشی، سرگرمی، گیم‌پلی و دوبله است و همین تنوع، آن را به بستری اثرگذار و مهم تبدیل کرده است. با این حال، نبوده است نظارت کافی بر برخی دسته‌ها علتشده قسمت «اختصاصی کودک و نوجوان» گاه در معرض محتوایی قرار گیرد که با حساسیت‌های تربیتی همخوانی ندارد؛ موضوعی که خانواده‌ها چندین دفعه درمورد آن هشدار داده و خواستار دقت جدی‌تر شده‌اند.

این حالت مشخص می کند که آپارات، با وجود ظرفیت‌های گسترده و مقدار بالای مطمعن کاربران داخلی، می‌تواند با تحکیم نظارت و تشکیل چارچوب‌های روشن‌تر، تبدیل به الگویی برای تشکیل محتوای سالم و امن در فضای مجازی ایران شود.

محتواهای دلواپس‌کننده آپارات؛ از دوبله‌ها تا گیم‌پلی‌ها

۱. دوبله‌های غیراستاندارد و شوخی‌های زیرپوستی

در سال‌های تازه، تعداد بسیاری از دوبلاژهای غیررسمی که کاربران برای سرگرمی تشکیل می‌کنند، حاوی: کنایه‌ها و واژگان نامناسب، شوخی‌های دوپهلو، تقلیدهای صوتی با ادبیات سخیف و حتی تمسخر شخصیت‌ها است؛ دوبله‌هایی که طبق معمولً بر روی انیمیشن‌ها یا ویدئوهایی قرار می‌گیرند که مخاطب مهم آن‌ها کودکان می باشند. این ترکیب خطرناک، علتشده تعداد بسیاری از خانواده‌ها حس کنند در حال تماشای محتوایی امن می باشند، اما در عمل با ادبیات ناهنجار مواجه خواهد شد.

۲. گیم‌پلی‌ها؛ از سرگرمی کودکانه تا بازتولید ادبیات خشن

دسته فرد دیگر از ویدئوهای پرطرفدار آپارات، گیم‌پلی‌های بازی‌هایی همانند: ماینکرفت دونفره، چالش‌های چندنفره و گیم‌پلی‌های نقش‌آفرینی و ترسناک می باشند. این ویدئوها به‌طور گسترده توسط کودک‌ها و نوجوانان جستوجو خواهد شد. اما در تعداد بسیاری از آن‌ها: ناسزاهای مداوم، شوخی‌های خارج از عرف، کل‌کل‌های غیراخلاقی و رفتارهای رقابتی پرتنش به قسمت ثابتی از روال بازی تبدیل شده است.

مسئله تأسف‌بار این است که بازیکنان مهم این ویدئوها زیاد تر نوجوانان یا جوانانی می باشند که بدون فهمیدن حساسیت مخاطب کودک، عملاً ادبیات خود را داخل ذهن نسل کم‌سن‌تر می‌کنند.

۳. مخاطب مهم: کودکان و نوجوانان

این قضیه دقیقا نقطه بحران است. در حالی که یوتیوب زیاد تر توسط نوجوانان و بزرگسالان جستوجو می‌شود، قسمت بزرگی از کاربران آپارات زیر ۱۵ سال می باشند. این بدان معنی است که: هر ناسزا، هر شوخی دوپهلو، هر حرکت تنش‌زا و هر الگوی ارتباطی نامناسب می‌تواند به‌شدت «طبیعی» شود و در مدرسه یا فضای واقعی بازتولید گردد.

خطر آنجاست که کودکان و نوجوانان طبق معمولً: تا این مدت تمیز اخلاقی قوی ندارند، تقلیدگرند و تحت تأثیر مستقیم الگوهای آنلاین قرار می‌گیرند.

نگرانی‌های خانواده‌ها؛ هشداری که زمان‌ها نادیده گرفته شده است

چندین دفعه والدین در قسمت نظرات ویدئوهای آپارات گله های کرده‌اند: «لطفاً این ویدئو را محدود سنی کنید.»؛ «فرزند من دارد از این کلمات پیروی می‌کند.»؛ «فکر نمی‌کردم محتوای ماینکرفت این چنین چیزهایی داشته باشد.»

این کامنت‌ها مشخص می کند قضیه تنها «وجود چند ویدئوی نامناسب» نیست، بلکه به یک روال تبدیل شده است. خانواده‌ها فهمید خواهد شد که کنترل محتوا تقریباً غیرممکن شده، کودکان با نسخه بدون فیلتر از فضای آنلاین مواجه می باشند و پلتفرم داخلی عملاً همان مشکلات پلتفرم خارجی را بازتولید می‌کند. این قضیه ثابت می‌کند چالش، فقط یوتیوب نیست؛ بلکه خلأ نظارتی در فضای محتوای آنلاین سرزمین یک بحران ملی است.

قسمت سوم | علی صبوری؛ توانایی در طنز، اما دچار در دام حاشیه‌های پی‌درپی

بازداشت تازه علی صبوری در ماجرای برنامه «نصف‌شب»، یک حادثه ناگهانی و جدا از اسبق او نیست؛ بلکه حلقه تازه‌ای از زنجیره حاشیه‌های پی‌درپی است که در چند سال قبل چهره حرفه‌ای او را تحت تأثیر قرار داده است. تعداد بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند صبوری با وجود توانایی قابل‌دقت در طنز و ربط‌گیری با مخاطب، به‌علت مدیریت نادرست شهرت، تصمیم‌های احساسی و وجود بی‌محابا در فضای مجازی، چندین دفعه مسیر حرفه‌ای خود را به خطر انداخته است.

آنچه امروز در قالب «بازداشت» دیده می‌شود، محصول مجموعه‌ای از رفتارها و روندهایی است که اگر پیش‌تر اصلاح می‌شد، احتمالا هیچ زمان به این نقطه نمی‌رسید.

۱. درگیری در بیمارستان و بازداشت سال ۱۴۰۰؛ اغاز سقوط از مسیر حرفه‌ای

یکی از با اهمیت ترین و شناخته‌شده‌ترین حواشی صبوری، ماجرای درگیری لفظی و رفتاری او با کادر درمان و سپس پلیس در سال ۱۴۰۰ می بود. او که با مشکل قلبی به بیمارستان مراجعه کرده می بود، بعد از اختلاف‌نظر درمورد روال معاینه و تشخیص پزشک، دچار تنش لفظی شد و این تنش به درگیری با پلیس کشیده شد.

نتیجه این درگیری: بازداشت، قرار گرفتن تحت نظر با پابند و موج گسترده عکس العمل‌ها در فضای مجازی می بود. صبوری بعدها از پزشکان و خانواده کادر درمان رسماً عذرخواهی کرد؛ اما این اتفاق اولین زنگ خطر جدّی درمورد رفتارهای اضطراب و کنترل‌نشده او می بود؛ زنگ خطری که بعدها در وقایع دیگر نیز تکرار شد.

۲. تأخیر طویل در پخش سریال «آخر خط»؛ هزینه‌ای حرفه‌ای برای یک حرکت شخصی

حاشیه‌های صبوری تنها محدود به فضای عمومی نبوده است؛ بلکه مستقیماً داخل حوزه کاری او نیز شد. سریال «آخر خط» به کارگردانی علی مسعودی (علی مشهدی)، که صبوری یکی از چهره‌های مهم آن می بود، مدتی طویل به‌علت مشکل ممنوع‌التصویری صبوری در صف انتظار پخش باقی ماند. کارگردان سریال نیز در او گفت‌وگوهای گوناگون از این رفتارها انتقاد کرده می بود؛ چراکه تصمیم‌ها و مشکلات شخصی صبوری، مستقیماً بر: سرنوشت کاری دیگران، اعتبار یک پروژه تلویزیونی و هزینه‌های تشکیل تأثیر گذاشت.

۳. رفتارهای پرحاشیه در اینستاگرام؛ طنز بدون مرز و تنش‌های بی‌علت

صبوری از ابتدا با لایوهای جنجالی، شوخی‌های بی‌پروا، جواب‌های تند به مخاطبان و حاشیه‌هایی که در فضای اینستاگرام ساخت به شهرت رسید. همین فضای شلوغ و پرهیاهوی اینستاگرام، هم سکوی رشد او می بود و هم بستری برای شکل‌گیری حاشیه‌های متعدد: شوخی‌هایی که بعضاً از مرز عرف عبور می‌کردند، انتقاد به دیگر هنرمندان با لحنی طعنه‌آمیز، عکس العمل‌های احساسی و سریع بدون درنظرگرفتن پیامد، انتشار کردن ویدئوهایی که برای بخشی از جامعه «بی‌احترامی» برداشت می‌شد و این روال، این سوال را به‌طور جدی نقل کرد که آیا صبوری توانایی مدیریت شهرت و ربط حرفه‌ای با مخاطبان را دارد یا خیر.

۴. «نصف‌شب»؛ نقطه انفجار حاشیه‌ها

با اغاز برنامه «نصف‌شب»، صبوری داخل مرحله‌ای تازه شد؛ مرحله‌ای که در آن مرز بین طنز و بی‌اخلاقی، شوخی و توهین، خلاقیت و جنجال‌سازی به‌طور کامل کمرنگ شده می بود. این برنامه که با وجود تماشاگر ضبط می‌شد، به‌شدت وابسته به: شوخی‌های نامتعارف، چالش‌های لفظی و جلب خنده با عبور از خط قرمزها می بود؛ و همین، برنامه را در مسیر تقابل مستقیم با قیمت‌های اخلاقی و اجتماعی قرار داد.

۵. «صبوری»؛ توانایی در طنز، اما نیازمند چارچوب

با وجود همه این حواشی، تعداد بسیاری از کارشناسان رسانه و طنز اعتقاد دارند: صبوری توانایی ذاتی در خنداندن مخاطب دارد، توانایی «برقراری ربط سریع» با تماشاگر را دارد و اگر در قالب‌های حرفه‌ای و چارچوب‌دار قرار گیرد، می‌تواند موفق باشد. قضیه مهم، نه فقدان توانایی، بلکه عدم مراعات اصول حرفه‌ای، بی‌توجهی به پیامدهای رفتاری و عدم مدیریت درست مسیر شهرت است.

صبوری امروز بیشتر از هر زمان فرد دیگر نیازمند: بازنگری در حرکت رسانه‌ای، احترام به حقوق مخاطب، پایبندی به ضوابط اخلاقی و برگشت به مسیر حرفه‌ای کنترل‌شده است. بدون این تحول، هر ساختاری با بهترین سناریو مجدد او را به سمت حاشیه‌های تازه خواهد برد.

قسمت چهارم | یوتیوب؛ میدان تازه مجری‌هایی با دو چهره

یوتیوب در ایران به‌علت فیلتر بودن و نبوده است هرگونه سازوکار نظارتی به فضایی تبدیل شده که در آن تعداد بسیاری از مجری‌ها، بازیگران و چهره‌های رسانه‌ای، رفتارهایی کاملاً متفاوت با تصویری که در تلویزیون و رسانه رسمی دارند، از خود نشان خواهند داد. صبح‌ها در قاب رسمی با ادبیات کنترل‌شده ظاهر خواهد شد، اما شب‌ها در یوتیوب، بی‌پرواتر، بعضی اوقات عصبی‌تر، و در مواردی با ادبیاتی کاملاً خارج از عرف.

این دوگانگی رفتاری نه‌تنها مخاطب را سردرگم می‌کند، بلکه اندوخته اجتماعی رسانه را نیز به‌شدت افت می‌دهد؛ چون مخاطب نمی‌داند با کدام چهره طرف است: نسخه رسمی یا نسخه واقعی؟

پیامدهای این دوگانگی؛ هنگامی مرزها از بین می‌روال

۱. سردرگمی مخاطب

چهره رسانه‌ای که تا دیروز الگو می بود، امروز در یوتیوب به فردی تبدیل شده که بدون محدودیت هر سخن و رفتاری را مجاز می‌داند.

۲. تضعیف مطمعن عمومی

مطمعن مخاطب وقتی صدمه می‌بیند که حس کند شخصیت رسانه‌ای تنها نقشی «نمایشی» است.

۳. ترویج رفتارهای خارج از عرف

هنگامی مجری‌های رسمی بدون هیچ محدودیتی در یوتیوب هرگونه شوخی و ادبیات را به کار می‌برند، مرزهای فرهنگی عملاً بی‌معنی می‌شود.

۴. تبدیل بی‌ادبی به سرگرمی

ادبیات خشن، کنایه‌های تحقیرآمیز و تمسخر، تبدیل به ابزاری برای خنده و جذب مخاطب شده است.

چرا چهره‌ها به یوتیوب مهاجرت کرده‌اند؟

۱. فرار از نظارت

در یوتیوب تقریباً هیچ خط‌قرمزی وجود ندارد. هر نوع شوخی، ناسزا، اظهار نظر و حرکت، بدون پیامد انتشار می‌شود.

۲. درآمد دلاری و وسوسه‌آور

تعداد بسیاری از برنامه‌ها ماهانه صدها میلیون تا میلیاردها تومان درآمد دارند. برای مثال، درآمد برخی برنامه‌ها همانند «رُک» حرف های شده که تا ۸۰۰ میلیون تومان در ماه بوده است. این مدل اقتصادی، سازندگان را به سمت «تحریک زیاد تر، جنجال زیاد تر، درآمد زیاد تر» سوق می‌دهد.

قسمت پنجم | اقتصاد جنجال: دلار زیاد تر، اخلاق کمتر

حقیقت این است که پول موتور محرک مهم جنجال‌سازی‌های یوتیوبی است. هرچه محتوا تندتر، رکیک‌تر و او گفت و گو‌برانگیزتر باشد، الگوریتم یوتیوب آن را زیاد تر پخش می‌کند و درآمد بالاتری به سازندگان می‌دهد.

این مدل علتمی‌شود: جنجال ارزشمندتر از خلاقیت باشد، توهین سودآورتر از او مباحثه باشد، تحقیر دلنشین‌تر از احترام باشد و این دقیقاً همان مسیری است که کیفیت فرهنگی را قربانی کرده است.

سخن آخر؛ یک هشدار جدی و به‌موقع

بازداشت عوامل برنامه «نصف‌شب» و علی صبوری، نشانه‌ای است از این که: یوتیوبِ بدون قانون، به‌شدت صدمه‌زاست. آپارات هم از این صدمه‌ها بی‌نصیب نمانده. رفتارهای دوگانه مجری‌های رسمی، مطمعن عمومی را تخریب می‌کند. کودکان و نوجوانان در صف اول صدمه‌ها قرار دارند. و مهم‌تر از همه: حق مخاطب قابل خرید وفروش نیست.

اگر فضای تشکیل محتوا قانونمند نشود، اگر اخلاق رسانه‌ای بازتعریف نشود و اگر پلتفرم‌ها مسئولیت‌پذیر نباشند، این چرخه خطرناک نه‌تنها تکرار، بلکه عمیق‌تر خواهد شد.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار

اخبار تکنولوژی

اخبار اقتصادی

اخبار فرهنگ وهنر

اخبار تکنولوژی

اخبار سلامتی



منبع

Share This Article