به گزارش خبرخوان
بازخوانی تحلیلی او گفتوگوی پزشکیان با تاکر کارلسون در میانه انتقادهای داخلی
به گزارش برنا، نگاه کلی و بدون ممیزیهای جناحی از یک او مباحثه در شرایط آتشبس که همه آن را فضایی بین جنگ و توقف نظامی میدانند، کلیات زیاد مهمی در خود دارد که زیرپوست سادهگوییها و گفتن صادقانه رویکرد صلحجوی ایران میتواند روشنگر و آخردهنده به تضادها در این باره باشد.
در جهانی که اخبار، درمورد جنگ یا تفسیر آن در رسانههای غربی در حال گردش است، او گفتوگوی رئیسجمهور ایران با تاکر کارلسون نه یک رخداد رسانهای، بلکه کاری استراتژیک می بود؛ رخدادی که سیاست خارجی ایران را از دل یک جنگ دوازدهروزه، مجدداً به صحنه سیاسی بازگرداند. پزشکیان با منفعتگیری از پلتفرم پربازدید یک خبرنگار نامتعارف آمریکایی، روایتی را به میدان آورد که نه در قالب بیانیههای دولتی میگنجید و نه فقط در چهارچوب تفسیرهای رسمی. این مصاحبه را باید صورتبندی تازهای از دیپلماسی بازدارنده ایران دانست که در پی آن است تا مخاطبان داخلی، منطقهای و جهانی را به یک مطلب روشن رساند: ما آغازگر نیستیم،اما خاموش هم نخواهیم می بود، ما قربانی تروریسم بودهایم، ما هیچگاه میز مذاکره را ترک نکردیم مگر این که پای تجاوز و دعوا به دیپلماسی به بین آمد.
ایران بهجستوجو سلاح هستهای نیست؛ اسرائیل بهجستوجو جنگ بیآخر است
بازدید نکات مهم نقل شده از او گفتوگوی مسعود پزشکیان برآیندی از تحلیل غالب درمورد تاثییر اسرائیل بر سیاست ترامپ می بود.در جواب به نخستین سوال درمورد آخر درگیریها، پزشکیان بدون مقدمه داخل بحثی بنیادین شد. منشأ کژفهمیهایی که بیشتر از سه دهه، ایران را بهگفتن تهدید معارفه کرده، نه در سیاست ایران، بلکه در روایت اسرائیل نهفته است. اشاره مدام او به نقش بنیامین نتانیاهو در امنیتسازیِ جعلی علیه برنامه هستهای ایران، تلاشی می بود برای افشای مجدد یک سازوکار دیرپا؛ القای تهدید، کسب پشتیبانی، و بازتولید مداخله، مسئلهای که حداقل قسمت بسیاری از کشورها را طی هفتههای قبل در روبه رو محکومیت تجاوز به تهران همراه کرده است.
در شرایطی که تبلیغات رسانههای آمریکایی و اسرائیلی بر کوک کردن مضمون سلاح هستهای تنظیم شده، پزشکیان از همان ابتدا، معادله برساخته غرب را وارونه کرد: ایران نه تنها بهجستوجو بمب نیست، بلکه قربانی بازنماییهای نادرست در نظام بینالملل شده است. بازخوانی او از فتوای رهبری درمورد سلاح هستهای و اشاره به همکاریهای قبل ایران با آژانس، بهوضوح مطلب داشت: آنکه مسیر نظارت را ترک کرد، ایران نبوده است؛ آنکه بمب بر میز مذاکره انداخت، اسرائیل می بود و آنکه زمان را خلاف عقربههای دیپلماسی چرخاند ایالات متحده می بود که موفق نشد یا نخواست بر مهار تلآویو و بستن پاهای تهاجم اصرار کند.
محوریت آژانس و رویکرد مستدل
دومین لایه از استدلال پزشکیان، بازتعریف مفهوم نظارت و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی می بود. اگر در او گفتوگوهای هستهای سالهای پیش، راستیآزمایی یک ماموریت فنی می بود، اکنون به امری سیاسی-امنیتی بدل شده که مطمعن را از بنیان تهدید میکند. پزشکیان با زبانی شفاف خبرداد که سوءمنفعت گیری صهیونیستها از اطلاعات آژانس عرصهساز بدبینی شد و گزارشهای این نهاد بهانه دعوا به تأسیسات صلحآمیز ایران را فراهم کرد.در اینجا، او از او گفتوگوی فنی فراتر رفت و داخل گفتمان حقوق بینالملل شد. هنگامی نهادی بینالمللی، خود در فراهم امنیت تأسیسات مورد نظارتش ناکام میماند، مشروعیتش نزد قربانی، فرومیریزد. از نگاه تهران، آژانس باید نه فقط ناظر، بلکه ضامن مصونیت فضاهای تحت نظارت باشد؛ در غیر اینصورت، مطمعن، فروریخته و همکاری، معلق خواهد ماند.
دیپلماسی ایران زنده است؛ اما در میدان نامتقارن، بازی نمیکند
برخلاف متنقدان که ابراز تمایل به مذاکره را نقطه ضعف و تلویحا مطمعن به آمریکا گفتن کردهاند، این تمایل، نه بر پایه تسلیم، بلکه مبتنی بر قاعدهای روشن است: شرط احترام متقابل و توقف عملیات در میانه مذاکره. برجسته کردن دعوا نظامی به مراکز هستهای ایران در میانه مذاکرات، هسته مرکزی انتقاد تهران به حرکت آمریکا و اسرائیل است. ایران، خود را قربانی نه فقط تهاجم نظامی، بلکه تهاجم به علتدیپلماسی میداند. این برآیند را میتوان حتی در رسانههای غربی دید در حالیکه برخی رسانههای داخلی این چنین سیاستی را نواختهاند و زیر ضرب انتقاد قرار دادند. رسانههای محافظهکار و جریان راست در آمریکا مصاحبه تاکر کارلسون و پزشکیان را تریبون دادن به ایران دانستند که توانست جبهه ضد ایرانی را تحت تاثییر خود قرار دهد. در همین عرصه رسانههای اسرائیلی،این چنین مصاحبه ای در قلب آمریکا با مخاطبان مهم را نفوذ تبلیغات ایرانی در مخاطبان گفتن کردند و بار دیگر با ادعاهای مبتنی بر اسناد آژانس، به مقابله پرداختند. دانی دانون، سفیر رژیم اسرائیل در سازمان ملل، در عکس العمل به مصاحبه تاکر کارلسون با رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، او گفت: «اولاً، من نمیفهمم چرا باید به این چنین رهبری فضایی برای او مباحثه داده شود. باید از خود سوال کنید آیا بهخاطر روزنامهنگاری باید با هر فردی مصاحبه کرد؟ مقامات ایرانی افترا میگویند!» این چنین بازخوردی مشخص می کند که گفتن حقیقتهای قبل و سپس از جنگ از سوی پزشکیان، همزمان با وجود نتانیاهو در واشنگتن برای مخالفان جمهوری اسلامی شکننده و پرانتقاد محسوب شده است.
توازنسازی بین عکس مردم و علتمقاومت
پزشکیان با فهمیدن عمیق از افکار عمومی آمریکایی، به سوالهای تاکر کارلسون درمورد شعارهای مرگ بر آمریکا، ترورهای ادعایی و هراس آمریکاییها جواب داد. در مصاحبه با تاکر کارلسون، مسعود پزشکیان بهجای دچار شدن در تله سیاسی یا موضعگیری احساسی، نمود او گفتوگومحور مبتنی بر علتو اخلاق را نقل کرد. در وهله اول،پزشکیان شعار «مرگ بر آمریکا» را نه یک فریاد ضدیت، نسبت به انسانها، بلکه یک مسئولیت اخلاقی و سیاسی خواند که جهانبینی فراگیر جمهوری اسلامی را درضدیت با «جنایت»، «کشتار» یا «سیاستهای ناامنکننده» در هر جای
دنیا را در بر میگیرد. این بازخوانی استعاری، بسان یک نگرش فلسفی در مرزهای سیاست است، که چارچوبی اخلاقی-انتقادی برای دیپلماسی فراهم میکند؛ مگر نه این است که ما ایران را دفاع کننده صلح و ناموافق تاریخی جنگ و تهاجم میدانیم؟ از این رو هنگامی ۱۰۰ آمد ۹۰ هم همراه آن است، هر گروهی و سیستمی که دست به کشتار، جنایت و ناامنی میزند شامل این چنین رویکرد و نگرشی است.
در همه این جوابها، یک خط استراتژیک آشکار می بود، نشان دادن چهرهای عقلانی، صلحجو و مدنی از مردم و سیاست ایران که منافاتی با رویکرد نظامی تهران در جنگ دوازدهروزه نداشته است. مروری بر اظهارات همه مسئولان نظام و فرماندهان نظامی مشخص می کند که فصل مشترک عکس العملهای رسانهای در داخل بر همین محور می بود که ایران از خود دفاع کرده و رویکرد تهران هیچگاه تهاجم به دیگران نبوده است. پزشکیان او گفت، ایران ۲۰۰ سال است به کشوری دعوا نکرده است.
تصمیم نهایی در واشنگتن است، اما ایران سکوت نخواهد کرد
رئیسجمهور ایران در آخر او مباحثه، مسئولیت آینده منطقه را بر دوش ایالات متحده گذاشت. مطلب روشن می بود: اگر آمریکا نتانیاهو را مهار کند، میتوان به صلح رسید؛ اگر نه، منطقه داخل جنگ بیآخر تازه خواهد شد. او با صراحت او گفت که ایران آماده جنگ نیست، اما اگر ناچار شود، خواهد ایستاد. این مطلب، نه از جنس تهدید کلاسیک می بود، نه شعار. بلکه بخشی از یک گفتمان بازدارنده علتمحور است: ایران به زبان دیپلماسی سخن میگوید، اما در علتبازدارندگی عمل میکند.
او گفتوگوی پزشکیان، نقطه عطف سیاست خارجی ایران
او گفتوگوی پزشکیان با تاکر کارلسون، بهدرستی میتواند نقطه عطفی در سیاست خارجی ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه برداشت شود. نه از آنرو که محتوای جدیدی اراعه داد، بلکه از آن جهت که استراتژی ایران را با زبان جهانی، عقلانی و چندلایه نقل کرد. در لحظهای که دیپلماسی به مرز فروپاشی رسیده، تهران تلاش میکند با دیپلماسی مشروط، اما فعال، بسازد. اگر مخاطب مهم این مطلب، واشنگتن باشد، مسئولیت جواب نیز با همانجاست. ایران سخن خود را زد. اکنون نوبت آنها است که بشنوند، یا باز هم با سکوت، آتش بعدی را بگشایند.اگر شرایط خطیر امروز را در میانه جنگ و دیپلماسی، نتیجه رویکرد آشفته ترامپ بدانیم، تهران با دو بال دیپلماسی فعال و آمادگی برای دفاع در حال حرکت است. مصاحبه تاریخی پزشکیان هر دو امکان را برای عبور از شرایط سخت امروز فعال نگه داشته است. اگر جناحینگری و سیاستورزیهای نابهنگام بگذریم، این او مباحثه در زمان مناسب توانست رویکردهای عمیق ایرانی را نسبت به جنگ و صلح گفتن کند، مواضعی که احتمالا با زبان صداقت و سادهگوییهای یک رئیسجمهور نزدیک به بدنه مردم مقدور می بود.
انتهای مطلب
دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار
منبع