به گزارش خبرگزاری برنا از قزوین، در جلسه یکشنبه شب شورای شهر قزوین قبل از مطرح سوال از شهردار قزوین، فاطمه اشدری در نطق پیش از دستور با انتقاد شدید از کارکرد شهردار، او گفت: ایستاده ام در روبه رو هر جریانی و فردی که بخواهد روی به شما مردم بایستد و حقوق شما را فدای هر هر جریان سیاسی کند.

متن نطق فاطمه اشدری به این شرح است:

به نام خدا به یاد خدا و برای خدا 
ریاست محترم  شورای اسلامی شهر قزوین، همکاران ارجمند، و مردم شریف و صبور قزوین.

با قلبی سرشار از دغدغه نسبت به حالت مدیریت شهری، امروز در این محفل مقدس و مسئولیت‌زا، به نمایندگی از پشتوانه آرای مردم این شهرکه در چهار دوره وجود در این صحن، خادم خود را امین خود دانسته اند؛ نطق می‌کنم. نطقی که ریشه در بذر مطمعن تک تک ایشان دارد.

فاطمه اشدری فرزند یکی از پایین محله های این شهر است که در دامن مادری که سال ها نیکانش طبیب درد این مردم بوده اند پرورش یافته و از سفره مردی ارتزاق کرد که خدمت به رنجورترین مردم را، تا ساعت های پایانی عمرش در کنج انجمن بیماران کلیوی رها نکرد و تنها شرطش برای  وجود فرزندش در این صحن را، در کنار مردم ماندن بدون سایه پدرخوانده های سیاسی فرمود و این را دین کرد برگردنش انداخت.

نطق می کنم به واسطه آیه إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ.
این فرمان الهی مشخص می کند که امانتداری و عدل، سنگ‌بنای هر مدیریتی است. 

در حدیثی است: به رکوع و سجود طویل افراد نگاه نکنید، بلکه به راستگویی و امانتداری آنان بنگرید.

نطق می کنم که یادآوری کنم در کسوت یک آموزگار چشم بر اشتباهی نپوشم و ضایع کننده حقی نباشم ، نطق می کنم که در حافظه تاریخی این شهر بماند که فاطمه اشدری تنها وام دار خدا و اهل بیت است و زیر پرچم سیاسی فردی سینه نزده و 
برخوان دقت هیچ جریانی نفعی نبرده و گواه آن زندگی ساده یک بازنشسته فرهنگی است که دیروز و امروزش سپس 
از چهار دوره وجود در این صحن یکی است.

نطق می کنم که  یاد اوری کنم تا این مدت ایستاده ام در روبه رو هر جریانی و فردی که بخواهد روی به شما مردم بایستد و حقوق شما را فدای هر هر جریان سیاسی کند؛ خواه اگر لباس رزم دیروز بر تن داشته باشد که برایم همانند چارقدی که بر سر انداخته ام حرمت دارد. 

دراین نطق یادآور می شوم به خودم و تک تک اعضا حاضر در مکتب علوی هیچ نسبتی، هیچ لباسی و هیچ جایگاهی نباید برای فرد خطا کار مصونیتی تشکیل کند؛ بپذیریم اگر به واسطه نسبت خانوادگی با شهدا و سابقه وجود در میدان جنگ و ستاره های دوشمان  مطمعن و اعتباری از بدنه مردم گرفته ایم به واسطه حرمت این مفاهیم در اذهان این ملت است و توجیه کننده ضعف ها و ناکارآمدی ها و سو منفعت گیری کردن ها نیست و تاریخ این انقلاب موید این معنی است که هر کس از انقلاب بخواهد خرج منافع شخصی و حزبی خود کند خواه از هر جناحی باشد، دیر یا سریع در دادگاه بصیرت این ملت به بدترین شکل محاکمه و حذف خواهد شد.

برادر و خواهر شورایی من ! الناس أموالهم و أبدانهم علیکم حق. اموال و جان مردم، امانتی است بزرگ بر دوش ما مسئولان و باید به بهترین شکل محافظت شود.اگر به  مکتب مرادمان علی  ایمان داریم باید بپذیریم امروز در شهری که به واسطه مطمعن مردمش بر این صندلی نشسته ایم ؛ ضعف مدیریت، ناهماهنگی، عدم برنامه‌ریزی مدون و بعضاً عدم شفافیت در هزینه‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، مطمعن مردم را خدشه‌دار کرده و از وعده هایی که با مردم داشته ایم بویی از تحقق نمی آید و بر تعداد بسیاری از پروژه ها خاک نشسته یا بوی منفعت گرفته است.

دراین مجال شما تک تک عزیزان حاضر دراین صحن را گواه می گیرم که چندین دفعه دراین زمان در ناکارآمدی یا وقوع برخی تخلفات محرز در مدیریت شهری ذیل مسئولیت شهردار برابر تکالیف نظارتی خود  تذکر داده ام.

لذا در این نطق خطاب به همکاران خود و شما مردم اظهار میدارم که من به ناکارآمدی شهردار رسیده‌ام و صادقانه و مکرر به آن اذعان داشته و خواست استیضاح دارم و با مطمعن به دیگر اعضا به تحقق عمل یا تدبیر اکثریت شورا امید دارم و اگر به هر دلیلی خواسته یا ناخواسته، مصلحتی یا تعلل یا اختلاف نظر به ماندگاری شهردار منجر شود، در تخلفات محتمل آتی دیگر مسئولیتی از بابت نگه داری وضع جاری را نمی پذیرم.

یادآورمی شوم که من پای رای به ناکارآمدی به شهردار ایستاده ام و اگر بخشی از دوستان به هر دلیلی یا هر فشاری از سوی برخی مدیران ارشد استان و یا خواست های تلفنی و نظر به ظاهر خواص، درمحفل های شبانه پای استدلال، رای و نظر خود که ماندگاری شهردار است؛ بایستند باید هر تعللی و زمان سوزی را  صادقانه بپذیرند. چرا که نمی شود شهردار به زعم اتفاق آرا بی فایده باشد ولی بخواهند بماند.

لذا این سوال در اذهان موکلین ما نقل است که چرا مطرح کارآمدی یا ناکارآمدی شهردار قزوین که طریق ساده از منظر قانون دارد، این روزها تبدیل به یک معادله چند مجهولی لاینحل شده و شورا به جای وحدت و هم اندیشی و همگرایی دچار شائبه، شایعه، اخبار کذب تعامل های غیر قانونی و غیرمتعارف پشت پرده شده است.

کلام آخر

رهِ عقل جز پیچ بر پیچ نیست                       برِ عارفان جز خدا هیچ نیست

اگر مرد عشقی کم خویش گیر                      وگرنه ره عافیت پیش گیر

مردم صبور و نجیب کهن شهرم قزوین  با نهایت احترام به آرای هر کدام از اعضای محترم،جهت تنویر افکار عمومی بعنوان یک عضو و فقط باندازه یک رأی،  هم چنان پای نظر خود برای آخر دادن به این زمان سوزی ایستاده ام و به گفتن خادم شما امانت دار  اعتمادتان خواهم ماند چون من مقصد فرد دیگر برای خدمت جز محضر شما مردم نخواهم داشت و اینجا اولین و آخر سنگر خدمت من به شما است .
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا *والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته*

انتهای مطلب