به گزارش خبرخوان
خبرگزاری تسنیم– مجتبی برزگر: اظهارنظرهای متناقض از سوی طیفهای گوناگون از فعالان فرهنگی و رسانهای تا سیاستمدارانی که تلاش دارند با ابزار فرهنگ برای خود جایگاهی دستوپا کنند بار دیگر در فضای رسانهای سرزمین نمود یافته است. اینبار نیز همان سناریوی آشنای «نه به توقیف» که در ماجرای سریال «تاسیان» به یک کمپین تبلیغاتی جعلی تبدیل شد، به سریال «سووشون» رسیده است؛ جریانی که بیشتر از آنکه دغدغهای فرهنگی داشته باشد، به ابزاری برای کسب درآمد و منافع اقتصادی بدل شده است.
در این بین، الزام دارد به حقیقتها نیز پرداخته شود و افکار عمومی را از آنچه در بعد پرده رخ میدهد، آگاه ساخت. حقوق مخاطب فقطً تماشای چند صحنه اروتیک نیست؛ آن هم صحنههایی که آشکارا برای جلب دقت و جذب مخاطب به کار گرفته شدهاند. همانگونه که در «تاسیان» نیز ناظر این چنین ترفندهایی بودیم و با دیدن آن به درستی میشد دریافت که جذابیتی که در رسانهها برای آن تبلیغ میشد، در عمل وجود نداشت.
داستان از جایی اغاز شد که سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، بدون دریافت مجوز ملزوم از ساترا، در پلتفرم نماوا انتشار شد. ماجرایی که پیش از این برای سریالهایی چون «تاسیان»، «غربت» و حتی «جیران» نیز در اشکال گوناگون رخ داده می بود: جنجال رسانهای، کمپین «نه به توقیف»، موجسازی در شبکههای اجتماعی و در نهایت، تهمتزنی به دستگاه قضایی و نهادهای ناظر. اما آیا ماجرا به همین سادگی است؟ یا باید مقداری دقیقتر به ابعاد حقوقی، فرهنگی و حتی اخلاقی نوشته نگاه کرد؟
ورود دستگاه قضا به نوشته توقیف «سووشون» نه کاری سلیقهای، بلکه مبتنی بر فرآیندهای قانونی و نظارتی است. بهاختصاصی آنکه مسئولان ساترا چندین دفعه به تیم تشکیل و پخش سریال زمان دادند تا مشکلات مجوز و محتوای آن را رفع کنند. حتی بعد از صدور ابلاغیه رسمی برای حذف تکه اول تا ساعت ۱۴:۳۰ روز جمعه، ساترا تا ساعت ۱۵ نیز همکاری و صبر نشان داد. اما بیاعتنایی پلتفرم و عدم تمکین به قانون، در نهایت تبدیل مسدود شدن نماوا شد.
دلنشین آنکه در جریان بازبینی، تنها تکه اول نیازمند اصلاحات جدی تشخیص داده شد و پنج تکه دیگر تنها اشکالات جزئی داشتند. با اینحال، سازندگان سریال و پلتفرم پخشکننده، به جای طی مسیر قانونی، ترجیح دادند از ابزار رسانه برای تحریک افکار عمومی منفعت گیری کنند.
حقیقت این است که اگر یک تاثییر نمایشی واقعاً از کیفیت و کشش ملزوم برخوردار باشد، نیازی به این مقدار تبلیغات رسانهای ندارد. چنانکه ضربالمثل معروف میگوید: «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.»
سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار تنها مجوز مطرح داشته و مطابق مقررات، باید برای فیلمنامه نیز مجوز دریافت میکرد. با این حال، بدون اخذ مجوز ساخت، تشکیل آن اغاز شد. پیگیریهای خبرنگار ما از سازمان تنظیم مقررات صوت و عکس فراگیر (ساترا) مشخص می کند که همه همکاریها برای از بین بردن مشکل انتشار کردن سریال انجام شده و حتی به پلتفرم پخشکننده نیز زمان داده شد تا این تاثییر را که بدون مجوز انتشار شده، از روی سکو بردارد تا با فیلترینگ روبه رو نشود. اما هشدارها جدی گرفته نشد.
بر پایه حرف هایهای مسئولان ساترا، طی زمان یکماهه، چند جلسه بین ساترا و مدیران پلتفرم نماوا، تهیهکننده و کارگردان سریال برگزار شد. در این جلسات، ایرادات نقل و ۶ تکه بازبینی شد. بهجز تکه اول که به علت نقض آشکار نزدیک به شرعی و عرفی نیازمند اصلاحات اساسی می بود، در پنج تکه دیگر اصلاحات جزئی مورد پافشاری قرار گرفت.
عباس سیاح طاهری، معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، تصریح کرده که بیتوجهی به هشدارها و ابلاغیه دادستانی در روز انتشار کردن سریال، تبدیل عمل قضایی شد. مطابق این ابلاغیه، تا ساعت ۱۴:۳۰ روز جمعه به نماوا زمان داده شد تکه اول سریال را از پلتفرم حذف کند. حتی تا ساعت ۱۵ نیز صبر شد، اما هیچ کاری صورت نگرفت. در نتیجه، همانگونه که از پیش هشدار داده شده می بود، دسترسی به پلتفرم نماوا مسدود شد.
در این چنین شرایطی، راهاندازی کمپینها و هجمههای غیرمنصفانه به فرآیند قانونی تنظیمگری، کاری غیراخلاقی و غیرحرفهای است؛ بهاختصاصی وقتی که برخی سیاستمداران از جمله عباس عبدی نیز داخل این جریان شدهاند که جای تأمل دارد.
عباس عبدی فعال سیاسی، در یادداشتی به انتقاد از ورود قوه قضائیه به ماجرای توقیف «سووشون» پرداخت و نوشت: «عدهای و نهادهایی در کوششاند پای دستگاه قضایی را به بین بکشند و پشت آن نهان شوند. این حرکت به زیان قوه قضائیه است، بهاختصاصی در مرحله دادسرا که طبق معمولً سریع و احتمالا پرخطا عمل میشود، اما مسئولیت آن فهمید قوه قضائیه باقی میماند، حتی اگر به دادگاه و صدور حکم نرسد.»
اما حقیقت آن است که اگر ساترا به گفتن نهاد قانونی تنظیمگر در این حوزه ورود نکند و حس مسئولیت نداشته باشد، جای انتقاد از آن است. برخلاف فکر آقای عبدی، ورود به ماجرای «سووشون» دقیقاً ماموریت قانونی ساتراست و عمل انجامشده نیز کاملاً به جا و قابلتحسین است. نادیده گرفتن ماموریت نظارتی ساترا، نهتنها راه را برای بیقانونی هموار میکند، بلکه نقش نهادهای تخصصی در تنظیمگری فرهنگی را نیز بیتاثییر میسازد.
حس میشود آقای عبدی به علت دوری از فضای تخصصی فرهنگ و هنر، و عدم شناخت کافی از ساختارها و الزامات قانونی در حوزه رسانه، به این چنین برداشتهایی رسیده است. انتقادی که نه تنها از مبنای درستی برخوردار نیست، بلکه به نوعی تبرئه رفتارهای خلاف قانون در فرآیند تشکیل و انتشار کردن سریال نیز محسوب میشود.
جای شگفتی است که در او گفت و گو «سووشون»، هم پلتفرم، هم کارگردان و هم منتقدانی همانند آقای عبدی، تنها چند ثانیه از سریال را علت توقیف میدانند، بدون آنکه به این حقیقت دقت کنند که سریال اصلاً فاقد مجوز تشکیل و انتشار کردن بوده و با نادیدهگرفتن کامل مراجع قانونی، مسیر غیرقانونی را طی کرده است.
نرگس آبیار به گفتن کارگردان و محمدحسین قاسمی تهیهکننده سریال، پیشتر آثار مورد قیمت و قابلاحترامی تشکیل کردهاند و با روال قانونی آشنایی کامل دارند. از این رو، نمیتوان ناآگاهی از روال مجوزگیری را توجیهی برای این عمل دانست. چرا برای دریافت مجوز کاری نکردهاند؟ این سوال مهمی است که باید جواب داده شود، نه آنکه پشت بازیهای رسانهای چون «نه به توقیف» یا «اختلاف ۶۲ ثانیه» نهان شد.
هنگامی منتقدان، بدون دقت به الزامات شرعی و عرفی، لمس دست یا صحنههای اروتیک بین دو کاراکتر یوسف و زری (با بازی میلاد کیمرام و بهنوش طباطبایی) را نادیده میگیرند، باید سوال کرد تنظیمگری قرار است کجا خود را نشان دهد؟
این نوع سادهسازی و فریب افکار عمومی، راهی برای احقاق حقوق مردم نیست. وقتی که پلتفرمها با افزایش قیمت اشتراک یا تبلیغات آزاردهنده، حقوق مخاطب را نادیده میگیرند، صدایی از همین منتقدان شنیده نمیشود. امروز، همه اقشار جامعه از کودک و نوجوان تا سالمند، مخاطب سریالها می باشند؛ آیا حجم بالای نمایش سیگار، مشروب، رقص و اختلاط زن و مرد الزامی است؟ یا بالا بردن کیفیت فیلمنامه و داستان؟
نهادهای ناظر فرهنگی، اگرچه نیازمند شفافیت و پاسخگویی دائمی می باشند، اما باید به گفتن رکن مهم نظم رسانهای شناخته شوند. ورود دادستانی به نوشته، اتفاق تازهای نیست؛ پیشتر هم در سریالهای دیگر همین رویه را ناظر بودهایم. آنچه تازگی دارد، تلاش برای تبدیل تخلف به حق و قانونگریزی به مطالبه اجتماعی است.
اگر پلتفرمها و سازندگان آثار نمایشی، احترام به قانون را سرلوحه کار خود قرار دهند، نیازی به اینهمه جنجال نیست. حمایتاز اندوختهگذاری قسمت خصوصی با صدور مجوز برای بیشتر از ۴۰۰ سکو و پلتفرم، نشان از حمایتحاکمیتی دارد یقیناً مشروط به مراعات قانون.
در آخر باید به این مسئله اشاره کرد، بیتردید «سووشون» یکی از آثار ماندگار ادبیات ایران است و بازآفرینی نمایشی آن نیازمند صحنههای اروتیک نیست. کاش کارگردانان برجستهای چون نرگس آبیار بیشتر از پیش به این نکات دقت کنند. ساخت آثار اقتباسی و تاریخی، با نگاهی فرهیختهتر و هنرمندانهتر، میتواند دلنشینتر باشد و نیازی نیست در مسیر برخی آثار سطحی و شعاری شبکه نمایش خانگی حرکت کرد که برای جلب دقت، به نمایش سیگار و الکل متوسل خواهد شد.
مخاطب امروز، با دسترسی گسترده به آثار بینالمللی، خواهان روایتهای منسجم و حرفهای است و با این چنین رفتارهای نمایشی نمیتوان مطمعن او را جلب کرد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع