برق ایران، ارزان‌ترین در جهان/ برق کشورهای فقیرتر هم گران‌تر از ایران است_خبرخوان

علی باقری
18 Min Read

[ad_1]
به گزارش خبرخوان

برنا- گروه استانها: قطعی‌های مکرر برق، تبدیل به کلاس درس فشرده‌ای شده که واقعیات اقتصادی را برای افرادی که دل در گرو کمونیسم دارند، روزانه تدریس می‌کند. همزمان با اغاز خاموشی‌ها، کافی است قدمی در خیابان‌ها بزنید تا صدای روشن شدن موتور برق‌ها را بشنوید. صدای گوش‌خراشی که همان صدای آشنای ناکامی کمونیسم، برای هزارمین بار است.

به گزارش خبرگزاری برنا از کردستان؛ با کسبه که سخن بگویید می‌کنی از خاموشی‌ها کلافه‌اند اما هم چنان اعتقاد دارند که قیمت برق نباید زیاد شود. چند استدلال هم دارند. اول آنکه قیمت برق همین الان هم زیاد است و دوم آنکه سرزمین ما نفت و گاز دارد بعد انرژی هم باید ارزان یا رایگان باشد. هنگامی هم در جواب استناد می‌کنی به این که برق ایران، ارزان‌ترین برق در جهان است، علت سوم را روی میز می‌گذارند که یقیناً محکمه پسندتر نیز است. می‌گویند درآمد مردم در کشورهای دیگر بالاتر است، بعد طبیعی است که قیمت برقشان هم بالاتر باشد. اما چون درآمد مردم ما کم است، قیمت برق و گاز و بنزین هم باید پایین باشد. در این گزارش اما به هر سه استدلال با نمودار جواب داده شده است.
در نگاه نخست، امکان پذیر به نظر برسد که کشورهای همسایه ایران نیز همانند ما برق را با قیمت پایین‌تری اراعه می‌کنند. اما داده‌های واقعی خلاف این فکر را نشان خواهند داد. مطابق نمودار زیر، در بین همه کشورهای منطقه، ایران با نرخ ۲۷۰ تومان در هر کیلووات ساعت، ارزان‌ترین برق را اراعه می‌کند. مسئله مهم آن است که تعداد بسیاری از این کشورها از نظر اقلیم، حالت گرمایشی، یا حتی مصرف فصلی انرژی، شبیه ایران می باشند. با این حال، در سیاست‌گذاری انرژی رفتاری کاملاً متفاوت دارند. برای فهمیدن بهتر این حالت، کافی است به قیاس با برخی کشورهایی بپردازیم که از نظر اقلیمی، اقتصادی یا جمعیتی مشابهت‌هایی با ایران دارند.
برای مثال، در ارمنستان، بهای هر کیلووات ساعت برق به ۹۹۰۰ تومان، معادل ۲۷۰ برابر ایران می‌رسد، در حالی که این سرزمین نیز منبع های انرژی محدودی دارد و قسمت بسیاری از برق مصرفی خود را داخل می‌کند. در امارات متحده عربی قیمت برق خانگی ۷۲۰۰ تومان است، یعنی بیشتر از ۲۶ برابر نرخ جاری برق در ایران. این سرزمین با وجود منبع های عظیم گاز طبیعی و درآمد نفتی بالا، برق را ارزان به مردم نمی‌دهد. ترکیه نیز که کشوری با جمعیتی شبیه ایران و اقلیم نسبتاً همسان است، برق را با نرخ ۶۰۳۰ تومان اراعه می‌کند؛ رقمی که بیشتر از ۲۲ برابر تعرفه برق در ایران است.
در همسایه شرقی یعنی پاکستان، هر کیلووات ساعت برق با نرخ ۵۸۵۰ تومان اراعه می‌شود. روسیه با دارا بودن یکی از بزرگ‌ترین ذخایر انرژی جهان، برق را به قیمت ۵۶۷۰ تومان در اختیار مردم قرار می‌دهد.
حتی کشورهای کوچک‌تر همانند بحرین (۴۳۲۰ تومان)، آذربایجان (۴۲۳۰ تومان)، کویت (۳۳۳۰ تومان)، ازبکستان (۳۰۶۰ تومان) و قطر (۲۸۸۰ تومان) نیز برق را با نرخی زیاد بالاتر از ایران به فروش می‌رسانند. قیاس با عراق (۱۳۵۰ تومان) و سوریه (۱۲۶۰ تومان) نیز که حالت اقتصادی‌شان به شدت متزلزل است، مشخص می کند که حتی این کشورها هم قدم‌هایی در جهت واقعی‌سازی قیمت برق برداشته‌اند.
در این بین، تنها کشوری که برق ارزان‌تری از عراق، سوریه و همه منطقه دارد، ایران است؛ با نرخ ۲۷۰ تومان برای هر کیلووات ساعت. این رقم نه‌تنها پایین‌ترین قیمت در منطقه است، بلکه به شکل چشم‌گیری با قیمت همه‌شده برق فاصله دارد. دولت عملاً بیشتر از ۹۰ درصد از هزینه واقعی برق را از محل یارانه نهان فراهم می‌کند؛ یارانه‌ای که نه فقط علتکاهش عدل اجتماعی شده، بلکه به رشد مصرف غیرمنطقی دامن زده است.
نتیجه این سیاست، سختی مزمن بر زیرساخت‌های برق سرزمین، افت جذابیت اندوخته‌گذاری در نیروگاه‌ها، افزایش اتلاف شبکه و قطعی‌های پیاپی است. شبکه برق ایران در تابستان ۱۴۰۴ برای چندمین سال پیاپی در اغاز فروپاشی قرار گرفت؛ نه به علت افتفنی، بلکه به علت مصرف بی‌رویه‌ای که با برق تقریبا مجانی، منطقی به نظر می‌رسد. برق رایگان، نتیجه‌ای جز بحران ندارد و تا وقتی که قیمت واقعی نشود، اصلاح مصرف و نجات شبکه برق ممکن نخواهد می بود.
در ایران، یکی از با اهمیت ترین دلایلهایی که علیه واقعی‌سازی قیمت برق نقل می‌شود، به وفور منبع های انرژی در سرزمین مربوط است. طرفداران این دیدگاه بر این باورند که، چون ایران از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان است، باید برق را با قیمتی ارزان یا حتی شبه‌رایگان در اختیار مردم قرار دهد. اما حقیقت‌های اقتصادی جهان و داده‌های مربوط به کشورهای نفت‌خیز، خلاف این ادعا را به درستی نشان خواهند داد.
به این منظور، کافی است نرخ ۲۷۰ تومانی برق در ایران را در کنار نرخ برق در دیگر کشورهای نفت‌خیز قرار داد تا عکس روشنی از جایگاه ایران در جهان انرژی به دست آید. برای مثال، در قطر که سرانه تشکیل نفت و گاز آن از ایران نیز بالاتر است، قیمت برق به ۲۸۸۰ تومان رسیده؛ یعنی بیشتر از ۱۰ برابر تعرفه ایران. عربستان سعودی هم که سال‌ها نماد یارانه سنگین انرژی بوده، اکنون نرخ برق خانگی را به ۴۵۹۰ تومان رسانده است؛ یعنی نزدیک به ۱۷ برابر تعرفه ایران.
سرزمین روسیه، یکی از سه تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان، نیز قیمت برق خانگی را ۵۶۷۰ تومان تعیین کرده است. این در حالی است که دولت روسیه به شدت از صنایع انرژی حمایتمی‌کند، اما برای نگه داری پایداری شبکه برق و جلوگیری از مصرف بی‌رویه، قیمت‌ها را به سطحی نزدیک به قیمت همه‌شده رسانده است. ونزوئلا که سال‌ها به گفتن نمونه افراطی سیاست‌های یارانه‌ای در انرژی شناخته می‌شد، در اصلاحات تازه خود قیمت برق را افزایش داده و از ایران سبقت گرفته است. نیجریه نیز، برق را با نرخ ۳۲۴۰ تومان اراعه می‌کند؛ رقمی بیشتر از ۱۲ برابر تعرفه ایران. این نسبت برای هلند نیز به ۹۶ برابر می‌رسد.
مسئله کلیدی در بین این آمارها آن است که هیچ سرزمین نفت‌خیزی در جهان به‌اندازه ایران، برق را ارزان اراعه نمی‌کند. همه این کشورها در سال‌های تازه فهمید شده‌اند که تداوم یارانه‌های سنگین انرژی، تبدیل اتلاف منبع های، رشد بی‌رویه مصرف، افت اندوخته‌گذاری در تشکیل و در نهایت مشکلاتهای مزمن در شبکه برق خواهد شد. به همین علت، با وجود منبع های سرشار، قیمت برق را به سمت واقعی شدن سوق داده‌اند.
در ایران اما، برق هم چنان ارزان‌تر از آب، نان و حتی تعداد بسیاری از کالاهای بی‌اهمیت‌تر اراعه می‌شود. این سیاست نه‌تنها علتشده مصرف برق سرانه ایران از میانگین جهانی زیاد زیاد تر شود، بلکه شدت مصرف انرژی، یعنی مقدار مصرف انرژی برای تشکیل هر واحد تشکیل ناخالص داخلی، را به یکی از بیشترین سطوح جهانی رسانده است. این حالت در درازمدت، نه‌تنها برای اقتصاد ملی قابل‌تحمل نیست، بلکه پایداری شبکه برق، امنیت انرژی و حتی عدل اجتماعی را تهدید می‌کند.
ادامه سیاست برق ارزان، به معنی سختی زیاد تر بر بودجه دولت، افزایش کسری انرژی، کم شدن شدید اندوخته‌گذاری در صنعت برق، و در نهایت خاموشی‌های زیاد تر در تابستان‌های آینده است. حقیقت این است که نفت داشتن، به معنی توزیع رایگان برق نیست. کشورهایی که منبع های انرژی دارند، اگر به جستوجو رشد پایدار و گسترش صنعتی می باشند، دیر یا سریع به سمت اصلاح قیمت‌ها رفته‌اند. ایران نیز، ناگزیر از این مسیر است؛ مسیری که هرچه دیرتر اغاز شود، هزینه‌های آن سنگین‌تر خواهد می بود.
یکی دیگر از مغالطه‌های رایج در مخالفت با اصلاح تعرفه برق، به سطح درآمد خانوارها در ایران بازمی‌گردد. برخی می‌گویند، چون مردم ایران درآمد بسیاری ندارند، نباید هزینه بیشتری برای برق بپردازند. اما بازدید داده‌های قیاس‌ای از قیمت برق در کشورهایی که حتی از نظر تشکیل ناخالص داخلی سرانه (PPP)، ضعیف‌تر از ایران می باشند، این استدلال را به چالش می‌کشد. حقیقت این است که برق در تعداد بسیاری از کشورهای فقیرتر از ایران، به مراتب گران‌تر است.
بر پایه نمودار سوم، کشورهایی با درآمد سرانه کمتر از ایران، همانند کنیا، فیلیپین، سنگال، موزامبیک، ساحل عاج، بنگلادش و افغانستان، برق را با نرخ‌هایی ۳ تا ۹۴ برابر نرخ آن در ایران اراعه می‌کنند. این یعنی، ارزان بودن برق در ایران نه به درآمد سرانه مرتبط است، نه به الزامات اجتماعی، بلکه ناشی از سیاست‌گذاری نادرست و بی فایده است.
در جامائیکا، کشوری در آمریکای مرکزی با منبع های انرژی محدود و اقتصادی کوچک، قیمت هر کیلووات ساعت برق به ۲۵۶۵۰ تومان رسیده است؛ یعنی بیشتر از ۹۴ برابر نرخ برق در ایران. اکوادور در آمریکای جنوبی نیز برق را با نرخ ۸۷۳۰ تومان اراعه می‌کند.
در کشورهای آفریقایی که سطح فقر و محرومیت بالا است، حالت شبیهی حاکم است. در آفریقای جنوبی نرخ برق به ۱۶۷۴۰ تومان رسیده و در سنگال نیز ۱۶۲۹۰ تومان به ثبت رسیده است. این چنین برق در موزامبیک ۱۱۴۳۰ تومان، در ساحل عاج ۱۱۴۳۰ تومان، در الجزایر ۳۲۴۰ تومان و در لیبی ۷۲۰ تومان فروخته می‌شود. کنیا با درآمد سرانه‌ای به‌مراتب پایین‌تر از ایران، برق را با نرخ ۱۹۸۰۰ تومان اراعه می‌کند.
حالت در کشورهای پایین‌تر از ایران در آسیا نیز شبیه است. کامبوج ۱۳۵۰۰ تومان و بنگلادش ۵۵۸۰ تومان همه انها برق را با نرخ‌هایی چند برابر ایران اراعه می‌کنند. فیلیپین نیز که دهه‌ها با چالش‌های ساختاری اقتصادی روبه رو بوده، برق را به قیمت ۱۸۲۷۰ تومان می‌فروشد. حتی در افغانستان که یکی از ضعیف‌ترین اقتصادهای دنیا را دارد، برق با نرخ ۴۵۰۰ تومان فروخته می‌شود. ازبکستان با نرخ ۳۰۶۰ تومان و عراق با ۱۳۵۰ تومان همه انها بالاتر از ایران قرار دارند. حتی لبنان که طی چند سال تازه با مشکلاتهای مالی، تورم افسارگسیخته و فروپاشی زیرساخت‌ها روبه رو شده، نرخ برق خانگی را ۱۶۲۹۰ تومان اظهار کرده است؛ یعنی بیشتر از ۶۰ برابر تعرفه برق در ایران.
در همه این کشورها، با وجود درآمد سرانه پایین، برق با قیمتی نزدیک به واقعی فروخته می‌شود. چرا؟ چون حتی در کشورهای فقیر، سیاست‌گذاران دریافته‌اند که برق ارزان مساوی است با مصرف بی‌رویه، تخریب زیرساخت و اتلاف منبع های عمومی. اگر قیمت برق پایین نگه داشته شود، دولت باید از منابعی دیگر، همچون بودجه عمومی یا چاپ پول، آن را جبران کند. این کار یا تبدیل کسری بودجه و تورم می‌شود، یا به کم شدن کیفیت خدمات و افت دسترسی عمومی به انرژی منجر خواهد شد.
در ایران اما، برق آن‌قدر ارزان است که عملاً سهم آن از سبد مصرفی خانوار به صفر نزدیک شده است. اکنون، حتی در دهک‌های بالای درآمدی که ماهانه چند ده‌هزار کیلووات ساعت برق مصرف می‌کنند، پرداختی برق به‌قدری ناچیز است که تحول حرکت مصرفی در پی ندارد. یارانه نهان برق عملاً به سود پردرآمدها توزیع می‌شود، در حالی که هزینه فراهم آن از جیب عموم مردم پرداخت می‌گردد.
در واقع، برق ارزان نه‌تنها کمکی به عدل اجتماعی نمی‌کند، بلکه آن را به‌شدت تهدید می‌کند. اصلاح تعرفه برق، اگر به‌درستی و همراه با حمایتکار امد از دهک‌های پایین صورت گیرد، هم به افت مصرف منجر می‌شود و هم به بهبود پایداری شبکه برق و تخصیص عادلانه منبع های ملی.
قیاس قیمت برق در ایران با کشورهای منطقه، کشورهای نفت‌خیز و حتی کشورهای با درآمد سرانه پایین‌تر، یک حقیقت را به درستی آشکار می‌کند؛ برق در ایران به‌شدت ارزان است و این ارزانی دیگر قابل‌دوام نیست. قیمت ۲۷۰ تومان برای هر کیلووات ساعت برق خانگی در ایران نه‌تنها از میانگین منطقه‌ای زیاد پایین‌تر است، بلکه با قیمت همه‌شده تشکیل برق نیز هیچ نسبتی ندارد. در حالی‌که دولت، از طریق یارانه‌های نهان، قسمت عمده‌ای از هزینه برق را پوشش می‌دهد، عملاً در حال تخریب زیرساخت‌های خود، افزایش مصرف بی‌رویه و افت تاب‌آوری شبکه برق است.
نتایج این سیاست، برای مردم نیز ملموس شده است. تابستان‌های پرخاموشی، فرسودگی شبکه، عدم گسترش نیروگاه‌های تازه، و بدهی انباشته دولت به صنعت برق، پیمانکاران و نیروگاه‌ها، همه انها پیامدهای مستقیم این قیمت‌گذاری غیرواقعی می باشند. حتی مصرف‌کنندگان خانگی نیز فهمید شده‌اند که با وجود پرداخت ناچیز برای برق، از خدمات پایدار، یقین و بی‌وقفه برخوردار نیستند. این وضعیتی است که با ادامه آن، نه‌تنها خدمات بهتر نمی‌شود، بلکه مشکلاتها عمیق‌تر نیز خواهند شد.
برخی امکان پذیر بپرسند که افزایش قیمت برق، سختی را بر خانوارها افزایش نمی‌دهد؟ جواب این است که بله، اگر این اصلاح بدون برنامه انجام شود، می‌تواند اثرات منفی داشته باشد. اما راه‌حل، نگه داری قیمت ارزان برای همه نیست؛ بلکه موثر کردن یارانه انرژی و حمایتاز دهک‌های پایین است. داده‌های مصرف مشخص می کند که قسمت عمده‌ای از یارانه برق، به دهک‌های بالای درآمدی تعلق می‌یابد؛ افرادی که خانه‌های بزرگ‌تری دارند، کولرهای گازی پرمصرف‌تری منفعت گیری می‌کنند، استخر، جکوزی یا تجهیزات سرمایشی پرهزینه دارند و عملاً یارانه بیشتری دریافت می‌کنند.
بر این مبنا، دولت باید به سمت طراحی هدفمندی تازه یارانه‌ها برود. به جای آنکه گاز ارزان یارانه‌ای در اختیار نیروگاه‌های برق قرار گیرد و آن‌ها هم با کمترین منفعت‌وری در جهان، برق انگار ارزان را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند، دولت باید گازی که متعلق به همه مردم است را با قیمت واقعی در بورس انرژی اراعه کند و نیروگاه هم با همان قیمت آن را خریداری کند. در روبه رو اما درآمد ناشی از فروش گاز را به طور یکسان به همه ایرانیان پرداخت کنند. اینگونه نه تنها فشاری به خانوارها نخواهد آمد، بلکه از دهک‌های پایین نیز حمایتخواهد شد. این چنین مصرف برق در سرزمین کنترل می‌شود و بحران خاموشی‌ها برای همیشه آخر می‌یابد.
هم‌زمان، با اصلاح تعرفه‌ها، جذابیت برای اندوخته‌گذاری در نیروگاه‌های تازه، گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر و ترقی شبکه برق افزایش خواهد یافت. صنعت برق ایران برای بقا، به اندوخته نیاز دارد؛ اندوخته‌ای که با قیمت ۲۷۰ تومانی برای هر کیلووات ساعت، مقدور نیست. این چنین واقعی‌سازی قیمت، به گسترش فناوری‌های صرفه‌جویی، افزایش راندمان وسایل خانگی، و بهبود منفعت‌وری انرژی در صنایع پشتیبانی خواهد کرد.
در نهایت باید او گفت، برق رایگان یا شبه‌رایگان، توهمی است که هزینه آن را همه مردم می‌پردازند، اما منفعت‌اش تنها به سود گروهی خاص همه می‌شود. اگر برق هم چنان مفت بماند، خاموشی‌ها ادامه خواهند داشت، اندوخته‌گذاری متوقف خواهد شد، شبکه فرسوده‌تر می‌شود و مردم، در نهایت هزینه سنگینی را خواهند پرداخت؛ هم اقتصادی، هم اجتماعی و هم محیط‌زیستی.
به این علت، اصلاح قیمت برق در ایران نه‌تنها یک الزام فنی و اقتصادی است، بلکه کاری برای برقراری عدل اجتماعی، نگه داری پایداری محیط‌زیست، ضمانت امنیت انرژی و گسترش پایدار سرزمین به‌شمار می‌رود. دیر یا سریع، این مسیر باید طی شود؛ اما هرچه سریعتر اغاز شود، هزینه‌های آن کمتر و منافع آن زیاد تر خواهد می بود.

دسته بندی مطالب
اخبار کسب وکار

اخبار تکنولوژی

اخبار اقتصادی

اخبار فرهنگ وهنر

اخبار تکنولوژی

در سایت خبری خبرخوان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

اخبار سلامتی

[ad_2]

منبع

Share This Article